سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: پیشانیای با خطهای گره خورده به هم، گونههایی به رنگ سرخ و صدای ریز و دلخراشی که از دندان قروچه کردنش به گوش میرسید، اگر با او صحبت میکردی با تن صدای بلند پاسخت را میداد و شروع به حرف زدن میکرد. طوری که صدای اطرافیان را دیگر نمیشنیدی، اگر کاری به او محول میشد با تأخیر زیادی انجام میداد یا سعی بر کارشکنی داشت. گویی که میخواست خشم خود را غیرمستقیم ابراز کند!
چهره و حرکاتش را همیشه هنگام عصبانیت و خشم اینطور خاطرم هست؛ مادامی که چهره او را اینگونه میدیدم، سعی داشتم از او فاصله گرفته و اطرافش نباشم چراکه شروع میکرد به ناله و نفرین کردن زمین و آسمان یا غرغر کردن. اطرافیانش او را به دلیل همین رفتارش ترک میکردند. به همین خاطر دوست زیادی نداشت. من همیشه به خودم میگفتم که اگر او کنترلی بر این احساس و هیجان خشمش داشت، میتوانست دوستان بیشتری داشته باشد.
هنگام عصبانیت و خشم اگر کسی را اطرافش میدید، همه تقصیرها را به گردن او میانداخت. انگار که با این کار خشم درونش فروکش میکرد یا کمتر میشد. خشمگین شدن احساسی است که همه ما با آن روبه رو هستیم و با آن دست و پنجه نرم میکنیم، چراکه این یک نوع بیماری نیست، بلکه یک احساس و هیجان عادی انسانی و یک حالت روحی پر اهمیت است که باید از همان دوران کودکی و نوجوانی مورد توجه و کنترل قرار گیرد.
بسیاری از فرزندانی که در دوران کودکی مورد خشم والدین قرار میگیرند در بزرگسالی هم در هنگام خشم به مدل و شیوه والدین خود عمل میکنند. کودکانی که در این دوران پر اهمیت در معرض بازیهایی با شیوه جنگجویی و پرخاشگری قرار میگیرند، این احساس و هیجان خشم در آنها نسبت به کودکانی که این بازیها را انجام نمیدهند، فعالتر عمل میکند.
خشم و عصبانیت علاوه بر اینکه بر سلامت جسمی اثر میگذارد، در برقراری رابطه اجتماعی افراد هم بسیار مؤثر است. فردی که درباره موضوعی خشمگین و عصبانی میشود و شروع به پرخاشگری میکند، هم به خود صدمه وارد میکند هم به رابطه خود با دیگران.
به طور کلی انسانها هنگام بروز عصبانیت به دو شیوه عمل میکنند. شیوه اول آنهایی هستند که خشم خود را بروز نداده و درون خود میریزند و تنها واکنشی که از خود نسبت به اطرافیان نشان میدهند سکوت است که این دسته از افراد به مرور زمان مبتلا به انواع بیماریها همچون قلبی، زخم معده و آسم میشوند.
دسته دوم افرادی که عصبانیت خود را با بلند کردن بیش از حد صدا، پرخاشگری و توهین کردن به دیگران و پرت کردن وسایل بروز میدهند که باعث بدتر شدن مشکل خود و در نهایت منزوی شدنشان میشوند، چراکه با این طور رفتار دیگران را از خود میرانند و باعث رنجش اطرافیان میشوند.
اما ما انسانها برای مقابله و کنترل احساس خشم که درون همه ما وجود دارد باید چه کنیم؟ پاسخ این است که سعی کنیم توهین نکنیم، صدای خود را بالا نبریم و هنگام عصبانیت مسائل قدیمی را به میان نیاوریم، کمی درنگ کنیم، آن محیطی را که باعث تشدید عصبانیت و خشممان میشود، ترک کرده و کمی قدم بزنیم و افکار منفی را به ذهن خود راه ندهیم. همه این کارهایی را که برای کنترل خشم گفته شد با ممارست و تمرین میتوانیم در خود نهادینه کنیم.