سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
در چند سال اخیر هر گاه پای نگارنده به ابن بابویه، امامزاده عبدالله و بی بی زبیده شهر ری رسیده، آه از نهادش بلند شده است! بقاعی که هر کدام نمادی از معماری دوران خود و سلیقه صاحبانش بوده اند، ویران شده اند! سطح زمین هریک از این اتاقکها از آن روی که با زمین گورستان فاصله داشته، این محوطه را به نمایشگاه پستی و بلندی تبدیل کرده است! بسیاری از سنگهای این گورستان-که بعضا قدمتی دارد و شکل و صورتی تاریخی-شکسته و خرد شده اند! متولیان به جای تقبل زحمت چیدن علفهای هرزِ مجاور قبور، ترجیح داده اند تا دریک عملیات ضربتی آنها را بسوزانند و هم از این روی در سرتاسر محوطه، صحنههایی مشمئز کننده ساخته اند. گذشته از آنکه آثار برخی از آثار سوختن نیز، نشان از بزمهای شبانه و دستجمعی معتادان دارد! سنگهای مزار چهرههایی چون: میرزاده عشقی، شهید سید حسین امامی، شهدای سی تیر و... الخ، یا برداشته شده یا صدمات جدی دیده است و بالاخره آرامستانهایی که مجمع بسیاری از نامداران علم و دین و ادب و هنر بوده، در نگرهای کلی به شمایل یک ویرانه در آمده است!
به راستی آیندگان با دیدن مهارت برخی مسئولان امر در امحاء مواریث تاریخی و فرهنگی، چگونه آنان را داوری خواهند کرد؟ چرا متولیان فرهنگ ما در مواردی چند، از میان تیپی انتخاب میشوند که به بساز بفروش و بارفروش و راننده کامیون... بیشتر شباهت دارند تا صاحب نظر فرهنگی؟ "مهندسان بدون کارخانه" که هنری جز استهلاک ردیفهای بودجه ندارند، تا کی باید این عرصه را ویترین نابلدی و سیاه کاری خود سازند؟ آیا نمیتوان این جماعت را به کارهای کم ضررتر مانند نمایندگی فرهنگی ایران در خارج از کشور گمارد که هم حقوق خوبی بگیرند و هم گوشه عزلت گزینند و کار به کاری نداشته باشند؟
پ.ن اول: اعتراض رهبری به یکسان سازی قبور شهدا در بهشت زهرا، زبان این قلم را به بیان دردی پرقدمت و کهنه باز کرد.
پ.ن دوم: تصویر فوق آمده، نگارنده را در کنار مقبره میرزاده عشقی و در حال مشاهده فضایی مملو از سنگهای شکسته در گورستان ابن بابویه شهرری نشان میدهد.