سرويس انديشه جوان آنلاين: موجودات در نظام هستی برای حرکت نیاز به انرژی دارند. حرکت به معنای جابهجا شدن از مکانی به مکان دیگر در بستر زمان است. حرکت پدیدههای زنده (Bio) مستلزم بهرهگیری از انرژی موجوداتی در سلسله مراتب پایینتر است و این بدان معناست که انسان به عنوان سرسلسله موجودات زنده در نظام زیستی نیاز به مواد آلی، جمادی، نباتی و حیوانی دارد و تنها تفاوت آن با دیگر حیوانات در آن است که در سیر تکوین مجاز به بهرهگیری از موجودات پایینتر از نوع و جنس خود برای دریافت انرژی است، در حالیکه حیوانات دیگر میتوانند ضمن تعرّض به همنوعان گاه به همجنس خود نیز تعدّی کنند.
دریافت، پمپاژ، انتشار و مصرف انرژی برای حیات انسانی امری ضروری است. وظیفه خطیر پمپاژ خون در انسان، قلب و انتشار انرژی در بین سلولها، بافتها و اعضا و جوارح با شبکه خونرسانی و رگهاست. سیستم خونرسانی تحت لوای سامانه عصبی (Nervous System) و در تعاملی منظم طبق برنامهریزی حسابشده حضرت حق در اندام انسانی، نقشآفرینی میکند. خون در ابتدای جمع شدن بین زن و مرد جهت ایجاد یک انسان و نطفهگذاری هم نقش اساسی ایفا میکند، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً... (مؤمنون/ آیه ۱۴) و خون بسته مقدمه خلق یک انسان در نظام تکوین میشود. نطفه و جنین برای حیات خود در کارخانه انسانسازی یا همان رحم مادر جان، لاجرم باید از طریق ناف با خون نجس مادر تغذیه شود و داستان خون همچنان ادامه دارد.
این نگاه به «خون» در نظام اندامواره موجود ذیحیات، تبیین، تشریح و توضیح فیزیکی، شیمیایی و زیستی از آن بوده، اما غرض از تقریر این نوشتار بیانی از ماهیت «خون» در نظام تکوین از زاویهای دیگر است.
صدرالمتألهین بیان میدارد که وقتی کالبد انسان از گِل خلق گردید و نفخ روح حضرت حق در آن دمیدن گرفت، ابلیس خون را در رگهای انسان جاری کرده است تا گرما و حرارت در آن ایجاد شود. همچنان که مرحوم کلینی در کتاب کافی از لسان معصوم (ع) بیان داشتند: «شیطان مانند خون در بدن انسانها جریان دارد» (کافى، ج ۲، ص: ۴۴۰ و نیز، ج ۸، ص: ۱۱۳). با این نگاه به ماهیت خون بیایید در نظام تکوین معنای جدیدی از آن ارائه نماییم، مبنی بر اینکه قوای بشری اعم از شهوت و غضب، وقتی بر قوه عاقله غلبه مییابند، گرما و حرارت در اثر جریان سریع خون در رگها به اوج خود میرسد و انسان از حوزه اعتدال خارج شده و از خنکای قوه عقلانی دور میشود. قوای شهوانی و غضبی انسانها گاه در کنار یکدیگر قرار گرفته و انسان ذیشعور، نزدیک به عالم حیوانیت شده و به حالت جنون میرسد. با برتری این دو قوه، قوه عادله یا عاقله از کار میافتد و سلطنت بدن را بُعد حیوانی در اختیار میگیرد.
خون که جریان شیطان در بُعد مادی و شهوانی انسان است، همین که از درون و کالبد بشر خارج شود، طبق احکام اسلام به عنوان یک امر نجس محسوب شده و فرد باید خود را از نجاست دور کرده و به طهارت نزدیک نماید.
حالتی که در اثر تپش قلب موجب انتشار متراکم خون در ساحت بشر میشود موجب گرمای بیش از اندازه در اندام و اعضا و جوارح درگیر میشود. برای نمونه انسان پس از میل کردن چیزی، جریان خون برای کسب انرژی اعم از خواص و ویتامین حول سیستم گوارشی قرار گرفته و گردش خون از سیستمهای مغزی به آن سمت رهسپار میشود و به خاطر همین انسان پس از میل غذا، احساس خستگی و کسالت میکند؛ چراکه انرژی و خون از سر به سمت شکم جاری شد. این امر در هنگام شهوت جنسی و عصبانیت نیز موضوعیت دارد. شهوت و غضب این دنیایی که همراه با حرارت بالا و جنب و جوش وصفناشدنی همراه است، چنانچه توسط قوه عادله که جمع شرع و عقل میباشد، تحدید نخورد در قیامت به مثابه جهنّم و در حرارتی بینهایت از هیزمی تن انسان گنهکار قرار میگیرد… فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ… (بقره/ آیه ۲۴) و کافران را عذابی دردناک و بیپایان از تن آنها خواهد بود که إِنَّ الَّذینَ کفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیرَها لِیذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزاً حَکیماً (نساء/ آیه ۵۷).
اگر خوب به حالات بشر بنگریم، متوجه خواهیم شد که جریان خون در زمانها و حالات خاصی در انسانها بروز و ظهور دارد. نقطه اعتدال قوا در اثر خورد و خوراک و تعادل مزاجی حاصل میشود؛ بدینمعنا که در نگاه تفکیکی طبایع اربعه و ترکیبی بین این طبایع، هرگاه طبع دموی غلبه کند، باید منتظر برتری قوای شهویه و غضبیه در فرد بود؛ بنابراین اساتید فن در حوزه طب سنتی، بر ایجاد تعادل مزاجی بر اساس طبع فرد و طبایع خوردنیها توصیه میکنند.
علاوهبراین ماهیت خون در نظام تکوین، اگر و چنانچه فی سبیلالله و در مسیر جهاد و نصرت دین حق ریخته شود از حالت نجاست خارج شده و امری پاک فرض میشود. خون شهید به معنای ریخته شدن وسوسههای شیطانی از رگهای انسان خدایی است. خون در نظام تکوین چنان هویتی مییابد که حقیقت وحی به واسطه آن مهندسی میشود. برای همین است که از سیر نزول اجلال اسلام بر دامنه هستی تا به امروز، خون سیدالشهدا چنان مقامی پیدا میکند که خدا خونخواه و ولی دَم میشود.
نتیجه سخن این است: «خون» در نظام تکوین که در نگاه زیستی موجب حیات و حرکت در موجودات میشود در دو طیف منفی حیوانی و مثبت الهی قابل تقسیم و تمییز است. خون نجسی که غلبه با قوه شهویه و غضبیه بوده و خون پاکی که در سیر تکامل نظام تشریعی در نصرت دین خدا ریخته میشود. برتری خون و حرارت در این عالم به غلبه جهنّم بر انسان در آخرت منجر شده و بر اساس حکمت و عدالت حضرت حق از خُنکی هیچ خبری نخواهد بود که لایَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لاشَرَاباً (نبأ/ آیه ۲۴) و چنانچه در این عالم با رعایت اعتدال در ذیل عقل و شرع حرکت نموده و از حدود الهی عدول نکند، در قیامت به خُنُکای بهشت نائل خواهد شد. وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً * مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَى الْأَرائِکِ لایَرَوْنَ فِیها شَمْساً وَ لازَمْهَرِیراً (انسان/ آیات ۱۲- ۱۳).