سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، رسیدگی به این پرونده از روز ۲۸خرداد‌سال۸۸ همزمان با طرح شکایتی درباره ناپدید شدن زن و شوهر سالخورده‌ای از سوی مأموران پلیس پایتخت آغاز شد.
آن روز مرد ۵۰ساله‌ای به نام فرامرز به کلانتری۱۰۱ تجریش رفت و اعلام کرد مدت دوماه است که از عمه و شوهر عمه‌اش بی‌خبر است. وی گفت: عمه‌ام، مهراوه ۸۰ساله و شوهرش کیان ۸۹ساله خانه‌شان در خیابان فرمانیه است. دو ماه قبل به خانه‌شان رفتم، اما در را باز نکردند. در این مدت چند باری سراغشان را گرفتم که متوجه شدم به طرز مرموزی ناپدید شده‌اند.
آغاز تحقیقات جنایی
پس از طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی به دستور بازپرس جنایی راهی خانه زن و شوهر سالخورده شدند. بهم ریختگی وسایل خانه حکایت از این داشت پس از ناپدیدشدن زن و شوهر، سارق یا سارقانی به خانه آن‌ها دستبرد زده‌اند. همچنین مشخص شد خودروی پراید صاحبخانه نیز به سرقت رفته‌است. مأموران در نخستین گام برای یافتن ردی از زن و شوهر گمشده، ردیابی خودروی آن‌ها را در دستور کار خود قرار دادند تا اینکه روز ۲۴تیرماه همان سال خودروی پراید کیان را که در اختیار مرد ۴۸ساله‌ای به نام داوود بود در حوالی پل سیدخندان شناسایی و توقیف کردند.
بنابراین مأموران، داوود را که یکی از برادر‌زاده‌های مهراوه بود به عنوان مظنون حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
اعتراف به قتل عمه و شوهر عمه
متهم در بازجویی‌ها به قتل عمه و شوهر عمه سالخورده‌اش اعتراف کرد. متهم که مدعی بود به خاطر کینه قدیمی عمه و شوهر عمه‌اش را به قتل رسانده است. در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل عمه‌ام بیمار شد و برای مدتی در بیمارستان بستری بود. من و همسرم در بیمارستان از او مراقبت می‌کردیم تا اینکه حالش بهتر شد و پزشک معالجش او را مرخص کرد. آن روز من و همسرم و فرزند خردسالم عمه و شوهر عمه‌ام را از بیمارستان تا خانه‌شان همراهی کردیم. من عمه‌ام را به داخل آپارتمان بردم و همسرم همراه شوهر عمه‌ام در پارکینگ بودند که قرار بود وسایل را به داخل خانه بیاورند. آن روز گذشت و ما راهی خانه‌مان شدیم تا اینکه چند روز بعد همسرم رازی را برای من فاش کرد. او گفت که وقتی من عمه‌ام را به داخل خانه‌اش برده‌ام، شوهر عمه‌ام در پارکینگ قصد تعرض به او را داشته است. همسرم گفت حتی کیان به او پیشنهاد دوستی هم داده است.
از شوهرعمه‌ام کینه داشتم
وقتی حرفهای همسرم را شنیدم خیلی عصبانی شدم و از شوهر عمه‌ام کینه به دل گرفتم. پس از این هر روز دنبال فرصتی بودم که از او انتقام بگیرم تا اینکه روز ۲۵فروردین عمه‌ام تلفنی از من خواست برای انجام کاری به خانه‌اش بروم. وقتی به خانه‌شان رفتم درباره موضوع همسرم با عمه‌ام حرف زدم و از شوهرش گله کردم که شوهرش با خنده مرا مسخره کرد و بعد برای انجام کاری به پارکینگ خانه‌اش رفت. پس از این عمه‌ام به حمام رفت که چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به سراغش رفتم و او را با چند ضربه داخل حمام به قتل رساندم. دقایقی بعد کیان وارد خانه شد و سراغ همسرش را گرفت که به او گفتم داخل حمام است. او به طرف حمام رفت و وقتی در حمام را باز کرد از پشت به او حمله کردم و قبل از اینکه فرصت دفاع پیدا کند با ضربات متعدد چاقو او را به قتل رساندم.
وی ادامه داد: دو جسد در کف حمام افتاده بودند و من هم از ترس توان تصمیم‌گیری نداشتم که ابتدا یک لیوان قهوه خوردم و بعد تصمیم گرفتم جسد‌ها را از خانه خارج و در مکان دور رها کنم تا ردی از آن‌ها باقی نماند. بنابراین جسد‌ها را روی فرشی گذاشتم و به پارکینگ کشاندم و بعد به داخل صندوق عقب خودروی کیان منتقل کردم. چند ساعتی در خانه ماندم تا اینکه نیمه‌شب شد و بعد با خودروی کیان از پارکینگ خارج شدم و به طرف کرج رفتم. ابتدا جسد شوهر عمه ام را در بیابان‌های اطراف ماهدشت کرج آتش زدم و بعد جسد عمه‌ام را به جاده چالوس بردم و به دره‌ای انداختم. در این مدت به صورت پنهانی از خودروی کیان استفاده می‌کردم تا اینکه دستگیر شدم. متهم درباره سرقت هم گفت: من فرش قیمتی که جسد‌ها را با آن حمل کردم پس از شستشو به خانه یکی از بستگان همسرم بردم و به صورت امانت آنجا گذاشتم.
پس از اعتراف متهم، مأموران برای کشف جسد‌ها راهی محل‌هایی شدند که قاتل مدعی بود جسد‌ها را در آنجا رها کرده‌است که پس از بررسی مشخص شد جسد‌ها چند روز بعد از حادثه از سوی مأموران پلیس چالوس و مأموران پلیس کرج کشف و برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل شده است.
۲ بار قصاص برای قاتل
متهم پس از تحقیقات تکمیلی فروردین سال۹۰ در شعبه۷۱ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. اولیای‌دم برای قاتل درخواست قصاص کردند و هیئت قضایی هم متهم را به دوبار قصاص محکوم کرد. رأی دادگاه پس از تأیید در شعبه۱۶ دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. قاتل چند روز قبل پس از گرفتن استیذان حکمش در زندان رجایی شهر کرج با چوبه دار قصاص شد. بدین ترتیب پرونده قاتل عمه و شوهر عمه برای همیشه بسته شد.
