سرویس تاریخ جوان آنلاین: سالی که در حال سپری کردن آن هستیم، نشان از چهلمین سال شهادت و صدمین سال ولادت استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری دارد و هم از این رو، بازخوانی منابع شاخص در باب زندگی آن حکیم فرزانه، اهمیتی افزون یافته است. اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، مجموعهای از گفتارهای فیلسوف و اندیشمند نامدار معاصر آیتالله محمدتقی مصباح یزدی است که در مناسبتهای گوناگون ایراد شده و نویسنده و محقق معاصر جناب غلامرضا گلی زواره آن را تدوین کرده است. در بخشی از دیباچه وی بر این اثر- که از سوی مؤسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی نشر یافته است- چنین میخوانیم: «شهید آیتالله مطهری (قدسسره) از نادر دانشمندان جهان تشیع است که بر پایه بصیرت علمی و معرفتی، همراه با اشراق درونی، معنویت و فضیلت و از موضع تعهد، تدین، بیداری و دردمندی دینی، در عرصههایی پرشمار از علوم اسلامی، آثاری پدید آورد. وی در این آثار، با تکیه بر منابع مستند قرآنی و روایی و براهین عقلی و با شیوهای بدیع و شیوا و زبانی رسا، به رفع نیازهای نسل جوان و دیگر تشنگان معارف ناب پرداخت. آن مطهر اندیشهها، احاطهای گسترده بر فرهنگ اسلامی داشت و نگرشها، بررسیها، ارزیابیها و نقادیهایش به دور از تعصب، احساسات و هیجانات زودگذر بود. وی مباحث اعتقادی و مبانی فکری امت مسلمان را به زبان روز عرضه میکرد و در این راه، به تلاش تکاپوی خویش ایمانی راسخ داشت. او این اقدام را به مثابه وظیفهای شرعی، وجدانی و دینی، برای پیشبرد نهضت در مسیر اسلام راستین و به دور از ترفندهای تبلیغاتی که با تهمتهای ناروا و بیپایه همراه بود و ریشه در نقشههای ساواک و مکاتب الحادی و التقاطی داشت، پذیرفت.
آن حکیم فرزانه به سه خصلت دانشوری، انصاف و حقطلبی، پیش از دیگر خصال آراسته بود و هنگام داوری درباره پدیدههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی، خردورزی، ایمان و تقوا را معیار قرار میداد و از هر گونه دیدگاه مغرضانه و تنگنظرانه دوری میجست و در نقد اندیشههای مخالف و حتی هنگام افشای انحرافات و کژرویها و ناراستیها، جانب انصاف را فرونمینهاد. شهید مطهری حق طلب بود و همواره تأکید میکرد اسلام دین فطرت، برهان و منطق است و از این رو، در پی ایجاد رعب و هراس و استفاده از زور و خشونت، برای تحمیل عقیده نیست. او در کسب دانش و معرفت، دمی نیاسود و از فضلای انگشتشمار حوزه بود که با اهل دانشگاه ارتباط علمی و فرهنگی برقرار کرد و در بحثهای فکری و اعتقادی با افراد تحصیلکرده، از مغالطه میپرداخت. وی خضر راه بود و دلیل قافله. در ظلمت تردیدها و شبههها، مطلع کاروانیان بود و پیشاپیش، طلیعه دشمن را میپایید و همگان را آگاه میساخت، از هر چیز؛ از رگههای نفوذ، جای پای غربزدگی، مکاتب مصنوعی و کاذب، خودباختگان مقهور، التقاط مرشی و نامرئی، و در یک سخن، از همه کسانی که باورها و ارزشهای الهی را نشانه میرفتند. او بر فرضیه دوگانگی علم و دین و جدایی میان دانش و ایمان خط بطلان کشید و پیوند این دو را روشن ساخت. وی این راه را در برابر همگان گشود که میتوان باور دینی را با تیزبینی اجتماعی و هوشیاری سیاسی همراه ساخت، و این مدعا در آثار پرفیضش هویداست. مطهری فریاد میزد که باید پژوهشهای دینی در خدمت حل معظلات فرهنگی و اجتماعی قرار گیرد؛ در غیر این صورت، خودپژوهش، به جای گرهگشایی، دشواریآفرین خواهد شد. وقتی مینگاشت، پرتوی از روشناییهای معنوی بر افق کاغذ میدرخشید؛ وقتی سخنرانی میکرد، کلماتش قطرات بارانی با برکت را میمانست که دشتهای تشنه و بیابانهای خشک را به طراوت، شکفتن و رُستن فرامیخواند؛ بلاغت، صراحت، پویایی، صداقت، اخلاص و استواری در گفتارش موج میزد؛ دریافت علمی و یافتههای فلسفی را در حریر واژگان میپیچید و به قلبهای عطشناک هدیه میداد؛ راستقامت بود تا کژیها را در هم کوبد؛ در هنگامهای که توفانهای تحریف و ظلمت التقاط، جهالت، جمود، ظاهرگرایی و نفاق از همه سو، در حال وزیدن بود، مراقب بود مشعلی که رسول اکرم (ص) در غار حرای مکه افروخت و از حماسه کربلا فروغ گرفت، به خاموشی نگراید.
در عصر واماندگی، از خودبیگانگی، مسخفکری و عقیدتی و ابتذال فرهنگی، با اشارات نورانی او، ذهنها و دلها تکانی میخوردند؛ از خواب غفلت و خودفراموشی بیدار میشدند؛ و به خویشتن اصیل و هویت ارزشی خویش بازمیگشتند. شخصیت چندبعدی این دانشمند فرزانه ایجاب میکند که ابعاد وجودی او بازشناسانده شود. بدیهی است، پیگرفتن این هدف و رسیدن به این شناخت و کاوش در تمام حالات، محاسن و امتیازات کمنظیرش، در این مقال و مجال نمیگنجد».
تدوینگر در بخشی دیگر از مقدمه خویش، درباره چگونگی بازنویسی و تنظیم گفتارهای آیتالله مصباح درباره شهید آیتالله مطهری مینویسد: «نوشتار پیش روی محصول تدوین، تبویب، نگارش و بازنویسی مقالات، سخنرانیها و مصاحبههای استاد برجسته حوزه، آیتالله مصباحیزدی است که به جنبههایی از زندگی، اندیشهها و خدمات علمی و فرهنگی شهید مطهری میپردازد. نگارنده با تحمل مشقتهای فراوان کوشیده است، نخست از درج بخشهای تکراری مطالب و موضوعات بپرهیزد و سپس برای روشن شدن پارهای از نکات که در متن بیانات و گفتگوهای ایشان آمده است، و نیز تکمیل مطالب، بهویژه برای خواننده جوان، توضیحاتی را به صورت پاورقی بیاورد. نوشتار حاضر در ۹ بخش سامان یافته است. در بخش نخست، به نام دانشوری ژرفاندیش، جنبههایی از امتیازات علمی و اخلاقی شهید مطهری آمده است. در بخش دوم، رازهای موفقیت این دانشمند به خواننده شناسانده شده است. در بخش سوم، چهره مُدرسی وارسته ترسیم شده که در حوزه، دانشگاه و دیگر محافل علمی و فرهنگی، به احیای تفکر دینی پرداخته است. پاسخگویی آن شهید به نیازهای زمان، توجه به مقتضیات اجتماعی و آسیبشناسی آگاهانه، از جمله مطالبی است که در بخش چهارم، بدان اشاره شده است. آفتزدایی از بوستان عقاید و باورها، مبارزه با ملیگرایی، سکولاریسم و ظاهرسازیهای مخرب و نقد خودباختگیهای غربزدگان، محورهای بخش پنجم است. در بخش ششم، به پارهای از کوششهای شهید مطهری پرداخته شده که جامعه را از سیلاب تحریفات، بدعتها و شبهات نجات داده و کشتی نجات وی بسیاری از جوانان را به ساحل رستگاری رسانده است. افشای گذرگاههای الحاد و قاطعیت آن دانشمند ژرفاندیش در برابر افکار التقاطی، موضوع بخشهای هفتم و هشتم کتاب را تشکیل میدهد. در بخش نهم، ضمن توجه به نقش شهید مطهری در تبیین مبانی فکری انقلاب اسلامی و چگونگی شهادت ایشان به دست گروهک فرقان، حکمت تجلیل و تکریم از علامه شهید مرتضی مطهری، مورد واکاوی قرار گرفته است. امید آنکه این مجموعه مورد توجه دوستداران آن متفکر حقجو قرار گیرد».