کد خبر: 965030
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۳:۲۳
محمد اسماعیلی
تردیدی نیست که افکار عمومی جامعه به چند دلیل عمده از توافق هسته‌ای و آثار، نتایج و پیامد‌های آن رضایت ندارد و حتی مهم‌ترین عامل مشکلات کنونی کشور در حوزه اقتصادی، تجاری و بانکی را ناشی از تعدیل مواضع در برابر غرب طی شش سال گذشته می‌دانند.
در مقابل عده‌ای تلاش می‌کنند به هر شکل ممکن این تفکر و نگرش عمومی را تغییر داده و برجام را با توصیف مبالغه‌آمیز یک سند افتخارآمیز و عامل اصلی گره‌گشایی مشکلات کشور معرفی کنند.
افکار عمومی جامعه به‌دنبال «اهداف و دستاورد‌های عینی» از توافق هسته‌ای هستند، اما عده مورد اشاره با به حاشیه بردن اهداف اصلی برجام، «دستاورد‌های ذهنی و غیرقابل اثبات برجام» را به رخ جامعه می‌کشانند!
جملاتی از این قبیل که برجام پیروزی اخلاقی ایران مقابل ۱+۵ بود، برجام نشان دادن ایران وفادار به عهد است، برجام امریکا را منزوی کرد و برجام منطق ایران را در عرصه جهانی اثبات کرد یا برجام مانع از حمله نظامی به ایران شد، همگی نمایانگر آن است که آنچه فاقد اهمیت است افزایش مشکلات اقتصادی مردم بعد از امضای توافق هسته‌ای است و به جای آن پافشاری روی دستاورد‌های ذهنی برجام با هدف «زنده نگه داشتن برجام به عنوان یک الگو و مدل برای اداره کشور» یک اولویت تمام عیار است.
منطقا و عقلا افکار عمومی ارزش و اعتباری برای دستاورد‌های ذهنی و غیرقابل اثباتی که در قالب جملات مبالغه آمیز گفته می‌شود، قائل نیست و آنچه برای عموم مردم دارای اهمیت است دستاورد‌های عینی و اصلی برجام است که حول دو محور ۱- برداشته شدن تحریم‌های ضدایرانی و ۲- بهبود آنی مشکلات معیشتی مردم معنا پیدا می‌کند.
جماعتی که امروز باور و تفکراتش نقطه مقابل منافع مردم است، «نفس توافق هسته‌ای» و «زمان اندک رسیدن به توافقنامه ژنو در آذر ماه سال ۹۴» را یک پیروزی و موفقیت در عرصه دیپلماسی در مقیاس جهانی معنا می‌کند تا به اعتراف آن‌ها مسیر تعامل سازنده با دنیا مسدود نشود، در حالی که آنچه باید حائز اهمیت باشد برداشته شدن تحریم‌ها، بهبود چشمگیر وضعیت معیشتی مردم و لغو شدن (و نه تعلیق) شش قطعنامه ضدایرانی شورای امنیت است. اینکه مکالمه تلفنی با باراک اوباما و گفت‌وگوی مستقیم وزیر خارجه کشورمان و امریکا در مقر سازمان ملل در مهر ۱۳۹۲ مورد تحسین با عبارات اغراق‌آمیز قرار می‌گیرد تلاشی است در جهت اینکه به مردم به زور بقبولانیم که هر جا از خطوط قرمز دست و پاگیر در عرصه روابط دوجانبه با امریکا عبور کردیم و به اصطلاح اصول سیاست خارجه را جابه‌جا کردیم به موفقیت دست پیدا کردیم. نقطه مقابل این تئوری، آن است که رویکرد انقلابی بعد از شش سال که از هزینه زا بودن سیاست تعامل یکسویه با دنیا گذشته است، تقبیح و تخطئه شود؛ اگر گفته می‌شود «قبل از ما هشت سال مذاکره صورت گرفته بود، و هیچ پیشرفتی حاصل نشد، اما یک‌دفعه در ۹۰ روز یک اتفاق تاریخی انجام شد» گوشزد کردن این مسئله تصنعی به افکار عمومی است که بازگشت از مسیر به اصطلاح تعامل سازنده با دنیا خسارت آور است!
مجموع موضع‌گیری‌های صورت گرفته برخی از سیاستمداران طی سال‌های اخیر درباره برجام نمایانگر این مسئله است که عده مورد اشاره همچنان مصر است تا گام‌های صورت گرفته در جهت تعدیل تعهدات ایران به سمت «پایان یابی برجام» نرود و توافق هسته‌ای به عنوان یک الگو و مدل برای اداره کشور احیا شده و زنده بماند و مسیر غیرقابل جایگزین کشور برای توسعه و پیشرفت را مسیر تعامل سازنده با دنیا عنوان کنند. ابراز و پافشاری روی موضوعاتی نظیر «۱۰ سال دیگر هم برگردم برجام را امضا می‌کنم»، «در صورت ماندن در برجام می‌توانیم از سال آینده وارد تجارت اسلحه شویم» و «همین ساعت و همین لحظه دست از تحریم بردارید ما آماده مذاکره ایم» نشان می‌دهد جماعت مورد اشاره حاضرند به هر قیمت ممکن کشور را در مسیر مذاکرات مجدد با غرب قرار داده و حتی مشکلات معیشتی و اقتصادی را یک فرصت حیاتی برای اثبات ادعا‌های خود و تحت فشار قراردادن نظام برای تن دادن به مذاکرات مجدد می‌دانند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار