سرویس تاریخ جوان آنلاین: تلاشهای فرهنگی و سیاسی کانون نشر حقایق اسلامی به رهبری استاد محمدتقی شریعتی در شهر مشهد، مدخلی مهم به تاریخچه مبارزات سیاسی در این شهر به شمار میرود. با این همه در این مقوله، منابعی چند در دست نیست و آنچه تولید شده در برابر آنچه باید، ناچیز به شمار میرود. در زمره این مأخذ، اثری است که هم اینک در معرفی آن سخن میرود: «تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامی.» در این مجموعه خاطرات برخی فعالان کانون به ترتیب موضوعات تنظیم شده است. کتاب توسط پروین منصوری تألیف و تدوین و از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. در مقدمه این پژوهش تاریخی آمده است: «در این پژوهش راویان بر اساس فصول مختلف و با توجه به موضوع تاریخی مورد بحث دستهبندی میشوند. راویان دسته اول الزاماً از اعضای کانون نیستند و در میان آنان به راویانی بر خواهیم خورد که هیچ ارتباطی با کانون نداشتهاند و تنها به دلیل ارائه مطالب مفید درباره اوضاع و احوال خراسان از آنان یاری جستهایم. از راویانی که در نیمه اول دهه ۲۰ با محمدتقی شریعتی آشنا و به عقایدش علاقهمند شدند، استفاده بیشتری شد. این راویان عموماً افرادی هستند که از ابتدا تا انتهای کار در کانون به فعالیت مشغول بودند که نمونه برجسته آنان، طاهر احمدزاده است. از آنجایی که او عضو ثابت و فعال کانون بود و نیز به دلیل حضور ذهن وی، در همه فصول از خاطرات او سود جستیم. به کمک اینگونه راویان، مراحل تأسیس کانون و تشکیلات حاکم بر آن و دیگر فعالیتهای فرهنگی در دهه ۲۰ را بررسی کردیم. در گفتار پایانی فصل دوم برای آشنایی با جایگاه کانون نزد روحانیت، روایات مختلفی از روحانیون ارائه شد، ولی راویان این بخش از اعضای دائمی محسوب نمیشوند.
با ورود کانون به عرصه سیاست به دلیل گسترش ارتباطات جمعی با تنوع راویان در دسته سوم مواجه خواهیم بود. در این زمان، حضور نسل جوان با عنوان تشکل دانشآموزی نمود مییابد. با ورود آنان، اعضا به دو گروه تقسیم شدند؛ یک گروه پیشکسوتان با گرایشهای محافظهکارانه و دیگری جوانان با گرایشهای تند انقلابی بودند. در نتیجه از طرف کانون با دو نوع راوی روبهرو هستیم. از سوی دیگر ائتلاف با جمعیتهای مذهبی شاهدان جدیدی را از دو طیف، پیروان شیخ محمود حلبی و حاجی عابدزاده به راویان میافزاید. روایت آنان نیز با گرایشهای گروهی همراه است. تنوع راویان در این فصل این امکان را فراهم میسازد تا حرکتهای سیاسی کانون در جریان نهضت ملی نفت، از ابعاد مختلف بررسی شود.
در دسته چهارم، راویان به دلیل فعالیت اعضا در احزاب سیاسی وقت و ارتباطات مخفیانه آنان با نهضت مقاومت، جبهه ملی دوم، نهضت آزادی، جمعیت خداپرستان سوسیالیست و بالاخره فعالیتهای شاخه دانشآموزی و دانشجویی با روایات مختلفی از راویان جوان با گرایشهای حزبی متعدد روبهرو خواهیم بود که عناوین فصل چهارم را پوشش میدهند. علاوه بر دستهبندیهای فوق، خویشاوندان محمدتقی شریعتی دسته دیگری از راویان را تشکیل دادهاند، زیرا به دلیل عدم دسترسی به شخص شریعتی در مقام رهبر فکری میتوان از خاطرات این راویان به بعضی از مواضع یا فعالیتهای وی در مقاطع خاص دست یافت.
با وجود اهمیت موضوع، این پژوهش اولین گزارش جامع از تاریخچه کانون نشر حقایق اسلامی است؛ هر چند مقالات و کتب مختلفی درباره شخصیت و زندگینامه محمدتقی شریعتی و دیگر شخصیتهای برجسته کانون نوشته و گاه در خاطرات آنان به صورت پراکنده به نام آن اشاره شده است، اما تا کنون پژوهش جامعی درباره کانون صورت نگرفته است. در این تحقیق سعی شده است که در درجه اول به چگونگی ظهور و بروز ایدئولوژیهای مختلف پس از شهریور ۱۳۲۰ به اجمال در ایران و با دقت بیشتری در مشهد پرداخته شود و پس از معرفی احزاب، گروهها و تفکرات حکم بر فضای فرهنگی مشهد چگونگی ایجاد کانون بررسی شده است. بدینمنظور تشکیلات کانون و ضوابط و روابط حاکم بر آن بیان شده، نوع مقابله آن با ایدئولوژیهای مدرن و سنتی ارزیابی و به موضعگیریهای سیاسی آن پرداخته شده است و در صورت انجام فعالیتهای سیاسی، اقدامات حاصل از آن مشخص شده است.»