سرویس سیاست جوان آنلاین: در روزگاری که شاهان برای خود کاخها بنا میکردند و به دنبال مهمانیهای پر زرق و برق بودند، روح خدا در نجف اشرف در خانهای محقر و فرسوده در یکی از کوچههای «شارع الرسول» اجارهنشین بود. بعد از پیروزی انقلاب نیز همچون بسیاری از مستضعفین، به صورت مستأجر و در منزلی با ۷۰ متر زیربنا مستقر بود. (۱) وضعیت زندگی امام امت به گونهای بود که اغلب خبرنگاران خارجی از شدت سادگی، تعجب و سؤال میکردند «واقعاً خانه ایشان همین است؟» (۲) سادگی زندگی او حتی پس از فوت نیز آزادیخواهان جهان را متأثر میکند. فیدل کاسترو در سفر خود به ایران، پس از بازدید از منزل امام (ره) میگوید: «بزرگان و شخصیتهای عظیم در جاهای کوچک منزل میکنند و این خاص شخصیتهای بزرگ جهان است.» (۳) آنچه در ادامه آمده مصاحبهای غیرحضوری با حضرت امام خمینی (ره) در باب سادهزیستی ایشان و تأکیداتشان بر لزوم پرهیز از خوی کاخنشینی است که مطابق بیانات گوهربارشان تنظیم و در برخی موارد با حفظ شاکله اصلی خلاصه شده است.
شکی نداریم شما از برجستهترین شخصیتهای سیاسی و معنوی قرن اخیر هستید؛ از این حیث جنبههای شخصی زندگی شما برای بسیاری جذبه دارد و مشتاقند بدانند در سبک زندگی خود چه مسیری را دنبال کردهاید که به چنین مقامی دست یافتهاید.
بسماللهالرحمنالرحیم. وقتی سعادتها را سنجش میکنیم، میبینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخها بودند؛ طبع کاخنشینی، توجه به عیش و عشرت و توجه به دنیا و توجه به مال و منال است و شهوت و شکم این طبقه را مهلت نمیدهد در یک امر تفکری وارد بشوند و فکر بکنند. آنهایی که اختراع کردهاند، آنهایی که زحمت کشیدهاند و کتابهای ارزنده تحویل جامعه دادهاند در هر رشتهای، این کوخنشینان بودهاند. طبع کاخنشینی منافات دارد با تربیت صحیح، منافات دارد با اختراع، تصنیف، تألیف و زحمت. (۱/۱/۶۲)
شما نه هیچگاه از جهت ارث پدری دستتان خالی بوده است نه از نظر وجوهات شرعی. با این حال برای مثال وقتی در نجف مرسوم بود بسیاری از آقایان برای فرار از گرما در نزدیک فرات خانهای داشتند اجازه ندادید برای شما منزلی تهیه شود. حتی اجازه ندادید در اتاقتان کولر بزنند و برای فرار از گرمای تابستان در اتاق نمیماندید و حیاط را فرش کرده بودید. چرا راضی به این کارها نبودید؟
اول آنکه مگر آن زمان در نجف همه طلبهها کولر داشتند که ما داشته باشیم؟ (۴) و دوم آیا میتوانستم به کوفه بروم و دنبال رفاه خود باشم، در حالی که بسیاری از مردم ایران در سیاهچالهها به سر میبردند؟ (۵)
بعد از پیروزی انقلاب هم با وجود هدایای بسیاری که به جنابعالی داده میشد ظاهراً هیچ کدام را نپذیرفتید و حتی چند باغ وسیع را بعد از قبول به عنوان هدیه به کشاورزانی که روی آن کار میکردند منتقل کردید. دلیل این همه تأکید بر سادهزیستی در زندگی شخصی و مراقبت از آن برای چیست؟ چرا به خود سختی میدهید؟
در زمانیکه خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، [نباید]از زی روحانی خود خارج [شویم]و [باید]از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام است، پرهیز [کرده]و بر حذر [باشیم]که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان، بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست. (۶/۵/۶۶) خوی کاخنشینی اسباب این میشود که انحطاط اخلاقی پیدا شود. اکثر این خویهای فاسد، از طبقه مرفه به مردم دیگر صادر شده است. (۱/۱/۶۲).
اما شما رهبر این کشور هستید و قطعاً هیچ یک از محبان شما ناراضی نیست در خانهای بهتر و با امکانات بیشتر زندگی کنید.
من خادمی از همه شماها هستم و قضیه رهبری و غیررهبری در کار نیست؛ قضیه نهضت است و صف واحد، همه با هم. (۱۱/۱۲/۵۷) خدا میداند شخصاً برای خود ذرهای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم. (۳/۱۲/۶۷) من هیچ حقی ندارم. شما خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه کردید؛ ما هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفادهاش را ببرم! (۱۵/۳/۵۸)
انجمن اسلامی دانشجویان مقیم امریکا در جزوهای آوردهاند شما به عنوان رهبر نهضت، یک وجب زمین ندارید. این صحیح است؟
دروغ است، ما در خمین زمین داریم که الان در اختیار اخوی پسندیده است ولی خرج نیازمندان میکنند ولی دلیل نمیشود که زمین ندارم. (۶)
یعنی زمین را وقف کردهاید؟
اینجانب حق خود را واگذار کردهام به کسانی که خانه ساخته یا میخواهند بسازند از فقرا و مستمندان. (۷)
عدهای معتقدند سادهزیستی منجر خواهد شد سران کشورهای دنیا با حالتی تحقیرآمیز به دولت و رهبر ایران بنگرند. نظر شما درباره این گفته چیست؟
این خوف را در خودتان راه ندهید. شما گمان نکنید چنانچه ساده عمل کنید، تحقیر خواهید شد. خیر، این حرف، حرف غربزدههاست که خیال میکنند اگر مثل غرب نباشیم، تحقیر میشویم. (۱۴/۱۰/۵۹) قدرت به این نیست که ظرف طلا [و]نقره باشد؛ قدرت، بزرگی و عظمت به این نیست که پردهها [و]مبلها کذا باشد، از مال این ملت ضعیف! خود ملت توی این غارها زندگی بکند و شما در کاخهای دادگستری و در کاخهای نخستوزیری؟! تعدیل کنید خودتان را؛ اگر از خودتان شروع نکنید نمیتوانید اصلاح کنید. (۱۵/۱۲/۵۷) عظمت انسان به لباس و کلاه و اتومبیل و - نمیدانم - پارک و امثال ذلک نیست. انسان حقیقتی است که آن حقیقت اگر بروز کند شرافتمند است، عظمت دارد. (۲۴/۱۰/۵۹) شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجههتان پیش مردم بزرگ میشود، آن چیزی که مردم به آن توجه دارند، اینکه زندگی شما ساده باشد. آنها که جمهوری اسلامی را به پا کردند، مردم عادی هستند، اگر خدای نخواسته، نفوس این مردم از ما منحرف بشود، ضرر آن برای ما تنها نیست، بلکه برای اسلام است و ما باید [مردم را]حفظ کنیم و حفظ آن به این است که زندگی ما ساده و عادی باشد، ما باید خیلی مواظب باشیم. (۲۵/۴/۶۴)
به نظر شما سادهزیستی مسئولان چه مواهبی به همراه دارد؟
در طول تاریخ، اسکلت حکومتها را اشراف و اعیان تشکیل میدادند، کسانی که از اول کودکی تا آنوقتی که به حکومت رسیدند در مهد آرامش و رفاه بار آمدند. (۱۱/۵/۶۲) وقتى کسى احساس نکند که فقر معنایش چیست، گرسنگى معنایش چیست، این نمىتواند به فکر گرسنهها و به فکر مستمندان باشد. لکن آنهایى که در بین همین جامعه بزرگ شدند و احساس کردند فقر چیست، دیدند، چشیدند فقر را، احساس مىکردند، ملموسشان بوده است که فقر یعنى چه، اینها مىتوانند به حال فقرا برسند. (۱/۱/۶۲) دولت واقعاً باید با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومان، مثل پدری که بچههایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این میرود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید اینطور باشد. (۴/۷/۶۲)
اگر به رغم تأکیدات شما مسئولان پایبند به سادهزیستی نباشند و کاخنشین شوند، چه تبعاتی ایجاد خواهد شد؟
سرچشمه همه مصیبتهای ملتها این است که متصدیان امورشان از اشراف و اعیان باشد. (۷/۶/۶۸) آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز باید فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیسجمهور ما خداى نخواسته به کاخنشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مىشود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخنشینى پیدا کنند خداى نخواسته، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم؛ آن روزى که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خداى نخواسته در آنها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم؛ آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها مىتوانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند. (۱/۱/۶۲)
به عنوان کلام آخر توصیه شما به مردم و آزادمردان جهان چیست؟
اگر بخواهید بیخوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید، خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کردهاند اکثر سادهزیست و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند. آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری میدهند و در مقابل زور و قدرتهای شیطانی خاضع و نسبت به تودههای ضعیف ستمکار و زورگو هستند ولی وارستگان به خلاف آنانند چراکه با زندگانی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای انسانی- اسلامی را حفظ کرد. (۷/۳/۶۳) ملت در سرتاسر کشور توجه داشته باشند رئیسجمهور و وکلاى مجلس از طبقهاى باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایهداران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخى محرومیت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمىتوانند بفهمند. (وصیتنامه)