وزارت تازه تأسیس افغانستان در امور صلح روز شنبه گذشته بیانیهای منتشر کرد و در آن خبر از رایزنی برای تشکیل هیئت ۱۵ نفره داده که به نظر میرسد قرار است طی دو هفته آینده و برای مذاکره با طالبان به یکی از کشورهای اروپایی بروند. انحلال دبیرخانه شورا و تشکیل این وزارتخانه به جای آن کمی قبل از صدور این بیانیه و به فرمان محمد اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، انجام شد و به نظر میرسد که هنوز مهر تأسیس این وزارتخانه خشک نشده، بیانیهاش برای اعزام این هیئت صادر شد. به هر صورت، این میتواند خبری خوب باشد تا برای نخستین بار دو طرف اصلی جنگ افغانستان مذاکرات مستقیم خود را شروع کنند. اگر طالبان دست رد به دولت و وزارتخانه جدیدش نزند، اگر اصل قضیه نه تأسیس وزارتخانه جدید و ابتکار عمل تازه دولت بلکه دخالت عامل امریکایی نباشد و اگر توافقات اصلی نه در یک کشور اروپایی بلکه در دوحه قطر انجام نشده باشد.
به نظر میرسد که شرط اول برای مذاکرات مستقیم صلح منتفی شده باشد، چرا که سهیل شاهین، سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر، یک روز بعد از آن بیانیه، مذاکرات مستقیم طالبان با دولت کابل را رد کرد و گفت که مذاکرات بین افغانی «تنها پس از آن آغاز خواهد شد که خروج نیروهای خارجی از این کشور اعلام شود.»به این ترتیب، طالبان هنوز بر همان شرط همیشگی خود تأکید میکند که حاضر نیست مذاکراتی با دولت داشته باشد در حالی که هنوز نیروهای خارجی در داخل کشور حضور دارند. با وجود اینکه به نظر میرسد با این حرف شاهین شرط اول برای رسیدن به صلح و مذاکرات مستقیم منتفی شده باشد، اما دو وجه دیگر همچنان به قوت خود باقی هستند، زیرا هم زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه امریکا به افغانستان، در صفحه توئیتری خود نوشت: «در مورد مذاکرات بین الافغانی در کابل زیاد سخنپردازی میشود. باید واضح بسازم که این مذاکرات زمانی اتفاق میافتد که توافقات ما پایان یافته باشند» و بعد هم تأکید میکند که مذاکرات بین طالبان و تیمی متشکل از مقامات دولتی، نمایندگان احزاب کلیدی، جامعه مدنی و زنان خواهد بود. به این ترتیب، نماینده امریکا نه تنها مذاکرات مستقیم با طالبان و کل فرایند صلح را منوط به پایان گرفتن مذاکرات خود با طالبان کرده بلکه از حالا ترکیب هیئت کابل را هم معلوم کرده است.
این پیام توئیتری خلیلزاد یک نکته را برای همه روشن کرده و آن موقوف شدن هرگونه اتفاقی در روند صلح به مذاکراتی است که او با نمایندگان طالبان دارد. او دور هفتم مذاکراتش با طالبان را حدود سه هفته قبل انجام داد و حالا حاضر میشود تا هفته آینده دور هشتم این مذاکرات را در دوحه قطر انجام دهد. از سخنان خود خلیلزاد در دور قبل چنین برمیآمد که در چهار محور تضمینهای ضد تروریسم از سوی طالبان، خروج نیروهای خارجی از افغانستان، مشارکت در گفتگوها و مذاکرات صلح بینالافغانی و آتشبس دائمی و جامع پیشرفتهای قابل توجهی به دست آمده بود. انتظار میرود که مذاکرات هفته بعد هم حول و حوش همین چهار محور باشد، اما مشکل اینجا است که جزئیات این چهار محور و پیشرفتهای مورد نظر خلیلزاد به هیچ وجه روشن نیست و همین نیز باعث نگرانیهایی در داخل و خارج از افغانستان شده است. همین چند ماه قبل بود که حمدالله محب، مشاور امنیت ملی افغانستان، از دولت امریکا انتقاد کرد که دولت افغانستان را در جریان مذاکراتش با طالبان نمیگذارد و به خصوص شخص خلیلزاد را مورد انتقاد قرار داد. در واقع، این احساس در داخل افغانستان هست که امریکا برای رسیدن به توافقی با طالبان دولت را کنار زده و معلوم نیست که خلیلزاد حاضر به چه بده و بستانی با طالبان شده که به توافق با آن برسد. جی اسکات اومرا، رئیس سابق ستاد نیروی ضربت امریکا، با نوشتن مقالهای در تارنمای نشنالاینترست انتقاد رایان کروکر، افسر سرشناس سرویس خارجی امریکا، را نقل کرده که رویکرد خلیلزاد را به تسلیم شدن در مذاکرات همانند مذاکرات سال ۱۹۷۳ صلح پاریس در مورد جنگ ویتنام دانسته است. واقعیت این است که شباهتها بین مذاکرات خلیلزاد با آن مذاکرات زیاد است و این بار هم امریکا تحت رهبری دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، به دنبال یافتن راهی برای نجات خود از باتلاق افغانستان است. به این ترتیب، فرایند صلح مثل صلح پاریس عبارت است از صلح امریکا با طالبان و حالا این نگرانی شدت گرفته که این بار هم مثل صلح پاریس و پیامدهای آن برای ویتنام، امریکا با بیرون رفتن از افغانستان این کشور را به دست طالبان بسپارد.