مستند «آسوده بخواب کوروش» از تصاویر بکر و دیدهنشدهای برخوردار است و به سوژه مهم و جالب توجهی میپردازد، اما برای همراه کردن مخاطب تا انتهای فیلم و زدن ضربه اصلی یک شگرد اشتباه را طراحی کرده است؛ شگردی که اگر چه به نظر میرسد در انتهای فیلم تا حدودی جواب داده و اثرگذار بوده، اما به دلیل گیج کردن و کد اشتباه دادن به مخاطب قابل دفاع نیست.
سازندگان مستند کوروش آسوده بخواب برای آنکه بتوانند دایره مخاطبان با هر سلیقه فکری را با خود همراه کنند در یکسوم ابتدایی فیلم از محمدرضا پهلوی چهرهای فاتح آذربایجان ترسیم کردهاند تا مخاطبی که به دوره پهلوی سمپات دارد را از دست ندهد در حالی که اساساً برای همراه کردن مخاطب نیازی به این رویکرد عجیب و غریب نیست و اگر کار به لحاظ فنی و تکنیکی از استانداردهای لازم برخوردار باشد و بتواند روایتی صادقانه ارائه دهد، مخاطب منصف و حقیقتطلب را با خود همراه و قانع میکند.
تقریباً همه مورخان تاریخ معاصر ایران بر این واقعیت اذعان کردهاند که در ماجرای نجات آذربایجان از شر فرقه پیشهوری و کمونیست شوروی، احمد قوام در حالی که محمدرضا پهلوی جوانی بیدست و پا و تازه به سلطنت رسیده بود میدانداری کرده و اولتیماتوم امریکاییها هم نقشی انکارناپذیر در خروج قوای روس از آذربایجان داشته است، اما مستند کوروش آسوده بخواب کاملاً همان قرائتی را که رسانههای دوره پهلوی در بزرگنمایی نقش محمدرضا روایت کردهاند ارائه میدهد تا به خیال خود سلطنتطلب را هم تا انتها با خود همراه کند و نور حقیقت را به دل او نیز بتاباند.
مستند البته با وجود همه ایرادهای فنی و ساختاری به ویژه در تدوین مخاطب را تا دقایق پایانی درگیر میکند و به دنبال خود میکشد و ضربه نهایی را هم میزند. برای مخاطب خیلی خوب جا میافتد که محمدرضا در ماجرای جدایی بحرین از خاک ایران به خاطر حفظ تاج و تخت و ترس از دست دادن آن عوض دفاع از تمامیت ارضی ایران به عنوان مجری امریکا و انگلیس عمل کرده است، اما سازندگان به این تناقض پاسخ ندادهاند که شاه بیدست و پا و تازه به تاج و تخت رسیدهای که بنا به روایت مستند آنگونه آذربایجان بزرگ را از چنگال ابرقدرت شرق درمیآورد چرا در دوران پختگی سنی درباره بحرین اینگونه ذلیل و حقیر رفتار میکند و پاره تن ایران را دودستی و با رضایت خاطر کامل به امیرنشین جنوبی اعطا مینماید. در واقع سازندگان مستند اگرچه توانستهاند یک گره ذهنی تاریخی را برای مخاطبان منصف شفافسازی کنند، اما بذر ابهامی دیگر را که البته بزرگتر است در ذهنها کاشتهاند. مخاطب باید با آن قهرمانی که ابتدای مستند برایش از محمدرضا ساخته شده چه کار کند؟ کسی که بحرین را به خاطر ترس واگذار میکند چگونه فاتح آذربایجان است، اما مستند آسوده بخواب کوروش یک نکته جالب توجه هم دارد؛ در طول فیلم با چند چهره مصاحبه شده است. هوشنگ طالع، نماینده مجلس دوره پهلوی است که جزو اندک مخالفان لایحه جدایی بحرین از ایران بوده است و تأکید منطقی و روشنی بر خیانت شاه در موضوع بحرین دارد، اما در سویی دیگر پیروز مجتهدزاده قرار دارد که به عنوان استاد دانشگاه مسئولیتهایی در نظام جمهوری اسلامی داشته و دارد. نکته ماجرا این است که سیاستمدار دوره پهلوی شاه را صراحتاً در موضوع بحرین خائن مینامد، اما استاد دانشگاه مورد وثوق جمهوری اسلامی که نزدیک ۴۰ سال است در تلویزیون ایران درباره مسائل مختلف اظهار نظر میکند اعتقادی به خیانت شاه در ماجرای جدایی بحرین از ایران ندارد و تأکید دارد شاه در عمل انجام شده قرار گرفته و ناگزیر به انجام آن شده است، البته منطق سیاستمدار پهلوی در این فقره به وضوح چربش دارد.