سرویس ورزشی جوان آنلاین: باید قبول کنیم که مجامع فدراسیونها در این دوره بیشترین توان معاونت ورزش قهرمانی را بگرفته. البته استفاده از نیروهای درون سازمانی برگ برنده وزارت ورزش است و آنانی که از اطاق کارشناسان بر ریاست و یا سرپرستی فدراسیونها و ادارات تابعه ورزش مینشینند بمراتب کارآمدتر، نیرومندتر و دلسوزتر از چسبیدهها و سفارش شدهها هستند.
اما اخیرا داورزنی با انتصاباتی که داشته بخشی از دوستان و هم استانیهای خود را بیش از دیگران میدان میدهد و این تصور را به وجود آورده که هم استانیها را آقای داورزنی با هدفی خاص به سوی فدراسیونها گسیل میدارد. افرادی مثل افشین داوری یا همین سرپرست قبلی فدراسیون سه گانه (نامنی) و دیگرانی که هنوزم زیر نظر دارد تا بر صندلی فدراسیونها که نیاز به سرپرست دارند را به یکی دیگر از همشهریان بسپارد. در این مقطع به نظر میرسد هوش و هواس معاون کارآمد وزارت ورزش بایستی فراجناحی بوده و نگاه جامع و کلی درانتخاب و انتصابات داشته باشد.
حقیقتا اگر ده بار دیگر هم در این موقعیت بخواهند یک نفر به عنوان نفر اول ورزش (بعد از وزیر که پستی سیاسی است) انتخاب کنند بازهم کارشناسان اسم داورزنی را خواهند آورد چه اینکه او تمام خصوصیات اینکار را دارد.
برای همین است که میگوییم داورزنی باید نگاهی از بالا و نگاهی پدرانه به نیروها و کارشناسان خود در وزارت ورزش داشته باشد.
الان وزارت ورزش و داورزنی بین دو راهی والیبال و معاونت قهرمانی گیر کرده اند و انتخاب هردو ضمن اینکه برایشان مهم است خالی کردن یکی ممکن است خسران جبران ناپذیری بر پیکره ورزش بزند. چون هم والیبال به عنوان یک رشته جهانی ورزش ایران دارای اعتبار خاصی است و هم معاونت قهرمانی یک نیروی بسیار ماهر و مسلط میخواهد.
با این وجود و با حواشی که به وجود آمده به نظر میرسد داورزنی والیبال را دوباره انتخاب میکند، چون فعلا اولویت با المپیکی شدن والیبال است و اگر برنامه ریزیها بر وفق مراد باشد این اتفاق بزودی خواهد افتاد، اما بازهم تاکید میکنیم که وی در این دوران پایانی حضورش در معاونت قهرمانی کمی با نگاه منصفانهتر نیروها را در فدراسیونهای خواهان سرپرست بچیند تا تصور نشود که داورزنی به یک طرف غش کرده است.