سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: در یک نگاه اجمالی و با رجوع به افهام و افکار و افواه عمومی میتوان دریافت برداشت اولیه از «جهل» به عنوان یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در گفتمان درون دینی، همان نادانی یا بلاهت و کودنی است. از این رو تصویری که از انسان، جامعه و حتی تمدن جاهلانه ساخته میشود، تصویری متناسب با همین برداشت به اضافه چاشنی خشونت و عصبیت و شهوت است. این برداشت اولیه که تسری زیادی پیدا کرده و از سطح عمومی به محیطهای آکادمیک رسیده و سپس در انواع رسانهها بازتاب یافته است، ما را در شناخت دشمن و حتی تاریخ از آن جهت که در پارهای منابع دینی با صفت جهل شناسانده شده، دچار اختلال و بدفهمی میکند. علاوه بر این در بسیاری از تعاریف منطقی و فلسفی، جهل به عدم علم یا ناآگاهی معنا شده۱ و به برداشت مطرح در سطور پیشین سرایت کرده است. حال آنکه اگر این معنای عدمی با یک درک صحیح دینی از علم همراه نباشد و بخواهد بر ادبیات دینی که جدای از ادبیات منطقی-فلسفی است غلبه یابد، این باور تساوی جهل با نادانی و بلاهت را تقویت میکند.
با توضیح مزبور، رجوع و دقت در منابع دینی نشان از وسعت معنایی جهل در روایات دارد، به گونهای که ما را به نتایجی در جهت خلاف این برداشت میرساند. به بیان تفصیلی، در روایت۲ موسوم به حدیث جنود عقل و جهل- که اندیشمندان دینی در طول تاریخ به بسط و تفسیر آن پرداخته و مهمترین آنها رساله مجزای امام خمینی با عنوان شرح جنود عقل و جهل است- ما با تعابیری از سوی معصوم مواجهیم که از سویی عدمی بودن جهل را انکار و بر وجودی بودن و واقعیت عینی داشتن آن تاکید میورزد و از سوی دیگر فلسفه تاریخ شیعی را پایه گذاری میکند. در روایت آمده خداوند عقل و جهل را آفرید و سپس از هریک خواست او را اطاعت کنند. عقل اطاعت و جهل نافرمانی کرد. آفریده شدن جهل و سرباز زدن از اطاعت خداوند میتواند شاهدی بر گفته ما بوده و اینگونه برداشت کرد که جهل، تجلی نافرمانی است. سپس در ادامه روایت آمده به هرکدام از عقل و جهل سربازانی داده شد که به جنود عقل و جهل شهرت یافتهاند. جنود جهل، در قالب صفاتی تجسم و عینیت مییابند که به تعبیر بزرگان شیاطین جن و انساند۳ و در مسیر نافرمانی خداوند متعال ایفای نقش میکنند.۴
با این زاویه نگاه میتوان گفت نه تنها جهل، بلاهت و سفاهت و کودنی و عدم تدبر و تعقل به معنای اصطلاحی نیست که چه بسا جهل در عالمترین و باسوادترین انسانها تجسم یابد و در عالم عینیات با پیچیدهترین علوم و فنون و در قالب نوینترین تکنولوژی متجلی شود و بار سنگین عقلانیت مدرن را نیز به دوش کشد. اینگونه در محاسبات خود پیرامون دشمن شناسی به صرف برخورد در روایات با انتساب جهل به دشمنان حق، دچار اهمال و سهل انگاری نمیشویم و به اصطلاح دشمن را دست کم نمیگیریم. چرا که جهل میتواند در قامت نخبگان و زبدگان هر عصر تجسم یافته و از مجرای پیچیدهترین شیوههای علمی سریان یابد.
حتی در تحلیل تاریخ آنگاه که با تعابیر «حکم» و «ظن» و «تبرج» و «حمیت جاهلی»۵ در ادبیات قرآن هنگام معرفی جامعه پیش از بعثت مواجه میشویم، گمان نمیبریم پیامبر با مشتی ابله و کودن طرف بوده و اگر توانسته به خوبی مبارزات جبهه حق علیه کفر و باطل را مدیریت نماید، عمدتا به برکت همین بلاهت بوده است. جای جای تاریخ نشان میدهد، مشرکان عهد جاهلی، اتفاقا از تمامی ابزارهای تحت اختیار خود برای مبارزه از بهترین شیوههای ممکن و حتی علمیترین روشها بهره برده اند و رمز پیروزی جبهه حق نه بلاهت جبهه مقابل که مقاومت، عقلانیت متکی به وحی و ایمان یاران پیامبر بوده است.
با همین تفصیل از جهل که به معنی عقب ماندگی از امکانات دنیوی و بهرههای ساحت حیات مادی اعم از علم و دانش و جنگ افزار و رسانه و... نیست، میتوان گفت یک تمدن همچون تمدن غرب و مدرنیته در عین برخورداری، میتواند جاهلانه باشد از آن حیث که در صف جنود جهل و عدم اطاعت از خداوند قامت افراشته و هرگز این ظواهر، به تطهیر آنها از جهالتِ موجود در گفتمان درون دینی کمکی نخواهد کرد.
پینوشت:
[۱] شیرازی، صدر الدین محمد؛ الحکمه المتعالیه فی اسفار العقلیه الاربعه، بیروت، دارالاحیاء التراث، سوم، ۱۹۶۱، ج۳، ص۲۸۷.
[۲] الکافی، ج۱، ص۲۱-۲۳.
[۳] انعام/۱۱۲.
[۴] انقلاب اسلامی و تدوال قدرت، ص۱۰۴
[۵] آل عمران/۱۵۴. مائده/۵۰. احزاب/۳۳. الفتح/۲۶.