سرويس بينالملل جوان آنلاين: افزایش توان موشکی و پهپادی انصارالله یمن و هدف قرار دادن تأسیسات نفتی و فرودگاههای عربستان و امارات، موازنه میدانی را به نفع یمنیها تغییر داده و متجاوزان را در یافتن راهی برای خروج آبرومندانه از باتلاق یمن به تکاپو واداشته است. عربستان و متحدانش پنج سال است به دنبال تضعیف جنبش انصارالله در یمن هستند، اما حملات ظالمانه ائتلاف سعودی نه تنها موفقیتی در این زمینه کسب نکرده بلکه قدرت انصارالله به مراتب بیشتر از گذشته شده است. حملات روزانه انصارالله به عمق خاک عربستان، سبب شده تا متجاوزان در محاسبات خود علیه یمنیها تجدید نظر کنند. حملات گسترده انصارالله به گونهای مقامات سعودی را سردرگم کرده است که برای برونرفت از بحران یمن، دست به دامن کشورهای غربی شده اند. سعدالله زارعی، کارشناس غرب آسیا در گفتگو با «جوان» گفت: «رونمایی از سلاحهای جدید انصارالله میتواند روحیه جدیدی به یمنیها بدهد و متقابلاً روحیه مزدوران در جبهه سعودی را تضعیف کند. بنابراین، روند حملات به تأسیسات عربستان گسترش خواهد یافت و سعودیها بیش از پیش تنهاتر خواهند شد». این کارشناس غرب آسیا تأکید کرد: «عربستان برای اینکه از جنگ یمن خلاص شود باید تغییراتی در کادر رهبری ریاض صورت بگیرد تا سعودیها بتوانند به بهانه تغییر افراد و سیاستها، نقطه پایانی بر جنگ یمن بگذارند. تا زمانی که این اتفاق نیفتاده جنگ در یمن در یک وضعیت پرنوسان و بدون اینکه عربستان به دستاوردی برسد، تا چند ماه آینده ادامه پیدا خواهد کرد.» برای بررسی تحولات یمن با سعدالله زارعی به گفتگو نشستیم تا به سؤالاتی در این زمینه پاسخ دهیم.
الان با تقویت توانمندی موشکی و پهپادی انصارالله و افزایش حملات به عمق خاک عربستان سعودی و امارات، معادله جنگ به نفع یمنیها تغییر یافته و انصارالله هشدار داده که استراتژی «فرودگاه در برابر فرودگاه» را در برابر متجاوزان اجرا میکند، بهکارگیری این استراتژی و ارتقای توانمندی موشکی یمنیها چه تأثیری بر تحولات سیاسی و نظامی یمن خواهد داشت؟
بعد از جنگ طولانی در بندر الحدیده، سعودیها و امارات و دیگر کشورهای عضو ائتلاف تلاش زیادی کردند تا بتوانند بر شهر الحدیده مسلط شده و انصارالله و مردم یمن را شکست دهند و از آن به عنوان دستاورد جنگی استفاده کنند و تمرکز زیادی هم بر این بندر استراتژیک داشتند و مطمئن بودند میتوانند به این هدف دست پیدا کنند، اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، این بود که سعودیها و اماراتیها و مزدورانشان پس از چند بار تمرکز نیرو در اطراف الحدیده عملاً شکست را پذیرفتند و اعتراف کردند که امکان تصرف این شهر از طریق نظامی وجود ندارد. همچنین در حدود سه ماهی که متجاوزان برای تصرف الحدیده متمرکز شده بودند، ۲ هزار نفر تلفات دادند و دچار فروپاشی نظامی شدند. در نهایت سعودیها با راهنمایی انگلیس به فرمول آبرومندانهای رو آوردند تا برای اداره بندر الحدیده، توافقات مرضیالطرفین در نظر گرفته شود و جنگ را با یک قرارداد در الحدیده به پایان برسانند و خود را از مخمصه جنگ الحدیده رها کنند؛ لذا مذاکرات «استکهلم» در سوئد زیر نظر نماینده دبیرکل سازمان ملل برگزار شد و ماجرای جنگ الحدیده به پایان رسید و شرایط به روال عادی برگشت. موضوع مهم این است که از نظر ائتلاف سعودی، پرونده الحدیده تعیینکننده وضعیت آینده جنگ در یمن است و از آنجایی که پرونده الحدیده با ترتیبات سیاسی به نقطه پایانی رسیده، سعودیها تصور میکنند انصارالله در ادامه جنگ هم روی روش سیاسی تأکید خواهد کرد و آماده خواهد شد تا امتیازات بزرگی در مناطق دیگر بدهد. تحلیل سعودیها و امارات این بود که انصارالله پس از گذشت چهار سال از جنگ، خسته شده و توان ادامه جنگ را ندارد و نیروها و جنگافزارهایش رو به پایان است و شرایط به گونهای نیست که انصارالله بتواند جنگ را ادامه دهد. بر همین اساس، به موازات کاستن از شعلههای جنگ الحدیده، ائتلاف عربی و به ویژه سعودیها بر میزان حملات هوایی خود بر شهرهای صنعا و حجه افزودند و تلفات بیشتری را متوجه مردم یمن کردند و با این رهیافت که انصارالله فاقد سلاح و خسته از جنگ است و با ضربات بیشتر میتوانند انصارالله را وادار به امتیازدهی کنند.
در چنین شرایطی، انصارالله برگههای جدیدی رو کرد و تصورات سعودیها و امارات را بههم ریخت. اقدام اول انصارالله این بود که یک جبهه جنگی را در جنوب یمن باز کرد، منطقهای که به بابالمندب و شهر عدن که دولت نیمبند وابسته به سعودی در آن مستقر است، نزدیک است. انصارالله سه سال پیش، از این مناطق خارج شده بود و بر شهرهای شمالی متمرکز بود، ولی نیروهای انصارالله بار دیگر به جنوب متمرکز شدند و حملاتی را علیه مزدوران سعودی ترتیب دادند و چندین پایگاه متجاوزان به تصرف یمنیها درآمد. این در حالی است که سعودیها انتظار نداشتند انصارالله به شهرهای جنوبی حمله کند.
اقدام دوم، این بود که انصارالله در مرزهای جنوبی عربستان سعودی و در شهرهای نجران و جازان جبههای باز کرد و توانست بخشهایی از این مناطق را به تصرف خود درآورد و بخشی از نیروهای نظامی سعودی از این منطقه فرار کردند و یمنیها توانستند کل ارتفاعات شهر جازان را در اختیار خود بگیرند که این مسئله در اصطلاح نظامی، به معنای سقوط شهر است. در هفتههای اخیر، انصارالله با پیشروی در جنوب عربستان، توانست صدها نفر از نظامیان سعودی را به هلاکت برساند.
اقدام سوم انصارالله حملات پهپادی به مناطق حساس نفتی و فرودگاهی عربستان سعودی بود. حمله پهپادی که به منطقه الدوادم عربستان انجام شد، جایی که قلب تأسیسات نفتی عربستان است و این حملات باعث شد صادرات نفتی سعودیها به مدت یک روز قطع شود. همچنین انصارالله حملات پهپادی به فرودگاه عربستان را در دستور کار قرار داد و حملات به فرودگاه «ملک خالد» در شهر خمیس مشیط، و همچنین حملاتی به فرودگاههای غیرنظامی مثل أبها انجام داد و توانست بخش زیادی از پروازهای این فرودگاه را تحت تأثیر قرار دهد. گفته میشود حدود ۴۰ درصد از میزان قراردادها کاسته شده و این فرودگاه در شرایط عدم امنیت به سر میبرد. این شرایط نشان داد آنچه انصارالله را وادار کرد تا به روند سیاسی در الحدیده رضایت بدهد، برداشتن فشار از روی مردم یمن بود، زیرا فرودگاهها بسته شده بود، راهها و مسیرهای دریایی در محاصره بود و از آنجا که مسیرهای کمکرسانی قطع شده بود، مردم یمن در شرایط سختی به سر میبردند.
الان سعودیها و امارات به این نتیجه رسیده اند که محاسباتشان درباره تواناییهای انصارالله اشتباه بود و رونمایی انصارالله از سلاحهای جدید خود و اینکه با گذشت چهار سال از جنگ یمن، انصارالله میتواند مناطق دوردست در خاک عربستان و امارات را مورد هدف قرار دهد، محاسبات سعودیها نسبت به تواناییهای یمنیها دستخوش تغییر شده است.
عربستان که در ماههای اخیر در مقابله با حملات پهپادی انصارالله درمانده شده و سیستمهای موشکی پاتریوت این کشور هم ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده، سعودی دست به دامن انگلیس شده تا با وساطت انگلیسیها بتواند این حملات را متوقف کرده و از باتلاق یمن خارج شود. آیا با ادامه حملات انصارالله به عمق خاک عربستان، مقامات سعودی در نهایت پای میز مذاکره با انصارالله بازخواهند گشت یا اینکه برای حفظ وجهه خود و تسلیم نشدن در برابر خواستههای یمنی ها، همچنان به حملات بی نتیجه ادامه خواهند داد؟
به نظر من، عربستان سعودی در شرایط بنبست قرار گرفته است. از یک طرف، عربستانیها امید به پیروزی در جنگ یمن را از دست داده اند و هیچ بارقه امیدی برای سعودیها در جنگ وجود ندارد. این در حالی است که بار خسارتهای جنگ یمن را سعودیها به تنهایی بر دوش میکشند. اگر امارات در یمن درگیر است و بخشی از نیروهایش در یمن مستقر هستند، اما شهرها و شهروندان امارات در معرض حملات انصارالله قرار ندارند. نیروهایی به نام امارات در یمن میجنگند که بیشترشان مزدورانی از کشورهای افریقایی به ویژه سودان هستند که در ازای دریافت پول به نام امارات در یمن میجنگند. اما آنچه مربوط به عربستان میشود، سرزمین، تأسیسات نفتی و شهروندان سعودی است که در تیررس حملات یمنیها قرار دارند و اکنون هم بخشی از خاک عربستان در اختیار یمنیها قرار دارد. بنابراین، عربستان خود را در شرایط خسارت مطلق میبیند و از طرف دیگر، جدا از اینکه عربستان سعی میکند تا مانع قدرتگیری انصارالله در یمن شود، در عین حال این مسئله که عربستان سعودی، در شرایط فعلی جنگ یمن را در حالی که انصارالله قدرتمندتر از قبل شده و سیطرهاش بر یمن بیشتر شده، پایان دهد این مسئله به کابوسی برای سعودیها تبدیل شده است.
به نظرم، عربستان برای اینکه از جنگ یمن خلاص شود باید تغییراتی در کادر رهبری ریاض صورت بگیرد تا سعودیها بتوانند به بهانه تغییر افراد و سیاستها، نقطه پایانی بر جنگ یمن بگذارند. تا زمانی که این اتفاق نیفتاده جنگ در یمن در یک وضعیت پرنوسان و بدون اینکه عربستان به دستاوردی برسد، تا چند ماه آینده ادامه پیدا خواهد کرد. مخاطراتی که اخیراً متوجه سعودیها شده و چشمانداز آن هم گسترش یافته است، این امید را ایجاد میکند که سعودیها در ریاض به تغییرات تن دهند تا خود را از بحران یمن خارج کنند.
یمن به نقطه پایان جنگ رسیده، ولی سعودیها از اعتراف به این مسئله خودداری میکنند. به نظر من، سعودیها به دنبال فرصت و بهانهای هستند تا این مسئله را حل کنند و تا پیدا شدن فرصت، جنگ یمن تا چند ماه آینده ادامه خواهد داشت.