مجادله روز گذشته علی لاریجانی و نصرالله پژمانفر بازتاب بسیاری در رسانهها یافت. اینکه یکی دیگری را دیکتاتور خطاب کرده و دیگری هم همین نسبت را به خود او بازگردانده است. این مشاجره البته آنقدری هم مهم نیست، چه آنکه صحن علنی مجلس است و محل مشاجره و مباحثه و صداها هم گاهی بلند میشود. اما دو نکته در مورد آنچه رخ داد، حایز اهمیت است. اول آنکه وقتی طرحی رأی میآورد، داد و فریاد بر سر آن به دلیل مخالفت شایسته نیست و از این جهت، اقدام پژمانفر نمیتواند مورد تأیید باشد. دوم آنکه لاریجانی در پاسخ به پژمانفر سخنانی را بیان کرد که مخاطب آنها یک شخص و مشخصاً پژمانفر نیست. پژمانفر با فریاد لاریجانی را دیکتاتور خطاب میکند و او در پاسخ میگوید: «شما واژهای به نام دیکتاتوری یاد گرفتهاید در حالی که شماها دیکتاتوری در کشور هستید.» پژمانفر میگوید: «آقای لاریجانی! شما تریبون یکطرفه راه انداختهاید.» و لاریجانی جواب میدهد که «تریبون یک طرفه شما هستید. همه تریبونها دستتان است. هر چه خواستید به همه میگویید کسی هم چیزی به شما نمیگوید که این مملکت این طور شده است. چهار نفر این طور حرف میزنند و بقیه تسلیم میشوند، ما چیزی به شما نمیگوییم ولی شما هر چه دلتان خواست گفتید.» و پژمانفر گفت: «برادر شما ۱۰ سال رئیس قوه قضائیه بود و شخص شما نیز ۱۲ سال است رئیس مجلس هستید. در بازار سیداسماعیل نیز میگویند بین دیدگاه شما و آقای روحانی تفاوتی وجود ندارد. به عبارت دیگر سه قوه دست شماهاست. آیا اکنون تریبون در دست ما بوده است یا شما؟»
منظور لاریجانی از «شماها» یی که دیکتاتوری هستید و همه تریبونها دستتان است و ... کدام جریان است؟ روز گذشته روزنامه سازندگی، عکس بزرگی از لاریجانی را در صفحه یک خود با تیتر «اصولگرا علیه اصولگرایان» منتشر کرده بود.