سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، دختران و پسران زیادی هستند که برای رسیدن به آرزوهای خیالی خود دست به کارهای خلاف میزنند، اما وقتی گرفتار میشوند تازه متوجه میشوند از راه خلاف نه تنها به آرزوهای خود نرسیدهاند که باید مدتی از زندگیشان را هم پشت میلههای زندان سپری کنند. پرونده چهار دختر و پسر جوانی که پس از آشنایی با هم تصمیم گرفتند برای هزینه ازدواج و رسیدن به آرزوهای خود از مردان پولدار اخاذی و سرقت کنند چندی قبل با شکایت مرد پولداری که در دام این باند گرفتار شده بود از سوی مأموران به جریان افتاد. آن روز ساکنان ساختمان مسکونی در شرق تهران با اداره پلیس تماس گرفتند و اعلام کردند از داخل واحد شماره۲ ساختمان صدای فریادهای کمکخواهی مردی به گوششان میرسد.
لحظاتی پس از اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی ساختمان مسکونی شدند و پس از تخریب قفل در واحد شماره۲ با مرد جوانی روبهرو شدند که دست و پایش با طناب بسته و در یکی از اتاقها حبس شده بود. مرد جوان در ادعایی به مأموران گفت: من صاحب شرکت بازرگانی هستم و وضع مالی خوبی دارم. دوسال قبل با دختر جوانی به نام آزیتا از طریق تلگرام دوست شدم، اما مدتی بعد رابطه ما به دلایلی قطع شد تا اینکه چند روز قبل دوباره به تلگرامم پیام داد و مرا به خانهاش در این آپارتمان دعوت کرد. من هم قبول کردم و با خودروی مگانم به اینجا آمدم. داخل خانه علاوه بر آزیتا، دختر جوان دیگری هم اینجا بود که آزیتا گفت دوست صمیمیاش است. هنوز دقایقی از آمدنم نگذشته بود که ناگهان دو پسر جوان وارد خانه شدند و بدون هیچ سؤالی مرا به شدت کتک زدند. یکی از آنها ادعا کرد من مزاحم خواهر او هستم. پس از اینکه دست و پایم را با طناب بستند تمامی پولها، کارتهای عابرم همراه با رمز، اموال با ارزش و خودروی مگانم را سرقت و از اینجا فرار کردند. پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی احمدزاده، بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه۳۴ برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران در نخستین گام از صاحبخانه تحقیق کردند که مشخص شد پسر جوانی با کارت شناسایی جعلی خانه محل حادثه را به صورت یک روزه اجاره و نقشه اخاذی و سرقت اموال مرد جوان را با همدستی دو دختر و یک پسر جوان دیگر طراحی و اجرا کرده است.
در حالی که جستوجو برای دستگیری متهمان ادامه داشت، مأموران گشت پلیس در جریان تصادف خودروی مگانی با خودروی دیگری در اتوبان کرج - تهران قرار گرفتند. مأموران در محل حادثه پس از استعلام شماره پلاک خودروی مگان متوجه شدند خودروی مگان سرقتی است. بنابراین سرنشینان خودرو را که پسر و دختر جوانی بودند دستگیر کردند. بررسیهای مأموران نشان داد دختر و پسر دستگیر شده همان متهمانی هستند که از چند روز قبل به اتهام سرقت اموال مرد پولداری تحت تعقیب پلیس قرار دارند. بدین ترتیب دو متهم در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
دو متهم پس از انتقال به دادسرای ویژه سرقت به جرم خود با همدستی دختر و پسر دیگری اعتراف کردند. متهمان برای ادامه تحقیقات به دستور قاضی احمدزاده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند. تلاش برای دستگیری همدستان دو متهم از سوی مأموران ادامه دارد.
گفتگو با متهمان
خودت را معرفی کن.
آزیتا هستم ۲۰ ساله.
چقدر درس خواندی؟
دیپلم دارم.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
دوسال قبل که دیپلم گرفتم دانشگاه آزاد قبول شدم، اما هزینههای دانشگاه بالا بود و تصمیم گرفتم کار کنم و بعد که پولدار شدم درس بخوانم.
منظورت از کار سرقت و اخاذی از افراد پولدار است؟
نه
پس چه کاری؟
من و دوستم پروین بازاریاب یک شرکت وارداتی لوازم آرایشی بودیم.
چه شد که وارد باند سرقت شدید؟
ما برای بازاریابی به باشگاهها و ادارات و مکانهای دیگری سرمیزدیم. یکسال قبل که برای بازاریابی به باشگاه زنانهای رفتیم با مسعود که فروشنده غرفه بود آشنا شدم و بعد از آن پروین را هم با همکار مسعود که شایان نام دارد، آشنا کردم. ما خیلی زود به هم علاقه پیدا کردیم و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. اما پولی برای ازدواج نداشتیم. از طرفی هم آرزوهای بزرگی داشتیم. مثلاً دوست داشتیم مسافرتهای خارجی برویم، خودروهای گرانقیمت سوار شویم که چهار نفری تصمیم گرفتیم برای رسیدن به آرزوهایمان از افراد پولدار سرقت کنیم.
درباره نحوه سرقت توضیح بده؟
معمولاً برای اجرا نقشهمان ابتدا مسعود و شایان از طریق سایتهای مجازی خانههای مبلهای که صاحبان آن به مسافران اجاره میدادند به صورت یک روزه اجاره میکردند و بعد من و پروین از طریق فضای مجازی با افراد پولدار رابطه دوستانه برقرار میکردیم و آنها را به خانه اجاره دعوت میکردیم.
وقتی وارد خانه میشدند شایان و مسعود از داخل اتاقی که مخفی بودند بیرون میآمدند و پس از کتککاری دست و پای آنها را میبستیم و تمامی اموالشان را سرقت میکردیم. ما آنها را در همان خانه اجاره رها میکردیم و با کارتهای شناسایی سرقتی دوباره خانهای اجاره میکردیم و....
شکایت نمیکردند؟
به خاطر حفظ آبرویشان شکایت نمیکردند.
در این مدت چند مورد سرقت و اخاذی داشتید؟
دقیق نمیدانم.
پولدار شدید؟
نه، همه اموال سرقتی را خرج خوشگذرانی میکردیم.