کد خبر: 961860
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۸ - ۰۵:۲۵
گام دوم انقلاب و راهکار‌های مواجهه با آسیب‌های اجتماعی در گفتگو با دکتر مجید کاشانی، جامعه‌شناس
اولین اقدامی که باید بشود بحث عدالت قضایی و عدالت توزیعی در جامعه است. در گام دوم انقلاب باید مردم حس کنند در برابر قانون و حتی در همان مضیقه‌هایی که هست مساوی هستند. در حوزه قضایی مردم انتظار دارند با جدیت تمام و با اهتمام و پاک‌دستی با قضاتی مواجه شوند که بسیار عادلانه قضاوت و از این رهگذر، از سرمایه ملی پاسداری می‌کنند.
مریم زاهدی
سرویس جامعه جوان آنلاین: ۴۰ سال گذشت؛ ۴۰ سال حرکت در مسیر اعتلای ایران اسلامی که مانند هر مسیر دیگری پر از سنگلاخ و پیچ و خم بود. در این میان با فراز و فرود‌های متعددی مواجه بودیم. هر چند میانگین فراز‌ها و حرکت‌های رو به جلویمان از فرودهایمان بیشتر است و توانسته‌ایم در راه درست قدم برداریم، اما نمی‌توان از انحرافات و فرود‌ها نیز چشم‌پوشی کرد. دست‌انداز‌هایی که به خصوص در گام دوم و در مسیر بالندگی اجتماعی می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند که دستیابی کشورمان را به تمدن نوین اسلامی و افق‌های روشن ام‌القرای جهان اسلام شدن دور، متوقف و حتی منحرف سازد. در این میان آسیب‌های اجتماعی مهم‌ترین ترمز پیشرفت جامعه ایران است؛ آسیب‌هایی که با نگاهی واقع‌بینانه در برخی بخش‌ها به شکل هشدارآمیزی رشد کرده‌اند و گاهی وقت‌ها از خطوط قرمز هم عبور کرده‌اند و ریشه‌های این رشد غیرقابل کنترل در برخی آسیب‌ها به کوتاهی‌ها و انحرافات از اهداف و ارزش‌های گام نخست انقلاب برمی‌گردد و اگر برای مدیریت و کشیدن ترمز حرکت این آسیب‌ها فکری نشود، می‌تواند در گام دوم، جامعه را با چالش‌های جدی مواجه سازد. پس اگر بخواهیم گام دوم انقلاب را به سلامت پشت سر و قدم در گام‌های بعدی بگذاریم برایمان چاره‌ای نمی‌ماند جز اینکه با نگاه به مسیر گذشته ردپای آسیب‌های اجتماعی را شناسایی کنیم و در افق آینده‌مان برای مدیریت این آسیب‌ها برنامه داشته باشیم. آنچه در پی می‌آید حاصل گفت‌وگوی ما با دکتر مجید کاشانی، جامعه‌شناس سیاسی و استاد دانشگاه است که جامعه ایران را از منظر آسیب‌های اجتماعی در گام نخست و گام دوم مورد واکاوی قرار داده و برای حل این آسیب‌ها راهکار‌هایی دارد.

مردم عدالت توزیعی می‌خواهند حتی در مورد مضیقه‌هاآقای دکتر کاشانی! در گام دوم انقلاب یعنی گام تعالی و بالندگی جامعه اسلامی قرار داریم. با وجود این در مسیر ۴۰ ساله طی شده با برخی چالش‌ها و آسیب‌های اجتماعی مواجه بوده‌ایم؛ آسیب‌هایی که می‌تواند در مسیر این توسعه و بالندگی سنگ‌اندازی کند. به عنوان نخستین سؤال اگر بخواهیم تعریفی از آسیب‌های اجتماعی ارائه دهیم آن تعریف چیست؟

منظور از آسیب‌ها به هم خوردن روال و تعادل جامعه در مسیری است که انتخاب کرده است. این مسیر مبتنی بر نگرش آگاهانه و اراده عمومی مردم و حاوی ارزش‌ها و هنجار‌هایی است که در طول تاریخ و با زحمات و مشقات زیاد آحاد یک ملت و جامعه به این نتیجه مهم رسیدند که باید به این اهداف، آرمان‌ها و مقاصد برسند. باید توجه کنیم که سرگذشت تاریخی هر جامعه‌ای با فراز و فرودها، پیروزی‌ها و شکست‌ها و کم و زیاد شدن امکانات یا منابع اقتصادی همراه است. پس مسیر رشد و توسعه جوامع هیچ‌گاه یک خط مستقیم نیست، بلکه با افت و خیز‌هایی همراه است، بنابراین مقصود ما از آسیب‌های اجتماعی افول‌ها و افت‌هایی است که در برابر خیزش‌ها مطرح می‌شود و هیچ جامعه‌ای هم از این قاعده مستثنی نیست.

وضعیت کنونی جامعه را از منظر ابتلا به آسیب‌های اجتماهی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در ایران هم مانند هر جامعه دیگری ما با جریانات مثبت و منفی در تحقق اهداف انقلاب اسلامی مواجه بوده و هستیم. در هر دوره‌ای به مقتضای شرایط، نخبگان جامعه تلاش کرده‌اند تا راه‌حل‌هایی ارائه بدهند و چاره‌جویی‌هایی را داشته باشند و برای برون‌رفت از شرایط نابسامانی که در حیات اجتماعی ما رخ داده است نسخه‌ای را بپیچند. در شرایط کنونی به نظر می‌رسد تحریم‌ها به اوج خود رسیده و جمعیت جوان ما رفته رفته می‌رود تا به میانسالی برسد. در طول ۴۰ سال گذشته به دلایل گوناگون با چالش‌هایی در حوزه آسیب‌های اجتماعی مواجه شدیم. از جمله این دلایل کمبود یا نقصان سیاستگذاری‌ها و عدم اجرا و تحقق برنامه‌های توسعه اقتصادی- اجتماعی اول تا ششم است. هر کدام از این برنامه‌ها با نقایص و کاستی‌هایی همراه بوده است. از سوی دیگر عدم تحقق سند چشم‌انداز و سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شدند و همچنین کم‌توجهی به برنامه‌ریزی‌های درازمدت در گام اول انقلاب در شرایط کنونی جامعه کاملاً مشهود است. در همین زمینه هم با تذکرات مقام معظم رهبری و برخی اندیشمندان اجتماعی به خوبی برای ما ملموس شده که درست است در گام اول حرکت‌ها رو به رشد و توسعه بوده، ولی برخی سیاست‌های اجرا نشده یا مغفول مانده در گام اول چالش‌هایی را در حوزه آسیب‌های اجتماعی برای ما به وجود آورده است.

همان‌طور که اشاره داشتید آسیب‌های اجتماعی که امروز جامعه ما با آن مواجه است بخشی به دلیل شرایط پیش آمده کنونی همچون تحریم‌ها و بخش دیگر به دلیل اجرایی نشدن اسناد بالادستی و انحراف از اهداف و چشم‌انداز‌های گام اول انقلاب است. حالا و در شرایط کنونی و در گام دوم باید چه تدابیری برای مدیریت این آسیب‌ها اتخاذ کنیم؟

طبیعتاً در گام دوم برای اصلاح ساختار‌ها و مقابله با آسیب‌های اجتماعی باید از این کاستی‌ها و قوانین اجرا نشده آغاز کنیم. مهم‌ترین موضوعی که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشیم این است که در ابعاد فرهنگی و مسائل ارزشی حتی پیش از ابعاد اقتصادی دچار افول یا عقبگرد شده‌ا‌یم و با کم‌توجهی به ارزش‌های سنتی، دینی یا حتی سنت‌های عرفی و اجتماعی خودمان دچار آسیب‌هایی شده‌ایم. دشمن هم متأسفانه بیش از مسائل اقتصادی، مسائل فرهنگی را نشانه‌گیری کرده است.

یعنی از نگاه شما در حوزه آسیب‌های اجتماعی مشکل اصلی امروز جامعه ما مسائل اقتصادی نیست؟

ببینید هیچ جامعه‌ای نیست که کمبود سرمایه‌های اقتصادی و مالی آن را به زانو دربیاورد، چندان که ما در دوره‌های قبل با امکانات و منابع بسیار کمی توانسته‌ایم مقاومت کنیم و مردم سرزمین ما به مدد تلاش و فرهنگ قناعتشان زنده و پایدار و جاویدان باقی ماندند و با روح و طبع بزرگ انسانی توانسته‌اند مقاومت کنند. آنچه امروز به ما ضربه زده و ما احساس نگرانی می‌کنیم و جامعه را در بخش‌هایی دچار افول کرده است، حفره‌ای است که بین ارزش‌های سنتی و اجتماعی و سرمایه فرهنگی وجود دارد و با شرایط تحمیل شده و تهاجم فرهنگی همراه است.
مقام معظم رهبری هم در این زمینه تأکیدات فراوانی داشته‌اند. با وجود تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی امکان دوام آوردن و مقاومت کردن در برابر تحریم‌ها وجود دارد، اما باید اساس کار برنامه‌ریزان اجتماعی و حتی دولت‌ها حساسیت روی حفظ تمامیت فرهنگی و موجودیت کشور باشد.

بنابراین به باور شما ما آنقدر که نگران مسائل اقتصادی هستیم باید به شکلی جدی‌تر نگران زیربنا‌های فرهنگی جامعه باشیم چراکه اگر جامعه به لحاظ فرهنگی به ثبات و سلامت برسد می‌توان به رشد اقتصادی هم دست یافت، اما برخی صاحبنظران و کارشناسان، نظری متفاوت با نظر شما دارند و معتقدند اقتصاد زیربنای فرهنگ است و بحث‌هایی همچون فقر، اختلاف طبقاتی و نابرابری‌هایی که در شکل فقر و درآمد خود را نشان می‌دهد خود عاملی است برای ایجاد آسیب‌های اجتماعی. نظر شما در این باره چیست؟

نگرش‌های مادی‌گرایانه و مالی از پول به عنوان قدرت یاد می‌کنند و معتقدند که پول قدرت می‌آورد. طبیعی است که با این نوع نگرش مبنا مادی است که هیچ ارزش یا لطافت و عواطف انسانی و فرهنگی در آن دیده نمی‌شود.
در این نوع نگرش مشکلات اقتصادی می‌تواند اصل قرار بگیرد. نگرش‌های تفسیرگرایانه یا ارزش مدار، اما با نگاه یک وجهی به مسائل اجتماعی موافق نیستند. نگرش‌های مادی‌گرایانه بیشتر پول را منشأ قدرت و تسلط بر دیگران می‌بینند، اما نگرش‌های مذهبی و فرهنگی، مادیات را بالی برای پرواز و راهی برای رستگاری می‌دانند، اما صرفنظر از بحث‌های فلسفی و نظری در واقعیت زندگی انسان‌ها مسلماً مادیات نقش تعیین‌کننده و زیادی دارد. خیلی از کشور‌ها از همین منشأ دچار افول و تزلزل شدند. کمبود‌ها و ضعف‌های مادی می‌تواند سبب بروز ناآرامی‌ها، اعتراضات و مطالبات مردم در سرزمین شود. نکته حائز اهمیت در این باره این است که مردم ما با زمینه تاریخی، سیاسی و فرهنگی طولانی که دارند بیش از کمبود‌های اقتصادی انتظارات برآورده نشده، آنچه می‌بینند تبعیض‌ها و ضعف در مدیریت است و گلایه‌مندند از تعارضات در برنامه‌های اجتماعی و عدم‌توزیع عادلانه ثروت و فرصت‌های شغلی، استخدامی و به خصوص توزیع منابعی که در جامعه وجود دارد. این تبعیض‌ها و نابرابری‌ها به مراتب بیشتر از خود ماهیت کمبود‌ها برایشان آزاردهنده است و آن‌ها را بسیار شکننده می‌کند. در یک دهه اخیر تأکید زیادی در شعار‌های سال شده که همه بعد اقتصادی- اجتماعی دارند. نقطه ضعف ما در این زمینه کاهش یا افت سرمایه فرهنگی جامعه است که می‌تواند به عنوان آسیب برای جامعه ما مطرح شود. ما نمی‌گوییم اقتصاد مهم نیست، اما بیشتر از خود اقتصاد، تبعیض‌های اقتصادی است که موجب آزار مردم از این ناحیه شده است، بنابراین بدون آنکه بخواهیم به مسائل اقتصادی بی‌توجه باشیم باید به مسائل ارزشی، اخلاق اجتماعی و تبعیض‌هایی توجه کنیم که مردم حس می‌کنند. این تبعیضات حتی ممکن است به آن میزان وجود نداشته باشد، اما به مدد تبلیغات سوء خارجی همین که مردم احساس تبعیض و بی‌عدالتی می‌کنند فشار مضاعفی را بر آن‌ها وارد می‌کند. بنابراین مسئله اقتصادی هم مهم است، اما به نظر می‌رسد بیشتر از مشکلات اقتصادی احساس بی‌عدالتی و تبعیض است که مردم را آزار می‌دهد. ما زمان جنگ سهمیه‌بندی‌ها، توزیع کالا‌ها با کوپن را شاهد بودیم، اما مردم در برابر تمام این سختی‌های اقتصادی اعتراض نمی‌کردند. امروز اگر مطالبه‌گری مردم را مشاهده می‌کنیم این مسئله زیربنای فرهنگی دارد و به همان احساس تبعیض بازمی‌گردد.

با عنایت به مباحثی که مطرح کردید برای گام دوم انقلاب و برای آنکه این آسیب‌ها سد پیشرفت و رسیدن ما به تمدن نوین اسلامی نشود باید چه کار کرد؟

اولین اقدامی که باید بشود بحث عدالت قضایی و عدالت توزیعی در جامعه است. در گام دوم انقلاب باید مردم حس کنند در برابر قانون و حتی در همان مضیقه‌هایی که هست مساوی هستند. در حوزه قضایی مردم انتظار دارند با جدیت تمام و با اهتمام و پاک‌دستی با قضاتی مواجه شوند که بسیار عادلانه قضاوت و از این رهگذر، از سرمایه ملی پاسداری می‌کنند. توزیع عادلانه ثروت و منابع جامعه بین همه اقشار یکی دیگر از مطالبات مردمی در گام دوم انقلاب است که می‌تواند بساط آسیب‌های اجتماعی را برچیند. مردم باید حس کنند ظلم و تبعیض، بی‌عدالتی و چپاول منابع ملی وجود ندارد و مدیریت دلسوز اسلامی با اعتقادات مذهبی در جامعه برقرار است. در گام دوم انقلاب مردم مایلند نتایج تصمیمات، سیاست‌ها و قوانین را به صورت ملموس در سر سفره‌های خود حس کنند. شاید این انتظار بحق مردم با گام اول انقلاب بسیار متفاوت شده است. مردم امروز به دنبال شعار‌های زیبا و ظاهرسازی نیستند. مردم به شدت عملگرا و عینی‌گرا شده‌اند، چون حس اعتماد ملی به واسطه جنگ رسانه‌ای و استعمار غرب از یک سو و به دلیل علنی شدن فساد اداری در سطح جامعه از سوی دیگر خدشه‌دار شده، لذا مردم بسیار عینی‌گرا شده‌اند و باید از شعار کم کرد و نسخه‌های عینی پیچید، بنابراین باید برنامه‌های ما در گام دوم عینیت داشته باشد و بیشتر از آنکه بشنویم، برای کسب وحدت و اعتماد ملی نیاز به برنامه‌های اجرایی کوتاه مدتی داریم که نتایج آن برای مردم ملموس و عینی باشد. مردم دوست دارند عدالت توزیعی را در روابط اجتماعی‌شان ببینند. مردم انتظار دارند سازه‌ها را ببینند نه کلنگ‌زدن‌ها را، مردم می‌خواهند افزایش حقوقشان را مشاهده کنند، نه اینکه خبر آن را بشنوند. در این غیر این صورت مردم از شعار‌های خوب و لبخند‌ها و ظاهرسازی‌ها دلزده می‌شوند. حتی منابع کم و محدود را می‌توان در زندگی مردم آورد و اعتماد آن‌ها را دوباره جلب کرد. در گام دوم نخبگان، اندیشمندان، هنرمندان و افراد با نفوذ نیز وظایفی دارند. یکی از مهم‌ترین این وظایف اجتناب از موضع‌گیری‌هایی است که مغایر رویه‌های اسلامی- ایرانی و ارزش‌ها و هنجار‌های اجتماعی است. امروز فقط دولت‌ها وظیفه ندارند بلکه به واسطه وجود رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های مجازی همه افراد امکان اظهارنظر دارند. تنوع و تکثر رسانه‌ای عجیب نیست و می‌تواند فرصت باشد نه تهدید؛ البته مشروط به اینکه مردم به عنوان مخاطب اصلی این پیام‌ها حضور تام داشته باشند و مدیران رسانه‌ای از این جریان و چرخش ارتباطات نهراسند، بلکه برای مدیریت آن برنامه داشته باشند که قطعاً این برنامه‌ها با فیلتر کردن محقق نخواهد شد.

نکته مهم دیگر اینکه خانواده ایرانی- اسلامی در جامعه ما به شدت تضعیف شده و این مسئله به خاطر کم‌کاری‌هایی است که در این زمینه صورت گرفته است؛ لذا توجه به کیان خانواده و تقویت خانواده‌گرایی در جامعه از موضوعات دیگری است که باید در گام دوم به آن توجه داشت. معنویت‌گرایی و دین‌گرایی از جمله موارد مهمی است که می‌تواند در کانون خانواده نهادینه شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار