امنیت، یکی از مهمترین موضوعهای مورد توجه دولتها است که با صرف هزینههای بسیار مورد توجه آنها قرار دارد. در کشور ما بخش مهمی از تأمین امنیت جامعه بر عهده نیروی انتظامی است که از نقاط صفر مرزی تا قلب پایتخت تلاش برای تأمین آن در جریان است. نیروی انتظامی همواره رویکرد اقتدار توأم با احترام را در عملکرد خود در مواجهه با افراد جامعه مورد توجه قرار دادهاست؛ مقولهای دشوار که بعید است از سوی نیروی پلیس کشور دیگری مورد توجه قرار گرفتهباشد. دشواری آنبه سان قرار گرفتن سنگ در کنار شیشه یا موضوعاتی از این دست است که توجه توأمان به مبانی انسانی و ایمانی نیروی انتظامی را در کنار اقتدار آن مورد توجه قرار دادهاست، از همین رو عملکرد پلیس به عنوان بزرگترین ساختار اجتماعی کشور بیش از هر ساختار دیگری پیشروی همگان قرار دارد و مورد داوری افکار عمومی قرار میگیرد.
یکی از مهمترین دستاوردهای جوامع پیشرفته برای تأمین امنیت را میتوان در صرف هزینههای بسیار در زیرساختهای اجتماعیشان مطرح کرد که با گذشت سالها به عنوان سرمایه اجتماعی در اختیار افراد جامعه قرار میگیرد، از همین رو قانون در این جوامع از سوی همگان مورد احترام قرار میگیرد و امکان بروز مفسده به دلیل بیم از عدم تمکین از قانون و پیامدهای دشوار آن تا حدود بسیاری از بین میرود. نتیجه اینکه در جامعهای که برای ساختارهای پیشگیرانه آن هزینههای بسیار صرف میشود، پلیس با دشواری بسیار کمتر مواجه میشود.
در جامعه ما که با معضلاتی بسیار مثل ترافیکهای سنگین، رها شدن افراد بیخانمان در خیابانها، کودکان کار، معتادان متجاهر، سرقتها و آسیبهایی از این دست مواجه است و گسترش مدام آن روح عمومی جامعه را آزار میدهد، انتظارهای عمومی از پلیس برای رفع این معضلات هر روز افزایش مییابد. بیتردید بخش مهمی از معضلاتی که امروز جامعه با آن درگیر شده و پلیس را در مقام پاسخگویی به آن قرار دادهاست یا ریشه در قانونگریزی ساختارهای قدرت یا بیتوجهی به پیوستهای اجتماعی آن آسیب دارد که در هر دو بخش پلیس توانی برای رفع هیچ کدام از این معضلات ندارد. در بخش اول این موضوع به شکلگیری پروندههای مفاسد و اختلاسهای کلان و بخش دوم فوران آسیبهای اجتماعی را به همراه داشتهاست که این چرخه تا پیدا شدن ارادهای برای رفع عملی آن مدام در حال تکرار شدن است. موضوع دیگر در این بین سرمایه مهم، نیرویانسانی پلیس است که در مقام حرف مدام مورد توجه قرار گرفته و در مقابل عمل آنگونه که شایسته است مورد حمایت قرار نگرفتهاست. به یاد بیاوریم پرونده اختلاس در بنیاد تعاون ناجا را که در جریان آن خانوادههای بسیاری از کارکنان پلیس، سرمایههای انسانی و معنوی خود را از دست دادند بدون اینکه مورد دلجویی قرار بگیرند. بخش مهم دیگر از این سرمایه، همسران مأموران پلیس هستند که هر روز شوهران خود را بدرقه میکنند و گاه چشمهایشان برای همیشه در انتظار بازگشت آنها باقی میماند. این روزها که در هفته ناجا به سر میبریم روز همسران و کودکان مأموران پلیسی است که پدرانشان در درگیری با مخلان امنیت کشور آسمانی شدهاند.