کد خبر: 969256
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۷
این تیم المپیک برو نیست، اما ...
از همان روز اول هم می‌شد این روز‌ها را پیش‌بینی کرد. روزی که فرهاد مجیدی با کمترین سابقه ممکن در سرمربیگری ناگهان نفر اول نیمکت تیم فوتبال امید ایران شد. تیمی که بزرگ‌تر و کارکشته‌تر از مجیدی نتوانسته بودند به اوضاعش سروسامان دهند. تیمی که قرار است رؤیای ۴۴ ساله فوتبال ایران در صعود به المپیک را به حقیقت تبدیل کند.
حامد قهرمانی
سرویس ورزشی جوان آنلاین: همه خوب می‌دانستیم که بالا بردن این وزنه در حد و توان مجیدی نیست، خوب می‌دانستیم که به مجیدی باید فرصت داد، اما تیم امید و شرایطی که این تیم دارد این فرصت نبود، چراکه زمانی وجود ندارد و مجیدی باید امید‌های فوتبال ایران را به المپیک ببرد، اما ....

اما با اولین شکست‌ها انتقاد‌ها شروع شد. دو شکست بد مقابل ازبکستان در دو بازی دوستانه حالا سیل انتقاد‌ها را به سوی مجیدی روان کرده است. اینکه مربیگری فقط کت و شلوار پوشیدن نیست، اینکه مجیدی به عنوان سرمربی تیم، حتی بازیکنانش را نمی‌شناسد و نمی‌داند در کدام پست بازی می‌کنند و اینکه فدراسیون در انتخاب او اشتباه کرده، مواردی است که طی روز‌های گذشته حسابی سروصدا به راه انداخته است. تیم امید باخته، بد هم باخته، اما سؤال اینجاست؛ کدام یک از این منتقدان نمی‌دانستند این تیم با مجیدی به جایی نمی‌رسد؟

فوتبال ایران و مدیریت ناکارآمد آن قبلاً هم سابقه چنین ستاره‌سوزی‌هایی را داشته است. قبلاً هم شاهد بودیم که بازیکنان بزرگ‌تر از مجیدی یک‌شبه سرمربی شدند و بعد از اولین شکست طومارشان برای همیشه بسته شد.

فدراسیون فوتبال در روز‌هایی که بابت اتفاقات تلخ ورزشگاه‌ها و مسائل حاشیه‌ای لیگ به شدت تحت فشار بود در اقدامی کاملاً شعاری به برخی چهره‌های جوان میدان داد، از جمله فرهاد مجیدی و اسم این کار را هم گذاشت جوانگرایی، اما این جوانگرایی حداقل در تیم امید و در خصوص فرهاد مجیدی از همان اول شکست خورده بود. با این حال در آن روز صدای کسی درنیامد. هیچ‌کس انتقاد نکرد که چگونه سکان هدایت تیمی را که قرار است به جنگ حریفان تا بن دندان مسلح برود به دست جوانی سپرده‌اند که سابقه مربیگری‌اش حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد.

امروز می‌توان خیلی راحت فرهاد مجیدی را کوبید، له کرد و کار را به جایی رساند که برای همیشه از فوتبال ایران محو شود. این رسم فوتبال ماست که سرمایه‌سوز باشد. رسم فوتبال ماست که فرصت‌سوزی کند و چه فضایی بهتر از تیم امید و چه کسی بهتر از مجیدی برای پروژه جدید. فدراسیون فوتبال این روز‌ها در سکوت کامل فقط نظاره‌گر است. انتخاب مجیدی اشتباه بود، اما حالا که انتخاب شده نیاز به حمایت دارد و این حمایت باید از سوی فدراسیون فوتبال صورت گیرد.

علاوه بر آنچه گفته شد، فرهاد مجیدی هم باید بداند که به چه محیطی پا گذاشته و چه مسئولیت خطیری را قبول کرده است. بنابراین کوچک‌ترین رفتارش هم به‌عنوان یک بازیکن بزرگ و ستاره و هم به‌عنوان سرمربی تیم امید زیر ذره‌بین است و مورد انتقاد قرار می‌گیرد. او باید بداند که قرار نیست تمام خواسته‌هایش برآورده شود و از همه مهم‌تر برای پیشبرد اهدافش نیاز به مشاورانی کارآمد دارد، نه آن‌ها که نزدیکانش محسوب می‌شوند.

شکست در بازی تدارکاتی امری طبیعی است، اما وقتی پای تیم امید همیشه شکست‌خورده ایران به میان می‌آید، آن‌وقت داستان متفاوت می‌شود. امید‌های ایران به باختن و نرفتن به المپیک عادت کرده‌اند و در این راه نام‌های بزرگی را هم با خود غرق کرده‌اند. فرهاد مجیدی دانسته یا ندانسته در این گرداب افتاده، گردابی که اگر درایت کشتی‌بانی و هدایت تیمش را نداشته باشد و بخواهد با فرافکنی با آن مواجه شود، شکستش حتمی خواهد بود. مجیدی و تیمش کار بسیار سختی پیش‌رو دارند و به‌طور حتم حریفان مراحل بعدی، جدی‌تر و سخت‌تر از ازبکستان هستند و سطح فوتبالشان قابل مقایسه با این تیم نیست. این را مجیدی حتماً خوب می‌داند.

امید‌های فوتبال ایران با چند نمایش اخیر تقریباً به همه فهمانده‌اند که باید قید حضور در المپیک ۲۰۲۰ را هم مانند المپیک‌های قبلی زد، اما با تمام این حرف‌ها فرهاد مجیدی هنوز این فرصت را دارد تا با نوع بازی و شیوه رهبری تیمش کاری کند که نام خود را به‌عنوان یک مربی تأثیرگذار در فوتبال ایران مطرح کند. کاری که هرچند سخت است، اما نشدنی نیست، البته به‌شرط آنکه مجیدی همانند دوران بازی حرفه‌ای عمل کند و خودش آتش‌بیار معرکه برای به حاشیه بردن تیمش نشود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار