سرویس تاریخ جوان آنلاین: چند دهه پیش و در چنین روزهایی، دستگاههای امنیتی نظام جمهوری اسلامی، رصد رفتارهای باند مهدی هاشمی معدوم را در دستور کار خویش قرار دادند.
پیگیری این پرونده با ورود رهبر کبیر انقلاب و تأکید بر ادامه قاطع این مسیر، نهایتاً به دستگیری، محاکمه و اعدام سرکرده این جریان انجامید. این داستان به دلیل اهمیتی که در تاریخ انقلاب و نظام اسلامی دارد، درخور بازخوانی است و اثری نیز که هماینک به حضورتان معرفی میشود، درباره این موضوع به نگارش درآمده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی به عنوان ناشر این پژوهش در دیباچه آن آورده است:
«داستان نفاق و دسیسه داخل، از شایعترین جریانهای اجتماعی مواجهه با جامعه اسلامی، از صدر اسلام تاکنون بوده است. پیامبر اکرم (ص)، بهخصوص پس از تشکیل حکومت مدینه و تثبیت قدرت سیاسی، با شماری از مدعیان پیروی و اطاعت، اما توطئهگر دست و پنجه نرم کردند.
در دوران حکومت کوتاه، اما پربار حضرت علی (ع) و نیز سیره ائمه اطهار-علیهمالسلام- نیز، این پدیده، باعث میشد تا ادبیات و منظمه مفاهیم خاصی درباره نفاق، علائم، آثار و جزئیات آن در قول و فعل آن رهبران الهی، شکلگیرد که تا به امروز -البته در صورت توجه، تعمق و تأسی- راهگشای نهضتهای اسلامی و محور اصلی در آسیبشناسی آنهاست. از دریچهای دیگر، بررسی حکایت ریزشها و رویشها، در هر نهضت و مبارزه حقجویانه، از بهترین طریق شناخت واقعیات آن حرکت میباشد. ماجرای گروه منحرف مهدی هاشمی، ازجمله اتفاقات پردامنه پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که صرفنظر از سابقه پیش از انقلاب آن، حدود هشت سال در فراز و نشیب و متن حوادث انقلاب قرار داشت. مهدی هاشمی که خود را از مبارزین پیشتاز نهضت میپنداشت، در مسیر فتنهخیز پس از تشکیل حکومت اسلامی، (و پیش از آن) دچار لغزشهای فاحش و انحرافات عمیقی شد که از دو منظر عبرتانگیز و درسآموز است.
نخست به علت عوامل، انگیزهها و علل این نوع برخورد با نظام، انقلاب و حتی اسلام و دوم به دلیل تأثیرات مخرب و منفی تحرکات و اقداماتی که همه، به نام حق، اما به کام نفاق و دورویی، روی میداد. ازجمله عناوین مربوط به نکته اول میتوان به بحث افراط و عدم اتخاذ موضع حق و عدل در عین دغدغهمندی بیش از حد نسبت به انقلاب و اسلام اشاره کرد که خود از تأثیرات عدم ارتباط وی با مراجع و منافع اصیل اسلامی و نیز انحراف از مسیر روحانیت شیعه و رهبری ولی فقیه زمان، حضرت امام (ره) میباشد. از تأثیرات مخرب این اندیشه و گروه نیز میتوان به مشغول داشتن ظرفیت محدود نظام اسلامی –درحالیکه با تهاجم نظامی دشمن هم مواجه بود- به درگیریها و اختلافات داخلی در سطح خرد و کلان که توسط همین گروه طراحی میشد، اشاره کرد یا به تخریب نگرش و موضع مردم و روحانیون نسبت به امام و انقلاب در برخی از شهرها و مناطق کشور که اعمال افراطی، خودسرانه و خشونتانگیز این گروه به اسم نظام و اسلام، موجب قتل، ضرب و شتم و ایذای شهروندان میشد.
به هرحال، این حکایت و این پرونده، بس طولانی و حجیم است، اما این اثر تلاش دارد تا خواننده جوان خود را با اجمالی از آنچه رخ داده است آشنا سازد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی امید دارد با انتشار این کتاب گامی به جلو در راه شناخت زوایای متعدد تاریخ و فرهنگ انقلاب اسلامی برداشته باشد.»