۲۴ بهمن سال ۱۳۹۷، زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی بیانیه گام دوم انقلاب را منتشر نمودند، در کنار الزامات هفتگانهای که همگان وبه ویژه جوانان را به رعایت و تلاش برای تحقق آن فراخواندند، هوشیاری نسبت به جنگ روانی دشمن ومبارزه با تبلیغات یأس آفرین، در کنار امید به آینده را در زمره پیش نیازهای اساسی تحقق بیانیه گام دوم دانستند وپس از آن در تمام بیانات خود پیروزی نظام اسلامی در برابر فشار حداکثری دشمنان را نوید دادند.
اکنون که نزدیک به یک سال ونیم از اجرای راهبرد فشار حداکثری کاخ سفید علیه مردم ایران میگذرد، تنها ترامپ ومعدود افراطیون باقی مانده در اطرافش در کاخ سفید به شکست این راهبرد اعتراف نکردهاند، اگرچه سخنان چهار روز پیش ترامپ که گفت «ورود به خاورمیانه بدترین تصمیم امریکا بود» و «جنگهای بیپایان احمقانه برای امریکا رو به اتمام است» گواهی برآن است. سخنان هفته گذشته پمپئو وزیر خارجه امریکا نیز که تنشهای منطقه را ناشی از اجرای این سیاست اعلام کرده بود، به نوعی اذعان به این واقعیت است. اما در نقطه مقابل ارزیابی اجمالی از روند حرکت نظام اسلامی در طی ماههای اخیر، بیانگر آن است که به رغم تشدید فشارهای دشمنان، نظام اسلامی پیروز این میدان و امریکا ومتحدانش، متحیر وسرگردان از شکستهای پی درپی، در پی گریزگاهی برای جبران شکستها و ناکامیها هستند که از نظام اسلامی وسرپنجههای آن متحمل شدهاند. شاید روشنترین مصداق این مدعا را بتوان در مقایسه شرایط کنونی ترامپ ومحمد سلمان با دوسال پیش دید که به اذعان شبکه امریکایی «پیبیاس» محمد بن سلمان در جریان سفر رئیس جمهور امریکا به ریاض در مه ۲۰۱۷ با توهم شکست ایران در پی سیادت براعراب و جهان اسلام بود و از ترامپ خواسته بود که چنانچه واشنگتن به او کمک کند «ایران را شکست دهد و کنترل خاورمیانه را به دست بگیرد» او اسرائیل را به رسمیت خواهد شناخت. اما اکنون باگذشت دوسال واندی از آن زمان نه تنها از آن پیروزیها خبری است و رژیم صهیونیستی بیش از هرزمان دیگری در جهان منزویتر شده، بلکه هم ترامپ وهم محمد سلمان ودیگر سلطاننشینهای منطقه با ارسال میانجیهای متعدد در پی درخواست مذاکره و برقراری رابطه با ایران هستند. در این زمینه نشریه هیل وابسته به کنگره امریکا با اذعان به استیصال رژیمهای امریکا وعربستان در برابر ایران مینویسد که: دونالد ترامپ و ولیعهد سعودی، محمد بنسلمان یک مشکل مشترک بزرگ دارند؛ که این درد مشترک ناظر به این واقعیت است که در مورد محافظت و دفاع از حیاتیترین امکانات خود در مقابل جمهوری اسلامی ایران، هم ترامپ و هم بنسلمان در واقع امپراتورهای بدون لباس هستند. اما علاوه بر نشانههای این شکست، روند تحولات بیانگر قریب الوقوع بودن دستیابی ایران به یک پیروزی راهبردی است. برخی از شاخصههای آن عبارتند از:
روند هزیمت و فرار امریکاییها از منطقه که آخرین مورد آن خالی کردن پشت کردهای سوری است که کاخ سفید میلیونها دلار برای تجهیز، آموزش وسازماندهی آنها هزینه کرده و اکنون در برابر حمله ترکیه، کردها را رها کرده است. همین وضعیت را در مورد سعودیها و ناتوانی در واکنش نسبت به عملیات غرورآمیز انصارالله در حمله به آرامکو میتوان دید و مهمتر از آن ناتوانی در واکنش نسبت به اسقاط پهپاد پیشرفته امریکایی در آبهای ایران در خلیج فارس. این شرایط حتی سبب شده که صهیونیستها که مهمترین متحد منطقهای امریکا بوده وتمام جنایات امریکا در منطقه برای حفظ رژیم شکننده صهیونیستی است به شدت نگران شوند. روزنامه نیویورک تایمز در پی قطع حمایت امریکا از کردهای سوریه مینویسد: اسرائیلیها نظارهگر رها شدن کردها توسط امریکا هستند و نگران میپرسند: بعدی کیست؟ وقتی چنین خیانتی میتواند برای کردها اتفاق بیفتد، اسرائیلیها میپرسند، چه چیزی مانع از آن خواهد شد که امریکا یکی دیگر از متحدان سرسختش را رها نکند؟
این شرایط سبب شده که نشریه هیل وابسته به کنگره این سؤال را مطرح کند که جمهوری اسلامی ایران که حالا با نمایش قدرت نظامیاش جسورتر هم شده، اگر دست به حملهای دیگر بزند، آنوقت پاسخ دونالد ترامپ به این جریان چگونه خواهد بود؟ این نشریه در ادامه مدعی شده: «در شرایط حاضر بهنظر میرسد که به احتمال زیاد جمهوری اسلامی پیش از انتخابات ریاستجمهوری امریکا در سال ۲۰۲۰ ضربه دیگری به ترامپ خواهد زد؛ ضربهای که میتواند یک ضربه مستقیم و رودررو باشد و البته این نیز امکان دارد که این ضربه از طریق گروههای نیابتی وفادارش در منطقه به ترامپ وارد خواهد شد. باید منتظر ماند و دید که این اتفاق چگونه رخ خواهد داد.»
روند گستردگی و نهادینه شدن جبهه مقاومت، سبب شده است که موازنه قدرت به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کند. شبکه آلمانی ZDF در این زمینه مینویسد: چه بخواهیم و چه نخواهیم، تحریم و فشار حداکثری امریکا برای تسلیم کردن ایران، کاملاً شکست خورده است و امکان غلبه نظامی و سیاسی بر ایران مطلقا وجود ندارد. این شبکه در ادامه میافزاید: در حدفاصل اقیانوس اطلس (صحرای مراکش) تا اقیانوس آرام (مجمعالجزایر اندونزی)، ایران تنها کشور جهان است که مشی سیاسی مستقلی از غرب را در پیش گرفته و با وجود همه موانع، راه مستقل خودش را ادامه میدهد و امریکا هم هیچ راهحل عملی برای مهار این کشور ندارد. رهبری بسیار هوشمند ایران توانسته تمام اقدامات امریکا را خنثی کند. کارشناس آلمانی این شبکه در ادامه تأکید میکند که: ایران با ایجاد متحدان بسیار مقتدر از سواحل مدیترانه تا اقیانوس هند، از طریق تشکیل شبکه نیروهای دفاع مردمی، یک ارتش نامنظم و مؤثر را برای مقابله با امریکا و همپیمانانش پدید آورده است. خلأ استراتژیک و راهبردی امریکاییها ومتحدانش در برابر ایران و به خط پایان رسیدن تحریمها (به اعتراف وزیر خزانهداری امریکا)، سبب شده است هیچ گزینهای جز اعزام میانجیهای متعدد و در خواست مذاکره برایشان باقی نمانده باشد که البته واکنش قدرتمندانه ایران این ترفند را نیز خنثی کرده است. مصونیت جبهه داخلی در برابر فشارها و تحریمها در عین یافتن راههایی برای دور زدن تحریمها و گشایش رونق تولید و باب تجارت و تعامل با کشورهای منطقه و فعال شدن شرکتهای دانش بنیان، روح خودباوری وامید به آینده را در کشور تقویت کرده است. تقویت روابط و پیوندهای ایران با کشورهای منطقه و حضور ایران در پیمانهای منطقهای عملاً سیاستهای تحریم امریکا را خنثی کرده است. در حالیکه کاخ سفید با ندادن ویزا به هیئت ایرانی برای حضور در نشست مجمع عمومیسازمان ملل، در پی القای انزوای ایران بود، محل استقرار هیئت ایرانی در سازمان ملل شاهد بیشترین رفت وآمدها بود. نکتهای که به اذعان آقای روحانی محصول مقاومت بود رئیس جمهور در جلسه هفته گذشته هیئت دولت خاطرنشان کرد: هر چه داریم از مقاومت ملت ایران است؛ اگر ملت ایران مقاومت نمیکرد، کسی سراغمان نمیآمد، کسی اصرار نمیکرد؛ کسی نمیآمد بگوید که راهحلی پیدا کنیم؛ اگر نشان دادن اقتدار ملی توسط نیروهای مسلح مان برای دفاع از کشور نبود و پهپاد آنها به فضای کشورمان تجاوز میکرد و تنها نگاه و سکوت میکردیم، این جایگاه را امروز نداشتیم. روند تحکیم بنیانها و بنیادهای داخلی در تقویت اجماع و همبستگی ملی در برابر فشارها و تحریمهای کاخ سفید به دلیل آگاهی مردم نسبت به اهداف امریکاییها در طول تاریخ انقلاب کم سابقه است. تحکیم اقتدار و توان بازدارندگی ایران در عرصه دفاعی و امنیتی وکارآمدی سیستمها و تجهیزات دفاعی ایران که نقش مهمی در بازداشتن دشمن از هر گونه تهدید و یا اقدام نظامی علیه ایران دارد، موجب تقویت غرور ملی واستحکام نظام گردیده است. براین اساس روند تحولات نوید بخش پیروزیهای بزرگتر مردم ایران است. این نوید هم مبتنی به وعدهها و عنایات الهی است که انقلاب اسلامی در طی چهل سال گذشته همواره از آن بهره برده و هم متکی بر عزم اراده ایران است که رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه نوید آن را داده وبرخی از الزامات آن را بر شمردند. معظم له با اشاره به شکست بیتردید سیاست فشار حداکثری امریکا و تسلیم نشدن ایران، یادآور شدند که از هر زاویه که به مواجهه کنونی ملت ایران با دنیای ظلم و استکبار و کفر نگریسته شود پیروز نهایی ملت ایران است و بر اساس وعده الهی در قرآن و همچنین براساس تجربه چهل ساله انقلاب اسلامی، ملت ایران به لطف خداوند، صاحب یک پیروزی راهبردی خواهد شد.