سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل مردی به اداره پلیس رفت و از دو سرنشین خودروی پراید به اتهام سرقت گوشی گرانقیمتش شکایت کرد.
وی گفت: ساعتی قبل از محل کارم در یکی از خیابانهای مرکزی تهران بیرون آمدم و در حال حرف زدن با تلفن همراهم بودم که خودروی پرایدی به من نزدیک شد و در یک چشم به هم زدن یکی از سرنشینان خودرو تلفن همراهم را قاپید و فرار کردند.
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی احمدزاده، بازپرس شعبهسوم دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با شکایتهای مشابهای روبهرو شدند که حکایت از این داشت دو پسر نوجوان با خودروی پراید و گاهی هم با موتور سیکلت تلفن همراه شهروندان را سرقت میکنند.
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد، مأموران تحقیقات گستردهای را برای شناسایی و دستگیری سارقان پراید سوار آغاز کردند تا اینکه چند روز قبل مأموران گشت متوجه خودروی پرایدی شدند که راننده آن در یک چشم به هم زدند تلفن همراه مردی را قاپید. بدین ترتیب یکی از مأموران از موتورسیکلت پیاده شد تا راننده پراید را دستگیر کند، اما راننده پراید با دیدن مأموران با خودرواش دنده عقب گرفت و با مأمور پلیس تصادف کرد. پس از این راننده پراید شروع به فرار کرد، اما مأمور دیگر وی را تعقیب و در نهایت دستگیر کرد. بررسیها نشان داد پسر دستگیر شده یکی از همان سارقان پراید سوار است که با پسر جوان دیگری دست به سرقتهای سریالی زدهاند.
متهم پس از انتقال به دادسرای ناحیه۳۴ به سرقتهای متعدد اعتراف کرد. مأموران در تلاشند تا همدست وی را دستگیر کنند.
گفتگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
شایان هستم ۱۷ساله.
سابقه داری؟
خیر، اولین بار است که دستگیر شدهام.
قبل از سرقت به چه کاری مشغول بودی؟
خیاطم، سالهاست که خیاطی کار میکنم و الان هم استاد خیاطی هستم.
چرا سرقت میکردی؟
واقعیتش من از هیجان سرقت خیلی لذت میبردم. وقتی تلفن همراه شهروندان را سرقت میکردیم و آنها به دنبال ما میدویدند خیلی خوشم میآمد و از هیجان اینکه مأموران پلیس ما را تعقیب میکردند لذت میبردم.
فقط به خاطر هیجان سرقت میکردی؟
هیجان در اولویت من بود، اما علتهای دیگری هم داشت.
بهچه علتی؟
چند وقت قبل یکی از بچههای محل که با هم دوست بودیم به من پیشنهاد داد با او به سرقت برویم. او گفت هم هیجان دارد و هم درآمد خوبی دارد. واقعیتش راست میگفت هم هیجان داشت و هم درآمد خوبی داشت. من پس از چند بار قصد داشتم به سرقت نروم، اما یکی از دوستانم که تازه داماد بود و به خاطر دیه به زندان افتادهبود از من درخواست کمک کرد که تصمیم گرفتم سرقت کنم و دیه او را بپردازم.
برای چه به زندان افتاده بود؟
در درگیری مرد جوانی را کتک زدهبود که به ۲۰۰میلیون تومان دیه محکوم شدهبود. ۱۰۰میلیون تومان دادهبود و ۱۰۰میلیون تومان دیگر کم داشت که میخواستم به او کمک کنم تا دیهاش را پرداخت کند.