تربیت یک نسل خوب و موفق و کشف و رسیدگی به استعدادها از جمله اقداماتی است که عملاً از عهده هر کسی برنمیآید، در ثانی جزو کارهایی محسوب میشود که بسیاری از بزرگان و چهرههای نامدار با علاقه و شور و شوقی وصفناشدنی به دنبال آن میروند تا حداقل نام و یاد خود را بهعنوان مربی یک نسل موفق در تاریخ ثبت و ضبط کنند.
ورزش جهان چهرههای زیادی را به یاد میآورد که با پرورش استعدادها و جمع کردن آنها در قالب تیمهای موفق نام خود را جاودانه کردهاند. البته این تنها یک بعد قضیه است و منفعت و سودی که ورزش یک کشور از کشف و پرورش استعدادهای ناب میبرد قابل مقایسه با این بخش کوچک و منفعت انفرادی نیست. حالا، اما اوضاع فرق کرده؛ شنیدن صحبتهای حسن رحیمی، ملیپوش مدالآور کشتی آزاد در این خصوص بسیار دردآور بود. ملیپوشی که مدعی است جای او و امثال او فقط در تیم ملی است، نه سروکله زدن با بچههایی که تازه قرار است کشتی را بیاموزند و نه حضور در مناطق محرومی که بچههایش حتماً استعدادهای نابی در کشتی دارند و فقط باید کشف شوند.
باید خطاب به این آقای مدعی که میگوید اگر من را برای تیم ملی میخواهند در خدمتم و اگر جز این است، نیستم؛ گفت همان بهتر که نباشی. همان بهتر که با آن چند مدالت در گوشه خانه برای خودت خوش باشی، مطمئن باش هستند دلسوزانی که همین حالا آستین همت برای کشف استعدادهای ناب کشتی در ایران بالا بزنند. نیازی به کوتهفکران منفعتطلبی، چون تو نیست که نسل آینده کشتی را به دستانت بسپاریم و در نهایت، چون تویی را تحویل بگیریم.
امثال حسن رحیمیها باید بدانند که بسیاری از بزرگان کشتی جهان و آنها که رحیمی و همفکرانش هم به لحاظ کسب مدال جهانی و المپیک به گرد پایشان نمیرسند، بزرگترین افتخارشان این است که امروز و بعد از پایان دوران قهرمانی با منشی پهلوانانه به کشف استعدادهای کشتی کشورشان مشغولند و با افتخار در مدارس کشتی به آموزش نوجوانان و جوانان میپردازند. آنوقت ما در ایران که خود را مهد کشتی میداند باید با چنین طرز تفکر خودپسندانهای روبهرو شویم که نه بویی از منش پهلوانی کشتی برده و نه نشانی از دلسوزی نسبت به آینده این رشته دارد.
امثال حسن رحیمی باید خوب بدانند که نشان معلمی و مربیگری برای تربیت یک نسل موفق و کشف استعداد لیاقت میخواهد که مسلماً او و همفکرانش این لیاقت را نداشته و نخواهند داشت، ولی بهتر است حداقل نگاهی به گذشته خود داشته باشند و به یاد بیاورند که چگونه کشف شدند. چه کسانی زحمت کشیدند تا حسن رحیمیها از گوشه و کنار تشک باشگاهها کشف و تبدیل به کشتیگیری مدالآور شوند. البته با نوع نگاهی که او دارد، حتماً فردا مدعی میشود که کسی نبوده او را کشف کند و مادرزاد کشتیگیر و مدالآور بوده که امروز به چیزی جز حضور در تیم ملی رضایت نمیدهد.
استعدادهای کشتی ایران با حسن رحیمی و بدون او کشف میشوند، پرورش پیدا میکنند و در نهایت هم جای او را در تیم ملی میگیرند و مدالآوری میکنند و لحظات ارزشمند و فراموش نشدنی برای مربیان و استادان خود رقم میزنند. لحظاتی که حسن رحیمی بدون تردید هیچ درک و فهمی از آن نخواهد داشت، چون اصلیترین اصل کشتی را که همان پهلوانی و مردمداری است، بهدرستی یاد نگرفته و نیاموخته که باید آنچه بلد است را به نسل بعدی خود منتقل کند. این نسل ممکن است در محرومترین نقطه این کشور باشد که باید با افتخار رفت و آنها را کشف کرد، نه اینکه با ناز و افاده خود را تافته جدابافته فرض کرد و بیخود و بیجهت بزرگ پنداشت.