سرویس ورزشی جوان آنلاین: نخستین طلای ایران در مسابقات جهانی پاتایا را به نام خود ضرب کرد؛ آن هم بعد از یک دوری چند ساله از میادین بینالمللی. کار سادهای نبود. آن هم در یک سال باقی مانده المپیک که سطح رقابتهای جهانی وزنهبرداری را بسیار بالا برده بود. همه گویی آمده بودند برای محک زدن خود. برای رضا دهدار، اما هیچ کدام مهم نبود. او که چند سال قبل با دست خالی مسابقات جهانی وزنهبرداری جوانان را ترک کرده بود، این بار هدفی جز رفتن روی سکو و کسب گردنآویز طلا نداشت و سرانجام نیز با طلای دوضرب دسته ۱۰۲ کیلوگرم و برنز مجموع نتیجه تلاشهایش را گرفت تا امیدوارانهتر به آینده نگاه کند.
نخستین حضور رضا دهدار در مسابقات جهانی وزنهبرداری مساوی بود با کسب طلای دوضرب. تصور چنین موفقیتی را داشتید؟
هر ورزشکاری برای کسب طلا به میدان میرود، اما میدانستم کار سختی در پیش دارم. با این وجود به سختی تمرین کرده بودم و نمیخواستم با دست خالی از پاتایا برگردم. من قبلاً تجربه بازگشت با دست خالی از مسابقات جهانی را داشتم. باید از تجربه دیگر رقابتهایی که شرکت کرده بودم استفاده میکردم تا بتوانم با کسب بهترین نتیجه به کشورم برگردم و خدا را شکر موفق شدم با زدن وزنههایی که کادر فنی انتخاب کرده بودند، به طلای دوضرب و برنز مجموع دست یابم.
تجربه نرفتن روی سکو در مسابقات جهانی جوانان در این رقابتها برای کسب مدال کمک کرد؟
استفاده از تجربههایی که در همه مسابقات بینالمللی کسب کرده بودم به من کمک کرد. آن زمان سنم پایین بود. تجربه کمتری هم داشتم. البته وزنههای خوبی را در تمرینات و اردوها به ثبت رسانده بودم ولی در آستانه مسابقات عضله کتفم پاره شد. به طوری که حتی تا پای خط خوردن نامم از لیست تیم ملی هم پیش رفتم ولی با تلاشی که کردم و اطمینانی که کادر فنی به من داشت، توانستم در مسابقات جهانی جوانان حاضر شوم. تمام سعی خود را کردم که خوب وزنه بزنم و نتیجه اعتمادی را که به من شده بود به خوبی پس دهم ولی فشار و استرس زیادی روی من بود. تجربه کافی هم نداشتم. همین مسئله باعث شد تا نتوانم روی سکو بروم و مدالی بگیرم و با کسب عنوان پنجمی بازگشتم. اما آن تجربه تلخ بعدها در مسابقات دیگر کمک کرد تا بتوانم به آنچه میخواهم برسم و حالا با کسب طلای جهانی بزرگسالان، مدال نیاوردن در مسابقات جهانی جوانان را برای خودم هم که شده جبران کردم.
پس مصدومیت باعث شد تا چند سالی از میادین بینالمللی دور باشید؟
بله، پارگی عضله کتف و بعد از آن آسیبدیدگی از ناحیه کمر که باعث شد سه ماه تمام در رختخواب بمانم، مرا خیلی عقب انداخت. سه سال از اردوی تیم ملی و همه چیز دور بودم، اما با پشتکار فراوان و حمایتهای خانواده که در هر شرایطی پشت من بودند توانستم بار دیگر به تیم ملی دعوت شوم؛ اتفاقی که البته به راحتی رخ نداد. من روزها تمرین کردم. گاهی روزی سه نوبت تمرین میکردم. آن هم به صورت فشرده. هدف اصلی من راهیابی به اردوی تیم ملی بود که به لطف خدا و پشتکاری که داشتم به آن رسیدم و هدف بعدی کسب مدال مسابقات جهانی بود؛ مدالی که اهمیت و ارزش زیادی دارد.
با وجود تلاش فراوانی که برای بازگشت دوباره به روی تخته داشتید باید نتیجه به دست آمده در مسابقات جهانی پاتایا راضیکننده باشد.
صددرصد. البته خوب میدانستم که کار سادهای ندارم. با تمام دوستان و آشنایانی که صحبت میکردم همه متفقالقول میگفتند مسابقات جهانی منتهی به المپیک از سطح بالایی برخوردار است و همینطور هم بود، اما من تمرینات خوب و سختی داشتم و چند رکوردگیری را با موفقیت پشت سر گذاشته و توانسته بودم نظر کادر فنی را جلب کنم. در تمرینات هم رکوردهای خوبی زده بودم و قاعدتاً از آنچه رقم خورد، راضی هستم؛ چراکه نتیجه کارم را به بهترین شکل ممکن گرفتم و این خیلی خوشحالکننده است.
یعنی انتظار داشتید که در پاتایا روی سکو بروید و مدال بگیرید.
قبل از مسابقات پدرم که خودش هم وزنهبردار بود بارها گفت که مطمئن هستم مدال میگیری. این امیدی که پدرم به من میداد نه فقط از لحاظ روحی روانی مرا قدرتمندتر میکرد که برای رقابت با حریفان نیز باعث میشد خیلی امیدوارانه برای وزنه زدن روی تخته بروم. از طرف دیگر در تمرینات بارها به من گفته شده بود که اگر بتوانم وزنههایی بین ۲۱۷ تا ۲۲۱- ۲۲۰ بزنم میتوانم طلای دو ضرب را مال خود کنم و خدا را شکر همین اتفاق هم افتاد. من هم با توجه به وزنههایی که در تمرینات زده بودم، میدانستم که قرار نیست یک بار دیگر رقابتهای جهانی را با دست خالی ترک کنم.
تنها وزنهبردار کاروان ایران بودید که هر شش وزنه خود را صحیح زد!
خب واقعیت این است که من به هر وزنهای که قرار بود بزنم به چشم مدال نگاه میکردم. فکر میکردم هر وزنه را که زمین بیندازم همه چیز برای من تمام میشود. به همین دلیل تمام تلاشم را میکردم تا اولین و آخرین وزنه را به بهترین شکل ممکن بلند کنم. یعنی من شش وزنهای را که زدم به هر کدام به شکل اولین و آخرین وزنه نگاه میکردم و آنقدر محو مسابقه شده بودم که وقتی آخرین وزنه را زدم نمیدانستم به مدال طلا دست یافتم. حتی نمیدانستم آخرین وزنه دوضرب است. میدانستم مدال است، اما نمیدانستم طلاست. وقتی بیرون آمدم همه بابت کسب طلا به من تبریک گفتند و تازه آن لحظه متوجه شدم که وزنهای را که زدم طلا بود.
به رغم کسب طلای دوضرب، در تکضرب موفق به رفتن روی سکو نشدید. در حالی که گفته میشد در صورت زدن وزنههای بالاتر شانس رفتن روی سکو در تکضرب را هم داشتید.
این مسائل به کادر فنی ارتباط دارد نه وزنهبردار. من کار خودم را میکنم و اصلاً هم عادت ندارم در مسابقات صحبتی کنم، چون میدانم کادر فنی هم مثل من، پدرم، خانوادهام و مردم به دنبال کسب بهترین نتیجه است. برای مربی خیلی مهم است که وزنهبردارش بتواند رکوردهایی را که در تمرینات زدهاست در مسابقات ثبت کند. من در تمرینات بیش از ۱۷۵ نزده بودم، اما با توجه به شرایط بدنی که داشتم میدانستم تا سه کیلو بیشتر را هم میتوانم بزنم، اما در مسابقات اختیار دست مربی است. او بهتر میداند چه وزنههایی را باید انتخاب کند. خصوصاً برخواه که خودش هم وزنهبردار بوده است. من از بابت کادر فنی و اینکه بهترین انتخابها را میکنند، خیالم راحت بود. درست است که در تکضرب روی سکو نرفتم، اما به برنز مجموع هم علاوه بر طلای دوضرب دست یافتم و این موفقیت کمی نبود.
رضا دهدار در وزن المپیکی وزنه میزند. چرا در مسابقات جهانی در وزنی غیرالمپیکی روی تخته رفتید؟
من در ۹۴ کیلو وزنه میزدم. وزنها که تغییر کرد به ۹۶ رفتم. الان علاوه بر من، کیانوش رستمی و ایوب موسوی هم در ۹۶ هستند. به همین دلیل و به خاطر ارنج تیمی در یک وزن بالاتر شرکت کردم و روز مسابقات در حالی که فقط ۹۷ کیلو وزن داشتم در دسته ۱۰۲ کیلوگرم با ۱۲۰ کیلوها رقابت کردم و خدا را شکر که شرمنده خانواده، کادر فنی و مردمم نشدم.
فکر میکنید بتوانید روزی رفتن روی سکوی المپیک را هم تجربه کنید؟
چرا که نه، اما برای رسیدن به هر کاری باید تلاش کرد. البته با توجه به قانونی که گذاشتند میگویند نمیتوانیم در المپیک شرکت کنیم، اما گوش من به این حرفها بدهکار نیست. من تمریناتم را سفت و سخت انجام میدهم و حتی اگر موفق به حضور در المپیک ۲۰۲۰ توکیو هم نشوم، برای رفتن به المپیک ۲۰۲۴ تلاش میکنم. هر چند باید ببینیم فدراسیون چه برنامهای برایمان میریزد، اما هدف رضا دهدار کسب مدال المپیک است و تا آن روز دست از تلاش نمیکشد.