کد خبر: 972245
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ - ۰۵:۲۰
نظری بر اثر تاریخی- پژوهشی «تئوری‌های ساخت قدرت و رژیم پهلوی»
محمدرضا کائينی
سرويس تاريخ جوان آنلاين: ساختارشناسی سیاسی، یکی از راه‌های ارزیابی کارنامه حکومت‌ها در ادوار گوناگون تاریخ به شمار می‌رود. این امر به مدد نظریه‌های مطرح در این حوزه انجام می‌گیرد و معمولاً نیز در حیطه بازخوانی و استنتاج به نتایجی خواندنی منتهی می‌شود. برخی پژوهندگان معاصر با مدد گرفتن از این رویکرد به بررسی کارکرد رژیم پهلوی پرداخته‌اند که اثری که هم‌اینک درصدد معرفی آن هستیم، در عداد اینگونه پژوهش‌ها به شمار می‌رود. «تئوری‌های ساخت قدرت و رژیم پهلوی» نام این تحقیق است که در قالب کتابی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. ناشر در دیباچه‌ای بر این کتاب چنین آورده است:
«دولت یا ساختار سیاسی در ایران موضوع مطالعات پژوهشی متعددی در ایران و خارج از کشور بوده است. این مطالعات همگی با اتخاذ یا ارائه یکی از الگو‌های نظری رایج در مورد دولت، به مقایسه و انطباق آن با دولت در ایران پرداخته‌اند و برای عناصر و مؤلفه‌های سیاسی و اجتماعی بومی سهم اندک یا ناچیزی قائل شده‌اند. نظریه‌های دولت رانتیر، پاتریمونیال، شبه‌مدرن، استبداد شرقی یا شیوه تولید آسیایی و... تاکنون برای فهم دولت در ایران در قالب کتاب‌ها یا مقالات گوناگون ارائه شده‌اند، اما در درک کامل دولت و ساختار آن، رابطه دولت و جامعه، نقش دولت در تحول جامعه یا بالعکس، ناتوان بوده‌اند. جامعه یا فلات ایران به‌خاطر حاکم بودن شرایط خاص تاریخی، جغرافیایی، انسانی... حاوی ویژگی‌های خاص و منحصربه‌فردی است که هر مطالعه یا پژوهش اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را وادار می‌کند در چارچوب آن و بدون وام‌گیری مفهومی از مؤلفه‌های بیرون و تنها با نگاه روشی به آن‌ها به پردازش این موضوعات بپردازند. نتیجه نهایی بررسی دولت در ایران، براساس نظریات رایج در ادبیات دولت، به دست آمده است، که منجر به ضعف اندیشه دولت در ایران گشته است. علاوه بر اینکه نگاه مغایر با ادبیات توسعه در ایران، محققان داخلی را نیز ناچاراً به اتخاذ الگو‌های نظری خاص غربی برای تحلیل دولت در ایران واداشته است، در حالی که جغرافیای ایران، تاریخ ایران و تکثر قومی و فرهنگی حاکم بر جامعه ایران، نیازمند تقویت اندیشه دولت، ساختار آن و در عین حال جامعه است. کتاب حاضر در تحلیل و بررسی الگو‌های نظری رایج در مورد ساخت قدرت سیاسی یا دولت در ایران و ارائه مناسب‌ترین نظریه در انطباق با ساخت قدرت سیاسی عصر پهلوی دوم دارد و این مهم را با توجه به مؤلفه‌ها و عناصر خاص جامعه ایرانی پی‌می‌گیرد. بی‌شک ارائه این تحلیل‌ها که مغایر با ادبیات رایج می‌باشد، هم به بالندگی اندیشه دولت و هم به ادبیات توسعه در ایران کمک خواهد کرد. در پایان ضمن تشکر از مؤلف محترم، از زحمات معاون محترم پژوهشی جناب آقای غلامرضا خواجه‌سروی، مدیر محترم بخش تحقیق جناب آقای اکبر اشرفی، مدیر محترم گروه اقتصاد و جامعه‌شناسی سیاسی جناب آقای سید عبدالامیر نبوی و همکاران پرتلاش معاونت محترم انتشارات تشکر و قدردانی می‌نماییم.»

پژوهشی که در فوق وصف آن رفت، توسط دکتر محمد رحیم عیوضی سامان یافته است. وی در این اثر با تأکید بر اینکه حاکمیت پهلوی‌ها بدون دخالت مردم و با سلطه‌جویی و مددگیری از بیگانگان نشو و نما یافته، ساختارشناسی سیاسی این پدیده را نیز با نظر به همین مؤلفه‌ها مورد ارزیابی قرار داده و در طریق استنتاج به نکاتی درخور توجه نائل گشته است. وی در تبیین بیشتر محتوا و مضمون تحقیق خود در مقدمه آورده است:
«تاریخ سیاسی ایران حاوی دوره‌های خاصی است که مجموعه ویژگی‌ها و خصوصیات فرهنگ سیاسی ملت ایران را متبلور نموده است. ساخت قدرت سیاسی و اجتماعی و تقابل یا تعامل بین آن‌ها، آیینه تمام‌نمای واقعیت فرهنگ سیاسی ایران است که در جامعه‌شناسی سیاسی ایران، اساسی‌ترین مباحث را به خود اختصاص می‌دهد. در سطح تحلیل این دو حوزه ساختاری قدرت، مفاهیم و مؤلفه‌های عمده‌ای وجود دارد که مبین الگو‌های رفتاری در عرصه حکومت، نخبگان، مردم و سازمان‌های سیاسی می‌باشد. دوران حکومت پهلوی دوم، دوره ویژه‌ای است که در بستر مطالعات جامعه‌شناسی سیاسی، بسیاری از مفاهیم و مؤلفه‌های فوق را به عرصه عملیاتی روانه کرده و تجارب ارزنده و سودمندی را در تحلیل‌های مرتبط به تعامل ملت و حکومت در جامعه ایران پیش روی تحلیلگران قرار داده است. حکومت محمدرضا پهلوی با بهره‌مندی از پشتوانه عظیم مالی و حمایت خارجی و نیز استفاده از مؤلفه‌هایی، چون استبدادگرایی، اقتدارمنشی و... توانست طی سالیان متمادی با استبداد و حاکمیت زور، بسیاری از واژه‌های منحصر به نظام‌های غیرمردمی و نامشروع را در فضا‌های خاص سیاسی ایران عصر مدرن جلوه‌گر نماید. از سوی دیگر، شرایط خاص داخلی منتج از تعاملات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی طبقات، نهاد‌ها و اقشار مختلف اجتماعی با حکومت و تأثیرگذاری فزاینده نظام بین‌الملل و قدرت‌های بزرگ بر حکومت محمدرضا پهلوی، نقش مؤثری در تحولات ساخت قدرت سیاسی عصر پهلوی دوم داشت. با توجه به متغیر‌های دخیل در پیدایش ساخت قدرت سیاسی عصر پهلوی که برخی منشأ داخلی و برخی منشأ خارجی دارند، پاسخ به این سؤال که چگونه می‌توان نظریه ساخت قدرت سیاسی عصر پهلوی دوم را با وجود متغیر‌های متنوع دخیل، تبیین کرد، جامعه‌شناسی سیاسی ایران را بااهمیت می‌نماید. نظریه‌های مرتبط به ساخت قدرت سیاسی ایران، چگونه مسائل پیچیده و مهم جامعه ایران و کارکرد عناصر سیاسی، اجتماعی در عرصه رقابت سیاسی را ریشه‌یابی و تبیین نموده است؟ در نظریه‌سازی ساخت قدرت سیاسی، هرگونه بحث از حکومت و پیامدها، نتایج و مؤلفه‌های آن در گرو توجه عالمانه به موقعیت اقشار و طبقات اجتماعی، آشنایی با منزلت و پایگاه‌های اجتماعی نخبگان، گروه‌ها، نهاد‌ها و جریان‌های سیاسی است؛ چراکه محوریت نظام سیاسی و قدرت حاکم و منشأ مشروعیت رژیم‌های سیاسی از تعامل با جامعه و گروه‌های مرجع نشئت می‌گیرد. عمده‌ترین مباحث این کتاب نیز با تأکید بر نظام سیاسی عصر پهلوی دوم و زمینه‌های اجتماعی و بین‌المللی شکل‌گیری آن در جهت تبیین کارآمدترین و مناسب‌ترین نظریه ساخت قدرت سیاسی و انطباق آن با حکومت محمدرضا پهلوی می‌باشد. با توجه به مدل‌های گوناگون و متنوع ساخت قدرت سیاسی که مختص به جوامع جهان سوم و در حال توسعه می‌باشد، سؤال اساسی این است که مناسب‌ترین نظریه یا نظریه‌هایی که الگوی مناسبی در انطباق با ساخت قدرت سیاسی عصر پهلوی دوم باشد، چیست؟ دستیابی به پاسخ مناسب برای سؤال فوق و کسب توفیقات ارزنده در انطباق نظریه‌های ساخت قدرت سیاسی با دولت پهلوی، موقعیت، شرایط، عملکرد و پایگاه مشروعیت نظام عصر پهلوی دوم در ایران را مشخص نموده و دلایل و انگیزه‌های رویارویی مردم در برابر حکومت را شفاف می‌نماید.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار