سرويس تاريخ جوان آنلاين: اثری که هماینک درباره آن سخن میرود، در عداد یکی از مهمترین منابع درباره نحوه مواجهه امریکا با انقلاب نوپای ایران در آغازین سالیان پس از پیروزیِ آن است. هامیلتون جوردن نویسنده این اثر -که در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر یکی از نزدیکترین افراد به وی بوده- در واپسین مقطع حیات شاه با وی ملاقاتی داشته که نقل آن، بر جذابیت این اثر بسا افزوده است. ناشر در اولین چاپ این اثر در ایران، درباره محتوای آن چنین آورده است:
«هامیلتون جوردن نویسنده این کتاب که در سمت ریاست ستاد کاخ سفید نزدیکترین مشاور و محرم اسرار کارتر بود و از کلیه ماجراهای پشت پرده کاخ سفید اطلاع داشت، در مسائل مربوط به ایران مأموریتهای محرمانه متعددی از طرف کارتر انجام داد که تمامی آنها را ضمن یادداشتهای روزانهاش در این کتاب منعکس کرده و بسیاری از مطالب کتاب روایات دست اولی است که فقط شخص نویسنده از آن اطلاع داشته است. نویسنده، چون از محارم کارتر بود و در کلیه تصمیمات سطح بالای کاخ سفید مشارکت داشت ضمن این یادداشتها مطالبی را فاش میکند که معمولاً از اسرار دولتی به شمار میآید و ارزش و اهمیت کتاب و جنجالی که پس از انتشار آن در امریکا برپا شد بیشتر به این دلیل بوده است. اهمیت این کتاب از نظر ما افشای بسیاری از جریانات پشت پرده و ارتباطات عناصر مرموزی، چون قطبزاده با امریکاییهاست که در اوج بحران گروگانگیری ملاقاتهای محرمانهای با نویسنده کتاب انجام داد و هامیلتون جوردن ضمن شرح جریان این ملاقاتها از افشای نام وی در متن کتاب خودداری میکند، ولی پس از اعدام قطبزاده که دیگر مخفی نگه داشتن این راز سودی نداشت، آن را در یک مصاحبه تلویزیونی افشا کرد. هامیلتون جوردن آخرین مقام رسمی امریکایی است که با شاه در تماس بود و در روزهای واپسین عمرش با وی ملاقات کرد. قسمتی از کتاب به شرح احوال شاه در روزهای تبعید و دربهدری اختصاص یافت که در جای خود خواندنی و عبرتآموز است. بخش مهمی از یادداشتهای روزانه جوردن به داستان گروگانگیری و ماجراهای پشت پرده آن مربوط میشود که خود نمایانگر درماندگی و بیچارگی امریکا در این ماجراست. ضمن مطالعه یادداشتهای روزانه جوردن درمییافت که گروگانگیری چه به روز کارتر و هیئت حاکمه امریکا آورد و چگونه به اعتراف نویسنده که خود سرپرست برنامه مبارزه انتخاباتی کارتر بود سرانجام سرنوشت مبارزات انتخاباتی امریکا را تعیین کرده است.»
ناشر با این همه درباره محتوای این اثر، نکاتی چند را یادآور گشته است: «با اینکه خوانندگان ضمن مطالعه کتاب خود متوجه بعضی مطالب غرضآلود نویسنده میشوند تذکر چند مورد ضروری به نظر میرسد:
۱- در اشاره به حکومت بازرگان و امیدهایی که امریکاییها به ایشان بسته بودند، هامیلتون جوردن ادعا میکند امام خمینی در پاریس وعده داده بودند پس از استقرار جمهوری اسلامی به قم خواهند رفت و به رهبری روحانی ملت خود اکتفا خواهند کرد، درحالیکه این مطلب واقعیت ندارد و امام همواره بر لزوم دخالت روحانیت در سیاست تأکید کردهاند.
۲- نویسنده در موارد متعدد سعی میکند به اعتقادات مذهبی کارتر تکیه و او را مردی باخدا و بشردوست معرفی کند، درحالیکه اعمال کارتر در دوران چهار ساله زمامداریاش چهره کریه وی را به جهانیان نشان داد و ثابت کرد ادعاهای او درباره طرفداری از حقوق بشر فریبی بیش نبود.
۳- در ماجرای طبس، تجاوز امریکا در پوشش عملیات نجات برای رهایی عدهای بیگناه معرفی شد، درحالیکه اگر این نقشه تا آخر عملی میشد نه فقط گروگانها نجات نمییافتند، بلکه جان صدها و هزاران انسان بیگناه دیگر هم به خطر میافتاد و کارتر برای حفظ موقعیت خود و نه نجات گروگانها آنطور که جوردن ادعا میکند آماده ارتکاب چنین جنایتی شده بود.
۴- در اشاره به وسایل ارتباط جمعی و روزنامههای امریکا و اروپا جوردن سعی میکند آنها را مستقل و آزاد معرفی کند، در حالی که چنین نیست و مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی در غرب بهخصوص امریکا کاملاً وابسته و اکثراً در اختیار صهیونیستهاست.»