سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، اول فروردین سال ۹۶ مأموران کلانتری ۱۱۹ مهرآباد از مرگ مشکوک زن میانسالی به نام مهین در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. دختر آن زن که در محل حضور داشت پدرش را عامل قتل مادرش معرفی کرد و در توضیح به مأموران گفت: «روزگذشته پدرم مقابل چشمانم مادرم را از بالکن خانه به حیاط پرتاب کرد. وقتی بالای سر مادرم رفتم از سر و صورتش خون میآمد.»
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و بنا به اظهارات دختر ۲۲ ساله مقتول، حسن ۵۰ ساله بازداشت شد، اما در تحقیقات جرمش را انکار کرد و گفت: همسرش به خاطر بیماری افسردگی خودکشی کرده است.
او در شرح روز حادثه گفت: «شب عید بود و برای خرید بیرون رفته بودیم. مهین میخواست مانتو برایش بخرم، اما از او خواستم بعد از پرداخت شهریه دانشگاه بچهها آن مانتو را بخرم. دختر و پسرم دانشجو بودند و من با بنایی مخارج زندگیمان را تأمین میکردم، به همین خاطر باید درآمد زندگیام را با حساب و کتاب خرج میکردم که همین حرف باعث ناراحتی همسرم شد و وقتی به خانه برگشتیم بار دیگر حرف خرید مانتو شد و مهین عصبانی شد. فردای آن روز دوباره به بهانه مانتو با هم درگیر شدیم و مهین به اتاق رفت و در را قفل کرد. قفل در را شکستم و وقتی وارد اتاق شدم، دیدم پرده بالکن کنار رفته است. وارد بالکن شدم دیدم همسرم خودش را به پایین پرتاب کرده است. باور کنید در قتل همسرم نقشی نداشتم. او به بیماری افسردگی مبتلا بود و خودکشی کرده است.»
با اظهارات متهم بنا به شواهد موجود، وی روانه زندان شد و پرونده در نوبت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. در آن جلسه پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند، اما دختر جوان اعلام رضایت کرد. در ادامه متهم با ادعای خودکشی مقتول جرمش را انکار کرد. با انکارهای متهم هیئت قضایی پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادسرا ارجاع داد تا اینکه پرونده بار دیگر روی میز هیئت قضایی همان شعبه قرار گرفت.
به این ترتیب متهم در دومین جلسه در همان شعبه پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول بار دیگر درخواست قصاص کردند، سپس دختر مقتول بر خلاف درخواست قبلی این بار برای پدرش درخواست قصاص کرد و گفت: «همه حرفهای پدرم در این مدت دروغ بود. به همین دلیل برایش قصاص میخواهم. مادرم زن مؤمن و باخدایی بود، محال است خودکشی کرده باشد. آن روز پدرم مقابل چشمانم او را از بالکن به حیاط پرتاب کرد و باعث مرگ او شد.»
در ادامه متهم با انکار جرمش در دفاع از خود گفت: «دخترم به خاطر مخالفت من با ازدواج با یکی از بستگان مادریاش این حرفها را میزند و کینه دارد. من همسرم را دوست داشتم و راضی به مرگ او نبودم.»
در پایان هیئت قضایی با توجه به لوث بودن پرونده رأی به برگزاری مراسم قسامه داد، تا اینکه روزگذشته در سومین جلسه محاکمه قبل از برگزاری این مراسم نماینده دادستان گفت: دادستان پس از بررسی این پرونده اعلام کرده، احتمالاً اظهارات دختر دانشجو صحیح باشد و متهم همسرش را کشته باشد. بنابراین لازم است بار دیگر تحقیقات بیشتر صورت گیرد.
به این ترتیب پرونده برای بررسی و تحقیقات فنی و بیشتر به دادسرا برگردانده شد.