در مظلومیت جمهوری اسلامی همین بس که آنها که با نان و نمک آن اسم و رسمی برای خود دستوپا کردهاند با کوچکترین تلنگری در زمین دشمنان آن بازی میکنند. روی صحبتمان با چهرههای ورزشی است، چهرههایی که برای چندمین بار است بدون کوچکترین مطالعه و تحقیقی بازیچه دست رسانهها و جریانسازیهای دشمنان کشور میشوند.
هیچکس از امثال علی دایی، علی کریمی، جواد نکونام و مسعود شجاعی توقع شناخت پیچیدگیهای سیاست و بصیرت سیاسی ندارد، اما حداقل این توقع از آنها میرود که به خاطر عرق ملی که دم از آن میزنند با رفتارهایشان در زمین دشمن بازی نکنند. سه نفرشان ۱۰ سال پیش در فتنهای که کمر به نابودی نظام بسته بود، مچبند سبز بستند و شیپور رسانههای دروغپرداز و معاند نظام شدند و آن دیگری که بزرگتر از همه است هم باید برای حل مشکل سفر به امریکا چنین موضعگیریهایی را داشته باشد. ۱۰ سال قبل به اسم تقلب در زمین دشمن بازی کردند و امروز به اسم دختر علاقهمند به فوتبال و حالا هم برای اینکه نشان دهند هنوز هستند به راحتی فریب میخورند و با بازی در زمین دشمن علیه نظام جریانسازی میکنند.
این فتنه اولین نیست و ملت و نظام مظلوم ایران فتنههای بزرگتر از این را هم پشت سر گذاشتهاند و این را هم پشت سر میگذارند، اما فقط یک سؤال مهم باقی میماند که تکلیف ما با این مثلاً نامداران ورزش و فوتبال چیست؟ ما کاری با سلبریتیهای هنرمند و برخی نمایندگان مجلس نداریم که برخی مانکنهایی هستند که هر طرف باد بوزد حرکت میکنند و برخی هم بدون اینکه مردم و دغدغههایشان برایشان مهم باشد به فکر جریانسازی برای جمع کردن رأی هستند، اما بزرگان ورزش چرا؟
گفتیم که توقع بصیرت سیاسی نداریم، اما این توقع را داریم که اینقدر ساده بازی نخورند. توقع داریم که حرمت نان و نمکی را که این نظام در سفرههایشان گذاشته، داشته باشند. هرچه باشد با نام این نظام و از صدقهسری همین مردم به جایگاهی که امروز دارند، رسیدهاند. پس چگونه به خود اجازه میدهند که اینقدر راحت علیه منافع ملی کشور موضعگیری کنند و فریادزن توطئهگران خارجی باشند. توقع میرود که کمی بیندیشند و بعد حرف بزنند. توقع میرود که دیگر به دنبال دیده شدن نباشند، آنهم به هر قیمتی. این مردم و این نظام روزهای سختی را پشت سر گذاشتهاند و تاکنون از فتنههای بزرگی عبور کردهاند، اما از قهرمانانشان توقع دارند اگر در کنارشان نیستند حداقل در زمین دشمن هم نباشند و نقش تکههای پازل دشمن را بازی نکنند.
همه ما خوب میدانیم که داستان دختر علاقهمند به فوتبال شروع یک سناریوی از پیش طراحی شده برای در منگنه گذاشتن ایران است. اینکه امثال آنها که نامشان برده شد متوجه چنین نقشه واضح و روشنی نشوند، جای تعجب ندارد که قبلاً هم این را ثابت کردهاند که توانایی تشخیص درست یا غلط را در این بزنگاهها ندارند، اما این توقع وجود دارد حالا که نظام بهرغم تمام کارشکنیها و فتنهانگیزیهای آنها با خویشتنداری و سعه صدر برای نگه داشتن آنها در مسیر انقلاب و کشور هر بار چشم روی خطایشان بسته، حداقل دست از این اقدامات بردارند و اگر واقعاً نمیتوانند در چنین موضوعاتی حق را از باطل تشخیص دهند، سکوت اختیار کنند تا مانند آنچه گذشت بازیچه دست رسانههای معاند نشوند. این کمترین انتظاری است که از آنها میرود و امیدواریم حالا که قرار به برخوردی نیست قدردان این رأفت نظام نسبت به خودشان باشند.
فراموش نکنید که بزرگتر از شما در برابر خواست این مردم و این نظام مظلوم و مقتدر توان ایستادن نداشتند و خیلی زود فراموش شدند. شما هم اگر نمیخواهید به سرنوشت آنها دچار شوید بهتر است به جای بازی در زمین دشمن، همراه مردم و انقلاب باشید و مطمئن باشید علاقهمندان به فوتبال هم اینقدر هوشیار هستند که فریب این بازی کثیف رسانههای معاند با سربازان مجازیشان را نخورند.