کد خبر: 967211
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۱:۰۵
گفت‌وگوی «جوان» با نویسنده کتاب «پس از بیست سال»
«پس از بیست سال» رمانی است که در آن ویژگی‌های دو دوره ۲۰ ساله که انحطاط حکومت اسلامی پس از پیامبر (ص) به‌تدریج آغاز و در نقطه اوج خودش به عاشورا ختم می‌شود، تشریح می‌شود تا خواننده به یک درک درست تاریخی برسد
زینب امجدیان
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: «پس از بیست سال» رمانی است که سلمان کدیور پس از چهار سال تحقیق، تألیف کرد و سال گذشته در ۷۵۰ صفحه از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. این رمان روایت تاریخ صدر اسلام است که از دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع) آغاز و به حادثه عاشورا ختم می‌شود. نویسنده کتاب که کارشناس ارشد روابط بین‌الملل است، می‌گوید «پس از بیست سال» یک کتاب تاریخی صرف نیست، بستر کار، تاریخی است، اما این اثر یک رمان و کتاب ادبی است که خواننده با مطالعه آن به این نکته پی می‌برد که یک حکومت دینی یا یک انقلاب و نظام اسلامی حتی اگر به‌دست معصوم تأسیس شود، ممکن است به دست یک نفر دیگر از بین برود. کدیور در این گفتگو تأکید می‌کند در دوران ۲۰ ساله پس از حکومت امیرالمؤمنین (ع) شاهد رشد اشرافیت مذهبی در حکومت اسلامی، دنیازدگی خواص و ظهور پدیده آقازادگی و فراموش شدن شعار‌های اصیل اسلامی و فاصله گرفتن حاکمیت با مردم هستیم. این‌ها به‌تدریج در حکومت اسلامی اتفاق می‌افتد تا اینکه ماجرا به کربلا ختم می‌شود. این‌ها ویژگی‌های روشن جامعه پس از پیامبر (ص) است که می‌تواند در انقلاب‌های اسلامی دیگر هم تکرار شود. انقلاب ما هم مستثنی نیست، بلکه وجوه شباهت بسیاری با انقلاب پیامبر (ص) دارد؛ لذا همان ویژگی‌ها و آفات و آسیب‌های دوران پس از رحلت پیامبر (ص) الان هم وجود دارد.

ابتدا از سابقه نوشتن خودتان بگویید. چه کتاب‌هایی تاکنون نوشته‌اید؟
من تجربه نویسندگی را از اواخر دهه ۸۰ در شیراز شروع کردم. برای تحصیل در دانشگاه به تهران آمدم. بعد هم در دوره کارشناسی ارشد با دوستان شهرستان ادب آشنا شدم و جدی‌تر به نوشتن داستان پرداختم. در جلسات نقد کتاب و داستان مؤسسه شرکت می‌کردم. اما جدی‌ترین داستانی که نوشتم به نام رجعت عبیدالله، پیرامون عاشورا بود. محور داستان هم این بود که عبیدالله بن زیاد بعد از۱۴۰۰ سال در عصر کنونی به حکومت می‌رسد. یعنی استاندار یک استان می‌شود. داستان کتاب واکنش مردم شیعه آن شهر به او را روایت می‌کند. این داستان رتبه اول جشنواره رسول آفتاب شد. بعد هم کار را جدی‌تر دنبال کردم و در جشنواره‌های دیگر مثل جشنواره الف دزفول شرکت کردم. داستانی در مورد شخصیت حضرت زینب (س) دادم که آنجا هم برگزیده شد. این داستان‌ها هم به صورت پراکنده در نشریات و سایت‌ها منتشر می‌شد، اما به صورت کتاب منتشر نشدند. «پس از بیست سال» تقریباً اولین تجربه نویسندگی در قالب کتاب به نام خودم است.

در جایی خودتان را نویسنده معترض جهان امروز معرفی کرده‌اید؛ چرا؟
بله همینطور است. البته اکثر نویسندگان اینگونه هستند. نه اینکه من فقط اینطور باشم. وجه مشترک کسانی که در ادبیات داستانی فعال هستند و رمان می‌نویسند این است که معترض جهان امروزشان هستند. اصولاً برای اینکه جهان مد نظر خود را خلق کنند به ادبیات داستانی و قصه و رمان رو می‌آورند و خودشان جهان مد نظرشان را خلق می‌کنند. جهانی با شخصیت داستان یا بایسته‌هایی که در ذهن دارند، متناسب با ایده آل‌های خودشان خلق می‌کنند و آن را مقابل جهان واقعی قرار می‌دهند. برای همین، نویسندگان ژانر‌های مختلف به‌ویژه ژانر رمان که از جذاب‌ترین ژانر‌های ادبی است به خاطر همذات‌پنداری با توده‌های مردم، به اوضاع اطراف خود معترض هستند. مردم هم با خواندن یک رمان وارد جهانی می‌شوند که تا حدودی متفاوت از جهان واقعی آن‌ها است که معمولاً مملو از آسیب‌ها و رنج‌ها است. آن‌ها با خواندن رمان از این جهان فاصله می‌گیرند و وارد جهان دیگری می‌شوند و لذت بیشتری هم از آن جهان می‌برند. اصولاً همه این نویسنده‌ها اینطور هستند. نظر شخصی من این است که نویسنده اگر معترض به جهان امروز خودش نباشد، رو به ادبیات نمی‌آورد.

شما به چه چیز جهان امروز اعتراض دارید؟
هر نویسنده‌ای متناسب با محیطی که در آن رشد کرده، بر اساس جهان‌بینی خود نظرات مختلفی دارد و به سؤالات گوناگون پیرامون خود، پاسخ‌های متفاوت می‌دهد. به تعداد نویسنده‌ها، پاسخ وجود دارد. در ذهن هر نویسنده، هم جهان و واقعیت‌های موجود وجود دارد و هم چیز‌هایی که باید باشند، ولی نیستند. من در رمان «پس از بیست سال» تمرکز خاصی روی این کلمه دارم که ما باید از آنچه هست به سوی آنچه باید باشد حرکت کنیم تا جامعه را تعالی بدهیم. من هم بنا بر نوع نگاه و تربیت خانوادگی و عقاید سیاسی که دارم، نسبت به وضعیت کنونی جهان امروز اعتراضاتی داشته و دارم؛ لذا سعی کردم جهان مطلوب خودم را در این کتاب بسازم و آن را مقابل این جهان موجود قرار بدهم.

چرا مقطع تاریخی ۲۰ سال حکومت امام علی (ع) تا قیام عاشورا را برای نوشتن رمان انتخاب کردید؟ این دوران از نظر شما چه ویژگی‌هایی دارد؟
نام رمان «پس از بیست سال» است. منظور من ۲۰ سال فقط فاصله حکومت امام علی (ع) تا عاشورا نیست. من در این کار دو دوره ۲۰ ساله را پوشش دادم: یک دوره از زمان رحلت پیامبر اکرم (ص) تا آغاز حکومت امیرالمؤمنین (ع) و یک ۲۰ سال هم از شهادت امام علی (ع) تا واقعه کربلا. سعی کردم این دو دوره را با رویکرد داستانی توصیف و موشکافی کنم تا به صورت تدریجی خواننده به این نکته پی ببرد که یک حکومت دینی یا یک انقلاب و نظام اسلامی حتی اگر به‌دست معصوم تأسیس شود، ممکن است به دست یک نفر دیگر از بین برود. بنابراین دلیل نمی‌شود که انقلاب اسلامی ما هم منحرف نشود یا رو به اضمحلال نرود. در این کتاب سعی شده این دو دوره ۲۰ ساله را که انحطاط حکومت اسلامی پس از پیامبر (ص) به‌تدریج آغاز و در نقطه اوج خودش به عاشورا ختم می‌شود، شرح داده باشم تا خواننده به یک درک تاریخی برسد و نسبت به وضعیت کنونی جامعه هم بتواند قضاوت درستی داشته باشد. انقلاب‌ها وجوه شباهت بسیاری با هم دارند. آفت‌ها و فرصت‌ها و تهدیدهایشان تقریباً یکی است.

چه مشابهت‌هایی میان دوران کنونی با آن دوران وجود دارد؟ به عبارتی آن دو دوره ۲۵ و ۲۰ ساله بعد از رحلت پیامبر (ص) دارای چه ویژگی‌هایی بود که ممکن است در دوران انقلاب اسلامی ما هم اتفاق بیفتد؟
به عنوان نمونه می‌توانم بگویم ما در این ۲۰ سال پس از پیغمبر (ص) شاهد رشد اشرافیت مذهبی در حکومت اسلامی، دنیازدگی خواص و ظهور پدیده آقازادگی و فراموش شدن شعار‌های اصیل اسلامی و فاصله گرفتن حاکمیت با مردم هستیم. این‌ها به‌تدریج در حکومت اسلامی اتفاق می‌افتد تا اینکه ماجرا به کربلا ختم می‌شود. این‌ها ویژگی‌های روشن جامعه پس از پیامبر (ص) است که می‌تواند در انقلاب‌های اسلامی دیگر هم تکرار شود. انقلاب ما هم مستثنی نیست، بلکه وجوه شباهت بسیاری با انقلاب پیامبر (ص) دارد؛ لذا همان ویژگی‌ها و آفات و آسیب‌های دوران پس از رحلت پیامبر (ص) الان هم وجود دارد. البته خاص انقلاب اسلامی هم نیست. درباره همه انقلاب‌هایی که در اقصی نقاط جهان رخ داده یا می‌دهد هم صدق می‌کند. برخی انقلاب‌هایی که در فضای سکولار اتفاق افتاده باز هم این وجوه شباهت هرچند کمتر از انقلاب ما وجود دارد. من آمدم تاریخ ۱۴۰۰ سال گذشته را برای مخاطب امروزی در قرن ۲۱ بازتولید و با زبان ادبیات داستانی آن را بازخوانی کردم. شما در این بازخوانی نمی‌توانید موردی را پیدا کنید که از جمله واقعیت‌های زمانه ما نباشد. بحث اشرافیت مذهبی بحث امروز ما هم است. فاصله مسئولان از مردم مشکل امروز ما هم است. دنیاطلبی خواص الان هم هست. همین مورد دنیاطلبی خواص می‌تواند یک انقلاب و ملت را تباه کند. این هم نیست که فقط ما با این مشکلات مواجه باشیم، این موارد درد تاریخی است. از زمان بعثت پیامبر (ص) تا الان وجود داشته و دارد. ما بار‌ها و بار‌ها از این سوراخ‌ها گزیده شده‌ایم و لطمه دیده‌ایم. انقلاب صدر اسلام از امپراطوری روم و امپراطوری ایران و قوم‌های مهاجر خارجی آسیب ندید. آن انقلاب به‌دست صحابه و یاران نزدیک پیامبر (ص) منحرف شد و بنی‌امیه و بنی‌عباس خلیفه مسلمانان شدند. کسانی که در کربلا آن فاجعه را خلق کردند اهل نماز بودند و در نماز خود شهادت به نبوت پیامبر (ص) می‌دادند، اما سر فرزند همان پیامبر را روی سینه‌اش گذاشتند. این‌ها در کل تاریخ ما هست. اینکه امام می‌فرمایند امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، سرش همین‌جا است که دشمن خارجی غلطی نمی‌تواند بکند، مشکل بزرگ‌تر و مهم‌تر از خود ما است. امام می‌فرمایند من خوف این را دارم که عاقبت ما عاقبت هیتلر بشود. یا می‌فرمایند محمدرضا (پهلوی) اسلام را به خودش مبتلا کرد ما هم ترس این را داریم که اسلام را به خودمان مبتلا کنیم. این‌ها درد‌ها و نگرانی‌ها و دلواپسی‌هایی است که قابل مقایسه با هجوم دشمن خارجی نیست. این‌ها مواردی است که در انقلاب پیامبر (ص) و در زمان حضرت امیر (ع) هم بوده و امام تذکر می‌دهد که نکند انقلاب ما هم به این آفت‌ها دچار شود. من در این کتاب، تاریخ نساختم، این تاریخ وجود دارد، فقط آن را با زبان داستانی عینیت بخشیدم و در دسترس مخاطبان قرار دادم.

از چه منابعی در نوشتن این رمان استفاده کردید؟
نوشتن این رمان حدود چهار سال زمان برد. پشتوانه مطالعاتی قوی دارد. چیزی کم نگذاشتم. تاریخ اسلام را شخم زدم؛ نه اینکه صرفاً به مطالعه تاریخ صدر اسلام اکتفا کرده باشم بلکه در پی تحلیل و فهم وقایع هم برآمدم. یکی از چیز‌هایی که در رمان «پس از بیست سال» وجود دارد این است که من جریان‌های سیاسی و اجتماعی دوران بعد از پیامبر (ص) و دوران متصل به واقعه کربلا را حتی صحابه و تابعین و شخصیت‌ها را حلاجی کردم. وارد جزئیات حوادث شدم و آن‌ها را تحلیل کردم. تاریخ گاهی به‌اصطلاح نچسب است و خواندن آن تلخ. هنر داستان‌نویس این است که این تلخی را به شیرینی تبدیل کند. نچسبی آن را برای خواننده جذاب کند تا خواننده از مطالعه آن لذت ببرد. به عنوان مثال حجم مطالعاتی من پیرامون شخصیت معاویه بسیار زیاد بود. وقت زیادی از من گرفت تا بتوانم دقیق شخصیت او را بشناسم. واقعاً کار سنگینی بود. برای من مهم بود که بفهمم در ذهن او چه می‌گذشت و موضع او در قبال وقایع چه بود. در مورد دیگران مثل عمرو عاص از اصحاب معاویه یا مثل عمار از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) هم همینطور بود. باید می‌فهمیدم که مبنای رفتار و عمل آنان چه بود. این‌ها دیگر صرفاً با خواندن تاریخ به‌دست نمی‌آید. هنر و ادبیات می‌تواند در این زمینه مؤثرتر باشد.

البته اگر به اصل تاریخ وفادار بمانند. معمولاً در هنر و ادبیات شاهد حذف و اضافه‌های زیادی نسبت به اصل وقایع تاریخی هستیم.
این کار از عهده هنر و ادبیات برمی‌آید که پرده‌ها را کنار بزند و از کلیشه‌ها دوری کند و به مغز ماجرا‌ها و حوادث بپردازد. در این کتاب همه چیز در حال تغییر کردن است. آدم‌ها در حال تغییر هستند. از شخص معاویه و عمرو عاص تا اصحاب امیرالمؤمنین (ع) تا «سلیم» که قهرمان داستان است، همه این‌ها در حال تغییر هستند. همه در مواجهه با حوادث گوناگون، مرحله تصمیم‌گیری را می‌گذرانند. حتی شهر‌ها هم در حال تغییر است و همه چیز در حال حرکت است. اما اینکه چقدر به تاریخ وفادار بودم باید بگویم که بنده موظفم به عنوان نویسنده چارچوب اصلی وقایع تاریخی را حفظ کنم و به نظرم از عهده این کار برآمدم و چارچوب تاریخ در این کار حفظ شده است. شما ابداً نمی‌بینید که تاریخ تحریف شده باشد. همانطور که گفتم پشتوانه مطالعاتی قوی داشتم. کتاب‌های تحلیلگران عرب تاریخ صدر اسلام مثل حسام شاده، طا‌ها حسین و نویسنده‌های مصری را دیدم. از کتاب‌های شهید مطهری و دکتر شهیدی بسیار استفاده کردم. کتاب‌های تاریخی-تحلیلی بسیاری به عنوان متن و منبع مورد استفاده من قرار گرفت. سعی من این بود که به تاریخ وفادار باشم و تاریخ را به‌درستی روایت کنم.

چرا پس از بیست سال؟‌
می‌خواهم بگویم که چگونه یک حکومت در یک دوره کوتاه ۲۰ ساله -که واقعاً برای یک حکومت عمر بسیار کمی است، یعنی در حد یک جوانه است- رو به فروپاشی و اضمحلال می‌رود. نه از نظر سخت‌افزاری بلکه از نظر نرم‌افزاری. وگرنه حکومت از نظر ساختاری سر جایش است ولی از نظر تفکر و آرمان‌ها دچار دگرگونی شد. این اتفاق می‌تواند در هر حکومتی تکرار شود. در جامعه اسلامی هم قابل تکرار است.

شخصیت‌های داستان واقعی هستند یا ساخته ذهن و تخیل شماست؟
برخی شخصیت‌ها واقعی هستند، برخی هم ساخته نویسنده است. معمولاً رمان‌های تاریخی آمیزه‌ای از حقایق تاریخی و خلق نویسنده است. چارچوب کار وقایع تاریخی است، اما ذوق شخصیت‌سازی و هنر نویسنده هم در خلق اثر دخالت دارد. این دو در کتاب من هم در هم تنیده است. نمی‌شود گفت چند درصد آن و چند درصد این است، اما رمان تاریخی، کتاب تاریخ نیست. نویسنده رمان هم متخصص تاریخ نیست. نویسنده هرچند برای نوشتن از یک دوره تاریخی باید نسبت به وقایع آن دوره مسلط باشد، اما هنرش این است که تاریخ را به زبان مردم عادی ترجمه کند. رمان برای استفاده عموم مردم است. همه اقشار باید از خواندن آن لذت ببرند.

نوشتن رمان چقدر می‌تواند در معرفی انقلاب اسلامی و تبیین ابعاد دفاع مقدس ما نقش داشته باشد؟
رهبر معظم انقلاب یک جمله کلیدی دارند به این مضمون که اگر معارف یک انقلاب در قالب ادبیات و در قالب رمان بیان نشود، ماندگار نخواهد شد و به دست فراموشی سپرده می‌شود. این یکی از جامع‌ترین و عمیق‌ترین جملات پیرامون کارکرد جامعه‌شناسانه و کارکرد سیاسی رمان و ادبیات و به‌طور کلی هنر است. ما هنوز اگر بخواهیم انقلاب فرانسه را بشناسیم ناچار هستیم به ادبیات فرانسه مثل کتاب بینوایان رجوع کنیم. یا اگر بخواهیم از انقلاب روسیه و جنگ‌های ناپلئون آگاه شویم باید کتاب جنگ و صلح تولستوی را بخوانیم. این کتاب‌ها آن وقایع را زنده و پویا نگه داشته است؛ اتفاقی که متأسفانه در انقلاب اسلامی رخ نداد. هنوز اندیشه‌ها و معارف انقلاب وارد ادبیات نشده است. در حالی که این رخداد، کارکرد تمدنی دارد. انقلاب اسلامی که تنها رفتن یک هیئت حاکمه و آمدن یک هیئت حاکمه جدید نبود، بلکه انقلاب در ساحت و ساختار و تفکر و آرمان‌های جامعه رخ داد. این دگرگونی در ابعاد مختلف را باید با زبان هنر و ادبیات تبیین کرد تا فراگیر و مردمی شود. همراه انقلاب باید یک ادبیات جدید خلق شود. ادبیاتی که متناسب با گفتمان انقلاب باشد. ادبیات ما باید سرشار از گفتمان‌های دینی و انقلابی باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار