سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، اوایل سال ۹۶ مأموران کلانتری ۱۰۲ پاسداران از مرگ مشکوک مرد سالخوردهای به نام احمد در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. دختر مقتول که در محل حاضر بود، به مأموران گفت: «چند سال قبل مادرم فوت کرد. پدرم در انگلستان شرکت و وضع مالی خوبی داشت. او نابینا بود، به همین خاطر با زنی جوان به نام پوران ازدواج کرد و قرار بود او را به انگلستان ببرد، اما با هم اختلاف داشتند، به همین خاطر پدرم از تصمیمش منصرف شد و همین بهانهای شد که آن زن پدرم را اذیت کند و شکنجه دهد. آخرین بار وقتی با پدرم درگیر شد او را از بلندی به پایین پرتاب کرد. بلافاصله پدرم را به بیمارستان رساندیم، اما بر اثر ضربه مغزی فوت کرد. از آن زن شکایت دارم و او قاتل پدرم است.»
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پوران ۴۵ ساله بازداشت شد، اما قتل را انکار کرد و گفت: زمان حادثه در محل دیگری بوده است. با انکارهای متهم در روند تحقیقات مشخص شد، وی حدود ۷۲۰ بار با مرکز مشاوره قوهقضائیه تماس گرفته و درباره اینکه اگر کسی از بلندی به پایین پرتاب شود، متهم به قتل است یا نه سؤالاتی را مطرح کرده بود. سرانجام با توجه به شواهد و قرائن موجود پوران به اتهام قتل عمد روانه زندان شد و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز متهم از زندان اعزام و مقابل هیئت قضایی به ریاست قاضی قربانزاده قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و سپس متهم با انکار جرمش در جایگاه قرار گرفت و گفت: «من و شوهرم اختلافی نداشتیم، فقط گاهی به خاطر مشروب خوردنهایش با هم جر و بحث میکردیم. آن روز برای خرید از خانه بیرون رفته بودم و وقتی برگشتم، دیدم از پلهها افتاده است. او نابینا و بیمار بود، به احتمال زیاد خودش از پلهها افتاده است. باور کنید من قاتل نیستم.»
متهم در ادامه درخصوص تماسهایش با مرکز مشاوره قوهقضائیه نیز گفت: «شوهرم ملکی را به من صلح کرده بود، به همین دلیل با مرکز مشاوره قوه تماس میگرفتم تا در این مورد سؤال کنم، اما وقتی این حادثه پیش آمد از روی کنجکاوی در این مورد هم سؤال کردم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.