سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: پنجم مردادماه ۱۳۶۵ کارخانجات شهرک صنعتی اراک به شدت از سوی هواپیماهای جنگی عراق بمباران شدند. در این واقعه دهها نفر از کارکنان غیرنظامی این کارخانجات شهید و تعداد بیشتری نیز مجروح شدند. نکاتی در این واقعه وجود دارد که آن را خاص میکند. یک مورد آن به استفاده دشمن از بمبهای خوشهای برمیگردد. استفاده از این نوع بمبها حتی در مناطق نظامی با محدودیتهایی روبهروست. اما رژیم بعثی از آن برای بمباران کارخانجات غیرنظامی بهره برد.
به گزارش «جوان»، شهر اراک در طول دفاع مقدس مثل خیلی شهرهای دیگر کشورمان بارها بمباران شده بود. این شهر طی ۷۷ بار حمله هواپیماهای دشمن، در حدود ۹۰۰ نفر شهید داده است، اما بمباران پنجم مرداد سال ۱۳۶۵ شدیدترین نوع از این دست بود. در این حمله وحشیانه چیزی در حدود ۱۰۰ نفر به شهادت رسیدند و ۴۰۰ نفر نیز مجروح شدند. ۵/ ۵ /۶۵ در تاریخ شهر اراک به واسطه تعداد قابل توجه شهدا و مجروحان ماندگار شد و هاشمیرفسنجانی نیز در خلال خاطرات سال ۶۵، به این واقعه بزرگ اشاره کرده است.
ماجرا از حدود ساعت ۹ و نیم صبح روز پنجم مرداد ماه شروع شد. آن روز مثل همیشه کارگران و کارمندان شهرک صنعتی اراک سر کار خود حاضر شده بودند که ناگهان صدای غرش بلندی به گوش رسید. سیدحسن سجادی یکی از مجروحان واقعه که خود از رزمندگان دفاع مقدس نیز بود، میگوید: «ناگهان صدای مهیبی شنیدم. چون در جبهه تجربه داشتم، فهمیدم هواپیمای جنگنده است. در این حین یکی از همکاران خانم کنترل خودش را از دست داد و جیغ زد. او را هدایت کردم که از در بیرون برود و خودم در سمت مخالف پیش بچههای حسابداری میرفتم که بمبی به ساختمان افتاد و شیرجه زدم. هنوز متوجه نبودم بمب خوشهای زدهاند. خواستم دوباره بلند شوم که ناگهان انفجار دیگری رخ داد و به هوا پرتاب شدم.»
استفاده از بمبهای خوشهای باعث شده بود تا بیشترین خسارتها متوجه نیروی انسانی این کارخانجات شود. انفجارهای پیدرپی، بسیاری از کسانی را که مجروح شده بودند به شهادت رساند و آنهایی را که هنوز سالم مانده بودند، مجروح ساخت. تعداد قابل توجهی از کارکنان این کارخانهها را خانمهایی تشکیل میدادند که همسران، برادران یا پدرانشان در جبهههای جنگ حضور داشتند و حالا خودشان طعم شرارتهای دشمن را از نزدیک احساس میکردند.
یکی دیگر از شاهدان واقعه میگوید: هنوز صدای جیغ همکاران خانم در گوشم طنینانداز است. کارخانه ایرالکو یک محیط غیرنظامی بود. در آنجا افرادی مشغول کار بودند که حتی یکبار هم محیط نظامی را تجربه نکرده بودند، اما دشمن با آنها مثل نظامیها رفتار میکرد و با بمب خوشهای کارگران و کارمندان را مورد حمله قرار میداد. در حمله سه فروند جنگنده دشمن به کارخانجات صنعتی اراک، سه کارخانه واگن پارس، آلومینیوم ایران (ایرالکو) و آذرآب بیشترین خسارتها و تلفات را متحمل شدند. ایرالکو، چون شمش آلومینیوم میساخت و این شمش در ساخت آلیاژهای مورد نیاز صنایعی مانند اسلحهسازی کاربرد داشت، بهانه لازم را به دشمن برای بمباران داده بود. در حالی که این شمشها میتوانست در صنایع غیرنظامی نیز مورد استفاده قرار گیرد، اما بعثیها به واقعیتها توجه نداشتند و به دنبال بهانهای برای ضربه زدن به ملت ایران میگشتند.
طبق آماری که بعدها ارائه شد، در واقعه ۵/ ۵ /۱۳۶۵ کارخانه واگن پارس ۴۰ شهید، آلومینیوم ۳۳ شهید و آذرآب نیز پنج شهید تقدیم کرد. چند صد نفر نیز مجروح شدند که برخی از آنها نظیر جانباز سید حسن سجادی برای همیشه نقص عضو پیدا کردند. جانباز سجادی در همین واقعه پای چپش را از لگن از دست داد و پای راستش نیز از زیر زانو هیچ حس و حرکتی ندارد.
در دفاع مقدس اغلب شهرها در وقایع و روزهایی خاص عاشورای حسینی را به چشم دیدند. عاشورای مردم اراک نیز در پنجم مردادماه سال ۱۳۶۵ به وقوع پیوست. چند روز بعد، خیل شهدای غیر نظامی واقعه ۵/۵/۶۵ روی دوش مردم تشییع و به خاک سپرده شدند.