سرويس ورزشی جوان آنلاين: توجه به مربیان داخلی، بدونشک بها دادن به ظرفیتهاست و استفاده از پتانسیلهای موجود. البته به شرط آنکه به این بهانه با چشم بستن بر واقعیتها و رفتاری شعارگونه شرایطی فراهم نکنیم که به جای پیشرفت، زمینهساز پسرفت باشیم چراکه بدون تردید یک نسخه را نمیتوان به یک شکل و برای همه پیچید و انتظار معجزه از آن داشت خصوصاً که استفاده از مربیان داخلی به معنای کشیدن قلم قرمز روی نام مربیان خارجی با هر دانش و کیفیتی نیست. بلکه به معنای توجه به پتانسیل و ظرفیتهای مربی داخلی است. مربیانی که بسیاری از آنها طی سالهای اخیر به واسطه بیتوجهیها سوخت شدند و فرصت استفاده از تواناییهای آنها را به سادگی از دست دادیم!
تواناییهای ورزش ایران در بسیاری از رشتهها انکارنشدنی است. این را حضور مربیان ایرانی در رأس تیمهای ملی یا باشگاهی دیگر کشورها به خوبی ثابت میکند، اما همانطور که نمیتوان همواره و در هر رشتهای به استفاده از مربی ایرانی تأکید و اصرار داشت، نمیتوان حضور مربیان ایرانی در تیمهای دیگر را هم همیشه افتخار دانست چراکه گاهی این افتخارات نتیجه بیتوجهیهایی است که فراری دادن ظرفیتهای داخلی را به دنبال داشته!
استفاده از مربی خارجی در برخی رشتهها مثل کشتی و وزنهبرداری امروز شاید به همان اندازه مضحک باشد که تأکید بر استفاده از سرمربی داخلی در رأس تیم ملی فوتبال با وجود پیشرفت چشمگیر علم روز فوتبال در دنیا! علمی که با تأسف فراوان مربیان ایرانی موضعگیری سفت و سختی برابر آن دارند و شاید هم همین مقاومت برای یادگیری و بهروز شدن است که باعث شده امروز در رأس تیم ملی فوتبال ایران متکی به مربیان بیگانه باشیم و نتوانیم روی گزینههای داخلی حساب کنیم!
بها دادن به مربی ایرانی تنها استفاده از آنها در رأس تیمهای ملی و باشگاهی در رشتههای مختلف نیست. بها دادن به مربی داخلی یعنی چشم بستن بر اختلافات شخصی و مهیا کردن زمینه برای کار کردن آنها. یعنی بیتوجهی به خصومتهای بیارتباط به ورزش. یعنی خانهنشین نکردن ظرفیتها به بهانههای پیش پا افتادهای، چون خصومتهای غیرورزشی! یعنی چشم نبستن بر آنچه که داریم!
اما همانطور که اشاره شد، یک نسخه را برای همه نمیتوان پیچید. یعنی به همان اندازه که در رشتههایی، چون تکواندو، کاراته، کشتی، وزنهبرداری، شمشیربازی و فوتبال ساحلی به چنان جایگاهی رسیدهایم که میتوانیم با قدرت و اطمینان به گزینههای داخلی تکیه کنیم، در برخی رشتهها هم هنوز نیازمند استفاده از تجربیات و دانش روز دنیا هستیم و باید از گزینههای غیروطنی استفاده کنیم برای یادگیری هرچه بیشتر، بهروز شدن علم و دانش و دستیابی به اهداف بزرگ. با وجود این، اما مسئله مهم در این بین چگونگی استفاده از مربیان است؛ چه داخلی و چه خارجی!
استفاده نادرست از مربیان داخلی که باعث فراری دادن آنها شود به همان اندازه میتواند مضر باشد که تکیه کردن صرف به گزینههای خارجی تنها برای نیل به نتیجه نمیتواند نگاه درستی باشد. نمیتوان به بهانه استفاده از مربیان داخلی به سادگی در هر رشتهای به سینه گزینههای خارجی دست رد زد چراکه آنها میتوانند موارد خوبی باشند نه فقط برای هدایت یا نیل به هدف و نتیجه بلکه برای آموزش دانش روز فوتبال و تجربیات گرانبهایی که دارند. در واقع نمیتوان با بایکوت کردن مربیان خارجی، سدی مقابل یادگیری و بهروز شدن برابر خود ایجاد کرد (البته در برخی رشتههای ورزشی که دانش فنی ایران با دنیا تفاوت بسیار دارد.) در واقع در برخی رشتهها بیش از آنکه نیازمند بها دادن به مربیان داخلی باشیم، نیازمند تغییر نگاه خود هستیم به نحوه انتخاب گزینههای خارجی و چگونگی استفاده از آنها چراکه نگاهی که به مربیان خارجی داریم تنها برای کسب نتیجه است که البته همیشه هم موفق نیستیم و به نتیجه دلخواه نمیرسیم، اما جدا از موفقیت یا ناکامی مربیان خارجی، باید به دنبال استفاده بهینه از آنها باشیم و با گماردن دستیاران ایرانی در کنار آنها، شاگردانی باتجربه و آشنا با دانش روز را تربیت کنیم خصوصاً در رشتههایی، چون فوتبال که به لحاظ فنی فاصله زیادی با دانش روز دنیا داریم و نیازمند بهروزرسانی هستیم و چه چیزی در این راستا بهتر از بهرهگیری از دانش و تجربه مربیانی که برای کار کردن به ایران میآیند. نگاهی که میتواند به مرور زمان هر اندازه طولانی، نیاز فوتبال ایران یا دیگر رشتهها را به مربیان خارجی کم کند و راه را برای استفاده درست از مربیان ایرانی باز کند.