مرکز ثقل تنش بین ایران و امریکا در چند روز گذشته کیلومترها از مکان همیشگی خود در خلیج فارس و تنگه هرمز فاصله داشت و این بار نوبت به شهر بیاریتز فرانسه بود تا محلی برای این تنش باشد. این شهر از روز شنبه تا سه شنبه محل برگزاری نشست گروه ۷ بود و از قبل هم انتظار میرفت که پرونده تنش بین ایران و امریکا یکی از موضوعهای مورد مذاکره بین هفت کشور صنعتی دنیا باشد، اما وقتی که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، به صورتی غیرمنتظره در روز نخست این نشست راهی بیاریتز شد، مسئله به حدی تغییر کرد که حتی دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، روز سه شنبه از احتمال دیدارش با رئیسجمهور ایران گفت. حالا به نظر میرسد که در مدتی کمتر از ۲۴ ساعت همه چیز تغییر کرده و از سخنان دو مقام ارشد امریکایی معلوم شده که واشنگتن قصد کوچکترین تغییری در سیاست ضد ایرانی خود ندارد.
اصل این جریان به تلاش امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، برای میانجیگری باز میگردد که کار خود را حدود یک هفته قبل از برگزاری نشست گروه ۷ و با ارائه پیشنهادهایی برای پرداخت غرامت به ایران بابت تحریمها یا اجازه امریکا برای فروش مقداری از نفت ایران شروع کرده بود. ماکرون برای ایفای این نقش دلایل متعددی دارد، اما دست کم یک دلیل قابل توجه مربوط میشود به فرارسیدن مهلت ایران برای برداشتن گام سوم کاهش تعهداتش. ایران از قبل گفته در صورتی که اروپاییها به تعهدات خود در برجام عمل نکنند، سومین گام خود را برای کاهش تعهداتش در برجام در روز ششم سپتامبر (۱۵ شهریور) برخواهد داشت. ایران تاکنون در دو نوبت به وعده خود برای کاهش تعهداتش عمل کرده و اروپاییها از جمله همین ماکرون میدانند وعده سوم خود را عملی خواهد کرد. اروپا تاکنون حاضر نشده به تعهدات خود عمل کند و ماکرون هم به جای انجام کاری در این زمینه، میخواهد با میانجیگری مانع از برداشته شدن گام سوم ایران شود و البته میخواهد این کار را با کمهزینهترین وجه ممکن و چند دیدار و گفتگو انجام دهد. به عبارت دیگر، ماکرون میخواست به جای انجام تعهدات فرانسه و دیگر شرکای اروپایی در برجام، با بهرهبرداری از نشست گروه ۷ کمترین کار ممکن را برای ممانعت از سومین گام کاهش تعهد ایران انجام دهد.
ماکرون در حالی قصد این کار را داشت که هنوز تغییری در سیاست فشار حداکثری امریکا بر ایران ایجاد نشده و ترامپ در کنفرانس مشترک مطبوعاتیاش با ماکرون هم چیزی در این مورد نگفت. سخنان جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا و مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا، یک روز بعد از آن کنفرانس مطبوعاتی به خوبی گواه بر این است. بولتون به صراحت از عدم چرخش در سیاست امریکا گفته و تأکید میکند که «دیدار احتمالی با مسئولان ایران به معنای تعدیلی در سیاست فشار حداکثری امریکا نیست» و پمپئو هم زبان توهینآمیزش به ملت ایران را تندتر از قبل کرده است. شاید گفته شود که این همان بازی پلیس خوب و بدی است که ترامپ و دستیارانش قبل از این هم چند نوبت انجام دادهاند، اما باید توجه داشت که ماکرون این بار میخواست این بازی را به پای تعهدات اروپا به برجام و ممانعت از گام سوم ایران بگذارد. این چیزی نیست که بتواند شرایط را بر سر برجام یا تنش بین ایران و امریکا تا آن اندازه تغییر دهد تا انجام دیداری بین مقامهای دو کشور در هر سطحی ضرورت داشته باشد. به عبارت دیگر، اقدام ماکرون در قبل از نشست گروه ۷ و دیدارهایش با ظریف و ترامپ به معنای واقعی کلمه میانجیگری نبود تا منجر به تغییر واقعی در اوضاع شود چرا که نه اختیاری برای کاستن تحریمهای امریکا دارد و نه ضمانتی در این مورد. تلاش ماکرون تنها در حد یک مانور سیاسی بود تا اینکه قصور اروپا برای انجام تعهداتشان نادیده گرفته شود و مانع برداشته شدن گام سوم ایران برای کاهش تعهداتش در برجام شود. در این صورت، پذیرش دیدار با ترامپ برای ایران هیچ فایدهای در پی نداشت تا راضی به انجام آن شود و به همین جهت هم ایران انجام هرگونه دیداری را منوط به لغو تحریمها کرد. به این ترتیب بود که قصه برجام چند روزی در بیاریتز فرانسه پر سر و صدا شد، اما این ماجرا نمیتوانست دستاوردی جز داستانسازی برای رسانهها داشته باشد.