سرویس جامعه جوان آنلاین: چادر حجاب برتر زنان عفیف و باحیاست یا وسیله پوشاندن چهره مجرم و کلاهبردار؟! پاسخ ساده است، چادر، لباس متهم نیست!
به این مصادیق دقت کنید:
-تصویری از یک خانم بیحجاب مست و در حال رقص در یکی از خیابانهای رشت منتشر میشود که باعث اختلال خیابان و آزار مردم شده، این خانم دستگیر میشود، اما در اولین تصویری که از توضیحات وی منتشر میشود، چادر به سر دارد!
- خانمی که در یکی از دادگاههای مفاسد اقتصادی به قید وثیقه آزاد است، در دادگاه با چادر و ماسک حاضر میشود، اما وقتی از دادگاه خارج میشود چیزی که حتی بتوان نام حجاب برای آن گذاشت در پوشش خود ندارد، دستکشها را در میآورد و ناخنهای لاک زده و ظاهر نه چندان موجه وی هویدا میشود!
-دادگاه متهمان یک فساد اقتصادی برگزار شده و چند خانم که قبلاً با ظاهری دیگر پول مردم را بالا کشیدهاند، حالا چادر به سر در جایگاه متهم نشستهاند!
سؤال این است، آیا فقط مردان دادگاه نامحرم هستند یا چادر به جای پوشش، حکم شناسایی نشدن چهره را برای خانمهای مجرم دارد؟! اصلاً این رویه و کجسلیقگی در سیستم قضایی از کجا نشئت میگیرد؟!
داستان تغییر رویه قضایی، از همین چند مصداق ساده شروع شد. همزمان با شروع دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان کیمیا خودرو بود که شاکی با انگشت اشاره متهمان زن را که در یک ردیف، کنار یکدیگر نشستهاند، نشان داد و خطاب به قاضی گفت: آقای قاضی این خانمها الان خود را در چادر محفوظ کردهاند، اما زمان حضور ما در شرکت کیمیاخودرو با موهای بلوند و صورت آرایش کرده و ناخنهای کاشته شده پول مردم را دزدیدند!
سالهاست که با همین رویه اشتباه، مسئولان ناخواسته و به اسم ترویج حجاب، تصویر حجاب را در ذهن جامعه مخدوش کردهاند؛ انتقادی که در جلسه با رئیس جدید قوه قضائیه هم مطرح میشود و رئیسی میپذیرد و در اینباره میگوید: «پوشش متهمان زن نباید لزوماً چادر باشد. میتوان ترتیباتی اتخاذ کرد که هر متهم زن با همان پوششی که به صورت عادی دارد منتها با رعایت شئونات، در دادگاه، دادسرا و زندان حضور یابد.»
تنها ساعاتی بعد در دادگاه این رویه اصلاح میشود تا هر کسی با هر حجابی که بیرون از دادگاه داشته، در دادگاه حاضر شود.
هر چند باید چنین اقدامی را میان پوشش یک خانم محجبه و متهم فاصله انداخت، تحسین کرد. اما شاید بهتر باشد یک لباس مناسب برای بانوان متهم توسط دستگاه قضایی انتخاب شود. افزون بر این بسیاری از رویههای غلط این چنینی وجود دارد که تأثیرات مخرب و برعکسی در اذهان عمومی به جا گذاشته است که در فواصل زمانی و رخدادهای اینچنینی میتوان با یک نگاه درست و یک تصمیم ساده به راحتی اصلاح کرد!