سرويس انديشه جوان آنلاين: موسم حج است و حاجیان دستهدسته عازم سفر به بیتالله الحرام شدند، اما معرفت نسبت به حقیقت حج و فلسفه برگزاری این عمل عبادی، موضوعی است که از دیرباز مورد توجه اهل مداقه قرار داشته است. قرآن کریم در سوره حج، این عمل را عبادتی چندبعدی و دارای فواید مختلف ذکر میکند: «در میان مردم با بانگ بلند، آنان را به حج دعوت کن تا آنان پیاده و سواره، بر اشتران لاغر، از هر سو و دره دوری بیایند و شاهد منافع و فواید بسیار باشند.» فهم علت و فلسفه حج ازجمله امور مهمی است که حضرت امام (ره) آن را وظیفهای برای مسلمانان میدانستند: «یکى از وظایف بزرگ مسلمانان، پى بردن به این واقعیت است که چرا براى همیشه باید بخشى از امکانات مادى و معنوى خود را براى برپایى آن (حج) صرف کنند خلاصه، همه مسلمانان باید در تجدید حیات حج و بازگرداندن آن... به صحنههاى زندگىشان کوشش کنند.»
حج و سر مستور
شاید بتوان حج را ازجمله عبادات با «سر مستور» عنوان کرد که نمادهای خاص و ویژه عبادی توصیه شده در آن تا حدودی رازگونه است. از طواف گرفته تا سعی و از رمی گرفته تا وقوف، آنچنان با نماد عجین هستند که بیشتر آن را به یک نمایش بزرگ الهی برای رخنمایی جامعه اسلامی و تعبد فرامین الهی تبدیل میکنند. با این وجود هریک از این مراحل و به طور کلی خود حج را نمیتوان عبادتی صرفاً دستوری تلقی نمود که پیامهای نهفته در آن قابل ادراک نباشد؛ گرچه شاید بهوضوح برخی دیگر از عبادات نباشد. مثلاً در حرکات رکوع و سجده و اذکار نماز ماهیت خشوع برابر عظمت الهی و تسبیح و تعظیم پروردگار نهفته و اعترافی روزانه و مکرر به وحدانیت خدا به منظور یادآوری و تذکره است. یا فلسفه روزه را به عنوان عبادتی برای پالایش جسم و نیز یادآوری گرسنگی مستمندان و فقرا میدانند. همچنین عباداتی، چون خمس، زکات، امربهمعروف و... نیز فلسفههای قابل شرح، واضح و مبسوطی دارند. لکن رمزآلودگی و نمادین بودن حج باعث شده است تا خداوند هم این عمل عبادی را از حیث «شعائر الله» بودن مورد تأکید قرار دهد. لکن در میان این مستوری رگههای پررنگ معرفتی و شناختی درخصوص ماهیت حج و فلسفه آن قابل ردیابی است که در ادامه به بخشی از آن با تفکیک به دو حوزه فردی و اجتماعی پرداخته میشود.
اهداف اجتماعی و فردی حج
مناسک حج را نیز باید همچون سایر عبادات دارای بعد فردی و اجتماعی دانست. با توجه به اینکه فرایند اعمال حج با حضور دستههای بسیار بزرگ از اجتماعات انسانی شکل میگیرند و در این مراسم شاهد اجتماع میلیونها نفر از حجاج با فرهنگها و قومیتهای مختلف از سراسر جهان هستیم، طبیعتاً نمیتوانیم آن را عبادتی صرفاً شخصی و فردی قلمداد کنیم.
نکته جالب این است که در اعمال عبادی همچون حج و نماز، جنبه فردی و تعامل مستقیم انسان- خدا هرگز به دلیل حضور اجتماع به حاشیه نرفته است. همانطور که نماز جماعت یا نماز جمعه را میتوان فریضهای جمعی دانست، اما در نفس و باطن این عمل و حین اجرای آن، نمازگزار حق ندارد با فرد دیگری صحبت نماید و ارتباط مستقیم خود را با خدا در این عمل به حاشیه ببرد؛ در اعمال حج نیز بسیاری از مناسبات اجتماعی معمول (مثلاً معاشرت با همسر) به محرمات تبدیل میشوند تا مانع از ارتباط مستقیم رب- مربوب نباشند. در این بعد فردی، غرض نهایی اعمال حج، پاکسازی و تصفیه روح آدمی از هرگونه آلودگی و گناه است. حاجی مهمان خداوند است و در بیت معمور او وارد میشود و پروردگار نیز با توبهپذیری و آمرزش گناهان از وی استقبال مینماید. طواف حاجی حول کعبه، نماد پیوند ناگسستنی میان انسان و خدا بوده و رهایی انسان از بند شیطان و نفس را نوید میدهد.
عارف واصل معاصر مرحوم میرزاجواد ملکیتبریزی همین رشد معنوی و فردی نفس و خلوص آن از ناپاکی را مقصود اصلی حج میداند: «مقصود اصلی از تشریع حج و سایر عبادات، تقویت بعد روحانی انسان است و تکالیف و فرایض الهی از نظر خاصیت اثرگذاری در روح و جان انسان مختلفند. بعضی اثر تطهیر و تخلیه را دارند که ظلمت را از فضای روح و جان بشر دور میکند و بعضی دیگر موجب تحلیه و تزئین جان و وسیله جلب نورانیت میگردد؛ و دسته دیگر، جامع هر دو اثر (تخلیه و تحلیه) هستند و حج از این دسته سوم است. زیرا حج یک معجون الهی است که جمیع امراض قلوب مثل بخل و استکبار و تنبلی و... را که مانع نورانیت قلبها هستند، علاج میکند.»
فیلسوف معاصر مرحوم علامه طباطبایی نیز در این زمینه عبودیت و بندگی را فلسفه حج دانسته و مینویسد: «وقتی که سرگذشت ابراهیم، آن چنان که در قرآن بیان شده را، بهدقت مطالعه کنیم مییابیم که این جریان یک دوره کاملی از سیر عبودیت و بندگی خدا و بهاصطلاح یک سیر و سلوک معنوی است که بنده از موطن خود تا قرب الهی را میپیماید و با پشت سر انداختن زخارف دنیا و لذائذ و آرزوهای مادی و جاه و مقام و خلاصی از وسوسههای شیطانی به مقام قرب الهی دست مییابد.»
در خود قرآن نیز به زمینه تطهیر و توحیدافزایی در سفر حج اشاره شده است: «به خاطر بیاور زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم و به ابراهیم گفتیم که این خانه را کانون توحید کن و چیزی را شریک من قرار مده و خانهام را برای طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان و سجدهگزاران پاک گردان.»
حج، ظاهر فردی و ماهیت اجتماعی
از آنجا که در اسلام، مبنای ساخت جامعه صالحین، «افراد» است، لذا تربیت یک اجتماع کارآمد منطبق با موازین و آرمانهای اسلامی در گرو تربیت افرادی ملتزم به آداب و رفتار اجتماعی است. از همین روست که اسلام مبنای بسیاری از اعمال عبادی را اهداف و زیربنای اجتماعی قرار داده است.
به عنوان مثال عبادتی همچون خمس و زکات، تنها در بستر اجتماع مفهوم مییابد و با گسست فرد از اجتماع، عملاً امکان تحقق این عبادت از آدمی سلب میگردد. این عبادت در جامعه اسلامی نوعی تأمین معیشت ضروری برای مستمندان جامعه محسوب میشود.
امربهمعروف و نهیازمنکر هم ازجمله دیگر عبادات با اهداف اجتماعی است و طبیعتاً در راستای زدودن انحرافات از فضای جامعه اسلامی و سالمسازی آن است. مصلحت فردی و اجتماعی در این دیدگاه دو مقوله جداییناپذیر تلقی میشوند که درواقع تکلیف فردی همراستا با مصلحت اجتماع تنظیم شده و در راستای رشد و تکامل آن است.
در عین حال در حوزه اجتماعی، طواف دستهجمعی مسلمانان دور کعبه، علاوه بر تربیت فردی و خودسازی به جمعیت مسلمانان نیز جهتدهی واحد و توحیدی میبخشد؛ چراکه طواف افراد ناهمگون و با رنگ و قومیتهای مختلف همه حول خانه خدا، صریحاً به یکرنگی و یکدستگی جامعه توحیدی اشاره دارد که بهرغم همه تفاوتها اجتماعی برادرانه را تشکیل میدهد که هدف آن از یکسو قدرتنمایی جامعه اسلامی و نمایش عظمت آن به دشمن و از سوی دیگر هدف آن حل مشکلات این اجتماع و همدل نمودن مردمان ظاهراً غیرهمفرهنگ ذیل پرچم واحد است. حتی همان بعد فردی حج که پیام رهایی از قید شیطان را به بندگان نوید میدهد، خود متضمن پیامهای به غایت اجتماعی و سیاسی است. حاجی پس از حج از همه منابع ظاهری قدرت و مظاهر استکبار شیطانی بایستی دل ببرد و از مظاهر شرک و سرپرستی شیطان دوری گزیند؛ سپس با درک ربوبیت و قدرت الهی شیاطین را از عرصه مناسبات تمدنی کنار میزند و قدرت جامعه اسلامی را در برابر دشمنان شیطانی به رخ میکشاند.
بنیانگذار فقید انقلاب این پیام حج را در قالب عباراتی اینگونه توصیف مینمایند: «لبیکگویان برای حق، نفی شریک در همه مراتب کنید و از خود که منشأ بزرگ شرک است به سوی او -جل و علا- هجرت نمایید...» تحصیل ابعاد دیگر حج در گرو تحصیل بعد معنوی حج است؛ بعد سیاسی و اجتماعی حج حاصل نمیشود، مگر آنکه بعد معنوی و الهی آن جامه عمل بپوشد.
بعد اجتماعی حج را میتوان از ترکیب «اقامه حج» نیز برداشت نمود. اقامه کردن حج معنایی متفاوت از حجگزاردن دارد و قرین اقامه و برپاداشتن یک اجتماع و حکومت است. درواقع صرف رفتن به حج، سبب اقامه حج نمیشود، بلکه اقامه آن در ابعاد سیاسی و اجتماعی این فریضه نهفته که توجه به آن میتواند عامل اقامه این فریضه گردد.
حضرت آیتالله جوادیآملی امکان اقامه حج را به دست حکومت اسلامی اینگونه بیان میکنند: «(عموم) حاجیان حج میگزارند، اما متصدیان حکومت (جمهوری اسلامی) وظیفه «اقامه حج» را بر عهده دارند و این تغییر حج گزاردن به صورت انفرادی به حالت جمعی از برکات بنیانگذار انقلاب اسلامی و خون شهدا حاصل شده است.»
امام (ره) نیز حج را با واژه قیام و حرکت عجین شده میدانند: «حج بیروح و بیتحرّک و قیام، حج بیبرائت، حج بیوحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک برنیاید حج نیست.»
اگر نگاه به حج، نگاهی پویا و زنده باشد و برای آن سیری تکاملی در نظر گرفته شود، مفهوم «اقامه حج» موضوعیتی بیش از پیش مییابد و میتوان گفت اقامه حج درواقع در گرو اقامه توحید است و اقامه توحید راهی جز اقامه ولایت ندارد. درواقع حج زمانی میتواند به کمال فلسفه خود رسیده و اقامه گردد که حکومت اسلامی (به مفهوم حقیقی) بر مبنای ولایت برپاشده و متولی حجگزاری گردد. کمااینکه در برهه پس از انقلاب که تا حدی متولی امور حجاج در دست حکومت ولایت و اسلام قرار گرفت رنگ و بوی حج را نیز از عبادتی صرفاً خشک و بیروح تا حدی به پویایی نزدیک کرد.
با نگرش اجتماعی به ماهیت و فلسفه حج، میتوان موارد زیر را به عنوان پیامدهای این سفر روحانی در نظر گرفت:
۱- نمایش وحدت کلمه و یکپارچگی امت اسلام
۲- مبارزه با نژادپرستی و شکستن انحصار مرز جغرافیایی در فرهنگ اسلامی
۳- تعامل آزادانه مسلمانان و رهایی از خفقان نظامهای استبدادی حاکم بر کشورهای اسلامی و ظرفیت شکلگیری جریان آزاد اطلاعات
۴- عاملی مؤثر برای ابراز انزجار از ظلم و برائت از مشرکان و مستبدان و زمینهساز رهایی امت اسلام
فرجام سخن
فلسفه حج را به عنوان یک تکلیف مقدس دینی، صرفاً نمیتوان در یک تحلیل مورد ارزیابی قرار داد و همه ابعاد و ریشههای آن را برشمرد. این فریضه الهی از ابعاد و جنبههای گسترده و گوناگون قابل تفسیر است و هریک از اعمال عبادی درنظر گرفته شده در این فرایند هم خودشان لایههایی از مفاهیم و معانی را در بردارند و تفسیر مجزایی را میطلبند. هر جزء از آن بهتنهایی نموداری از چند فلسفه و هدف است و این ابعاد و لایهها، درکل یک نظام معنایی گسترده را مطرح مینمایند. هر نوع نگرشی نیز از زاویه فکری خود این فرایند عبادی باشکوه را مورد تحلیل قرار میدهد و به عنوان مثال یک عارف از این فریضه تفسیر عرفانی، یک فیلسوف تفسیر هستیشناسانه، یک متشرع تفسیر عبادی و اخلاقی، یک جامعهشناس تفسیر جامعهشناختی و اجتماعی، یک سیاستمدار تفسیر سیاسی و... از آن ارائه میدهد و هریک با توجه به پیوندهای علمی این حقیقت عبادی، بخشی از حقایق این فریضه ذوالابعاد را به تصویر میکشند.
پدیده حج را میتوان در کنار دستهبندی به ابعاد فردی یا با توجه به رویکردهای فوقالذکر (عرفانی، فلسفی، تشریعی و...) از ابعاد اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و بینالمللی نیز مورد توجه و تفسیر قرار داد که مطالعه و تحلیل این ابعاد فرصتی مبسوط و یادداشتی مجزا میطلبد که در آینده بدان پرداخته خواهد شد.