سحرگاه پنج شنبه امریکاییها با تکرار سناریوهای تحریک آمیز و تنشساز در مرزهای جنوبی ایران، پهپاد غولپیکر خود را که آن را عقاب جهانی نامیدهاند وارد میدان کرده و در یک نمایش مضحک که ظاهراً در حال گشتزنی مراقبتی است، ولی با دو خطای آشکار وارد حوزه حریم هوایی ایران شد. ابتدا اینکه با ارسال این پهپاد که دارای پیشرفتهترین تجهیزات جاسوسی و استراق سمع و تصویربرداری است در اقدامی عداوتگونه مرزهای امنیتی ایران را نقض کردند. ثانیاً اینکه به هشدارهای مکرر سیستمهای راداری ایران که در کمال رفتار حرفهای، تعرض به مرزهای هوایی را اخطار داده بود، بیتوجهی کرده و به مسیر نقض حریم ایران ادامه دادند. اپراتورهای چهار نفری این پهپاد که هشدارها را دریافت کردهاند و کاملاً بر مسیر حرکت پهپاد مدیریت میکردند، با عدم پاسخ و یا تغییر مسیر، نشان دادند این اقدام آنها تعمدی و تجاوزکارانه است. البته ممکن است مانند چند سال قبل که شناور آنها وارد آبهای ساحلی ایران شد، اعلام کنند یک نقص فنی و راهبری موجب شده این پهپاد هم، مسیر خود را اشتباهی دنبال کند، که ضمن کودکانه بودن این توجیه، برای نیروهای مسلح ایران تفاوتی نخواهد کرد. همانگونه که نظامیان متجاوز آنها را با اقتدار به اسارت درآوردند، پهپاد عقاب جهانی آنها هم در کمتر از چند ثانیه، با سیلی موشکی و پدافندی ایران روبهرو شد. واکاوی ابعاد و پیامدهای گوناگون و پیامهایی که به امریکا و دیگر اطراف بینالمللی ارسال شده، مجالی دیگر میخواهد، ولی رفتارهای بعدی ترامپ در کمتر از ۲۴ ساعت قابل توجه است.
ترامپ ابتدا به تهدید کلامی تکیه کرد، ولی پس از ساعتها جلسه با تیم نظامی و امنیتی خود، عقبنشینی خجولانهای کرد و تلاش کرد این اقدام را اشتباه فردی از سوی ایران عنوان کند، ولی بلافاصله در خبرسازیهای بعدی، التماس برای مذاکره را مطرح کرد. یعنی تمامی اقدامات یک ماه اخیر برای مجبورسازی ایران به تسلیم مذاکراتی است.
اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان به این نیاز ترامپ و کارکردهای راهبرد تقابلی و مقاومتی ایران توجه داشته باشد، همانگونه که با سیلی به عقاب جهانی امریکا و رسوایی رفتارهای تجاوزکارانه آنها که باید در مجامع جهانی پیگیری شود، اقتدار فرصتساز ایران را به نمایش گذاشته و ناکامی مکرر برای ترامپ ثبت کرده است، میتواند در مباحث هستهای و منطقهای و موشکی نیز با صلابت و تلاش حرفهای (همانند سپاه)، به دستاوردهای جدید و امتیازاتی که حق ایران است، دست یابد. این واکنش قدرتمند و غرورآفرین پاسداران مرزهای انقلاب و کشور، پس لرزههایی گسترده دارد که مقامات مسئول باید برای کسب امتیازات آن فرصت را از دست ندهند. به جز پیامدهای منطقهای در متحدان لرزان امریکا، پرونده یمن میتواند در مسیری مطلوبتر قرار گرفته و معامله ننگ ترامپ به یک شکست جدید در کارنامه او تبدیل شود و تروئیکای اروپایی مجبور به پذیرش بخشی از مسئولیتهای برجامی شود و ترامپ از راهبرد صفر کردن صادرات نفت ایران، بدون اینکه اعلام کند، دست بردارد و مهمتر از همه اینکه ظرفیتهای بینالمللی ایران که در شانگهای در مواضع چین و روسیه متجلی شد، در کنار دیگر ظرفیتهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی، به سرعت مورد توجه و بهرهبرداری قرار گیرند. از شرارت جدید ترامپ نیز نباید آسوده باشیم و برای پاسخ محکمتر آماده شویم.