کد خبر: 972851
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - ۲۳:۰۳
محمد اسماعیلی
تلقی برخی از نامزد‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در طول انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ آن بود که چنانچه بتوانند در مناظرات انتخاباتی و میتینگ‌های سیاسی شعار‌هایی را مورد توجه قرار دهند که با عناصر گفتمان انقلاب اسلامی در تناقض است، می‌توانند علاوه بر پایگاه رأی مشخص خود در جامعه، آرای خاکستری جامعه را نیز به نفع خود مصادره کنند.

تخطئه مؤلفه‌های گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجه نظیر روحیه استکبارستیزی، پافشاری بر منافع ملی در قالب حمایت از محور مقاومت و جلوگیری از به تاراج رفتن دستاورد‌های هسته‌ای موشکی و منطقه‌ای از جمله تاکتیک‌های مهم یک جریان برای جلب آرای عمومی در انتخابات سال‌های ۹۲ و ۹۶ بود.

به بیان بهتر جریانی در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری تلاش کرد تا با القای ناکارآمدی نظام و گفتمان حاکم بر آن نزد افکار عمومی، نامزد‌های مورد حمایت خود را نقطه مقابل انقلاب و گفتمان انقلاب نشان داده و بستر اجتماعی –سیاسی لازم برای عدول از اصول و مبانی انقلاب در عرصه داخلی و بین‌المللی را فراهم کند. همین جریان مذاکرات هسته‌ای و نهایتا توافق پس از آن را فرصتی بهینه برای «عرفی کردن عبور از چارچوب‌های انقلابی، سیاسی و حتی مذهبی» دانسته و پافشاری بر چنین مدلی جهت اداره کشور را ریل گذاری برای دستیابی به این هدف می‌داند.

القای این مسئله به افکار عمومی که نظام از پاسخگویی به نیاز‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ناتوان است در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی نیز مهم‌ترین سرفصل تحرکات انتخاباتی –سیاسی جریان غربگرای کشور است که پنج ماه مانده به انتخابات اسفندماه تئوریسین‌ها و شخصیت‌های مشهور این طیف از مدل بکار گرفته شده در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ الگوگیری کرده و در شرایطی که هر دو قوه مقننه و مجریه را در اختیار دارند، به شکل نظری از آن‌ها عبور کرده و مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور را ناشی از اصول و مبانی انقلاب اسلامی عنوان می‌کنند.

تئوریسین‌های جماعت غربگرای داخلی تلاش می‌کنند برای رأی آوری لیست‌های خود و تشکیل یک مجلس همانند مجلس ششم، انتخابات پیش روی مجلس را همانند انتخابات ریاست جمهوری سال‌های ۹۲ و ۹۶ «رقابت میان عدول از اصول و مبانی انقلاب و القای ناکارآمدی نظام» در بین نامزد‌های وابسته به خود و نه رقابت میان کارنامه نامزد‌ها و طرح و برنامه‌های آن‌ها قرار دهند. بر اساس برآورد و تحلیل آن‌ها از انتخابات چند دوره اخیر، شکل گیری فضای احساسی و هیجانی در بین اقشار مختلف جامعه به‌ویژه قشر جوان و دانشگاهی می‌تواند سکوی پرتابی برای رأی آوری نامزد‌های متبوع آن‌ها شود و در فضای رقابت سالم انتخاباتی که نبرد میان برنامه و طرح‌های مدون نامزدهاست، این جریان متحمل شکست شده است.

البته احساسی شدن و هیجانی کردن فضای انتخابات مانع جدی است تا ناکارآمدی و ناتوانی این طیف که دولت یازدهم و دوازدهم و مجلس دهم (با احتساب گرایش محسوس نامزد‌های مستقل مجلس به دولت و رویکرد حمایتی ریاست مجلس) را در اختیار داشته و مشکلات اقتصادی و معیشتی امروز محصول مستقیم عملکرد این جریان است به حاشیه برود. در واقع جریان غربگرای داخلی برای دستیابی به اهداف انتخاباتی-سیاسی خود نه تنها «ناتوانی شاه مهره‌ها» و «ناکارآمدی دولت و مجلس متبوع خود» را «ناتوانی و ناکارآمدی نظام اسلامی» تفسیر می‌کند بلکه التهابات اخیر اقتصادی را به دلیل محدودیت اختیارات دولت و مجلس معرفی می‌کند.

القائات هدفمند و متراکم جهت «ناکارآمد نشان دادن اصل نظام اسلامی» در شرایطی است که نامزد‌های وابسته به این طیف در آستانه هر انتخاباتی شعار‌های دهن پر کن نظیر اینکه «فقر مطلق را ریشه کن خواهیم کرد» و «نرخ بیکاری را تک رقمی خواهیم کرد» و «چرخش همزمان اقتصاد جامعه و سانتریفیوژ» سر داده و بعد از اتمام دوره چهار یا هشت ساله با فرافکنی نظام را مقصر اصلی و خود را آبدارچی نظام معرفی می‌کنند.

بازی‌های روانی –رسانه‌ای آغاز شده توسط جریان غربگرا برای کسب کرسی‌های مجلس یازدهم در حالی است که نتیجه عینی و ملموس تئوری وابسته گرایی که برجام مصداق عینی و ملموس آن است، سندی بین المللی که صنعت هسته‌ای ایران را تعطیل کرد، تحریم‌های ضدایرانی را توسعه داد و نتوانست مانع از افزایش تهدیدات نظامی و امنیتی علیه کشور شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار