سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: تاکنون کتابهای متعددی درباره مدیریت منابع انسانی در سازمانها به نگارش درآمده و نویسندگان آن راهکارهای متعددی را در این زمینه ارائه دادهاند. چگونگی ایجاد انگیزه بیشتر در کارکنان برای انجام کار بهتر و مفیدتر از موضوعات مهمی است که در بسیاری از این کتابها به آن پرداخته شده است. کتاب «انگیزش» نوشته برایان تریسی یکی از نمونههایی است که به طور خاص به موضوع انگیزهبخشی به نیروی انسانی میپردازد. بخشهایی از محتوای این کتاب را در ادامه میخوانید.
بزرگترین و گرانبهاترین منبع هر سازمان، افراد آن هستند. بیشترین توان بالقوه برای رشد، بهرهوری، عملکرد، موفقیت و سودآوری، در مهارتها و تواناییهای افراد متوسط نهفته است.
البته میدانیم که نمیتوانید به افراد دیگر انگیزه دهید، اما میتوانید موانعی که آنها را از انگیزه دادن به خودشان بازمیدارد، از میان بردارید.
بر اساس نظر رابرت هَف و همکارانش، یک شخص معمولی با ۵۰ درصد توانش کار میکند. ۵۰ درصد باقیمانده روز تا حد زیادی هدر رفته و صرف مکالمههای بیهوده با همکاران، هدر دادن وقت در اینترنت، دیر آمدن، زود رفتن، طولانی کردن ساعات صرف ناهار و پرداختن به کارهای شخصی میشود.
یکی از دلایل این هدر دادن وقت که از بزرگترین دلایل ضرر مالی هر سازمان است، این است که افراد انگیزه و تمرکز کافی برای انجام کار ندارند.
دو انگیزهکُش اصلی در کار و زندگی وجود دارد. هر دوی آنها عواملی هستند که از کودکی آغاز شده و تا دوران بلوغ ادامه مییابد. اغلب، آنها را به عنوان الگوهای عادتی منفی یا واکنشهای شرطی به محرکها میشناسند. یکی از این انگیزهکُشها ترس از شکست و دومین انگیزهکُش ترس از عدم پذیرش است.
دلایل بسیار دیگری برای بیانگیزگی و عملکرد ضعیف وجود دارد، اما همین دو ترس اصلی هستند که افراد را از ارتقا و انجام بهتر آنچه در توان دارند، بازمیدارد. سازمانها و مدیران موفق آگاهانه و با تأمل این موانع را از سر راه برمیدارند. آنها شکست و اشتباه را میپذیرند و به صراحت اعلام میکنند که هیچکس طرد نمیشود، شکست نمیخورد، نقد نمیشود یا تهدید به تلافی اشتباهش نمیشود. مدیران برتر محیطی ایجاد میکنند که افراد برای ارائه هر آنچه در توان دارند، احساس راحتی کنند.
عامل کلیدی در انگیزش و عملکرد عالی فقط یک چیز است: تعامل بین مدیر و کارمند. این همان چیزی است که در ارتباط و صحبت میان مدیر و کارمند روی میدهد و عامل کلیدی عملکرد، اثربخشی، بهرهوری، بازده و سودآوری سازمان است.