سرویس تاریخ جوان آنلاین: از چندین سال قبل که مطالعات و پژوهشهای خود را پیرامون مکتب علوم دینی تهران آغاز نمودیم، چنین دانستیم که مدارس علمیه امروز تهران، به یک معنا وارث مکتب علمی فقها و حکمای گرانقدری است که از عهد فتحعلی شاه قاجار با حضور حکیمانی، چون ملاعبدالله زنوزی و آقامحمدرضا قمشهای و حکمای والامقام دیگر، درخششی ویژه یافت و در عهد ناصرالدین شاه با زعامت فقیهانی، چون آیتالله ملاعلی کنی، آیتالله میرزامسیح مجتهد، و آیتالله حاجملاجعفر چالهمیدانی تهرانی و سایر فقهای گرانقدر، به اوج جایگاه خود رسید، اما دیری نپایید که دارالحکومه تهران، در عرصه دین دچار استبداد مدرننما و شیطانی پهلوی گردید و پادشاه طغیانگر آن، چارقد سیاه زنان متدّین و دستار سپید عالمان شهر را لگدمال چکمههای رضاخانی خویش ساخت. تدریس و تحصیل علوم دینی ممنوع و بسیاری از حوزههای علمیه به مدارس علوم جدید تغییر یافت. بسیاری از مساجد شهر نیز ویران و یا به انبار و اصطبل و آخور تبدیل شد. در اواخر حکومت پهلوی اول بود که آیتالله حاجشیخعلیاکبر برهان با حکم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی در سال ۱۳۱۸هـ. ش از نجف به تهران بازگشت. او آمده بود که در مصاف با تهاجمات ضددینی رضاخان، رونقی دوباره به شعائر دینی ببخشد. آنگونه که شاهدان عینی نقل میکنند، وی اولین بار سوار بر اسب، به اطراف مزارع منطقه لرزاده تهران آمد و با همراهی برخی متدّینین، خشتهای مساجدی را بر زمین نهاد که در سالهای بعد به یکی از بزرگترین و باشکوهترین مساجد و مدارس علمیه تهران در اوایل حکومت پهلوی دوم تبدیل شد.
آیتالله برهان در آن دوران سخت، با شیوههای تربیتی منحصر بهفرد خویش، شروع به تربیت طلاب جوانی کرد که هر یک همچون چراغ هدایتی در دوران تاریک حکومت پهلوی، با تعلیم و تربیت نسلی متدّین و پرشور، زمینهساز انقلابی عظیم در این مرز و بوم شدند. شاید بتوان آن دوره را «عصر احیای تعلیم و تربیت دینی» در تهران نامید چراکه در گوشهای از شهر آیتالله برهان با راهاندازی مسجد و مدرسهای کمنظیر به نام «لرزاده» و تأسیس چند باب مدرسه علوم جدید در مقاطع سنی گوناگون به تعلیم و تربیت دینی عموم مردم، به ویژه طلابی عالم، خودساخته، پرشور و انقلابی میپرداخت. در میانه بازار تهران نیز مرحوم شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امینالدوله، به تعلیم و تربیت توده مردم، به ویژه بازاریان اشتغال داشت.
در سالهای بعد، از میان این دو مکتب علمی و تربیتی، مکتبی در علوم دینی و تربیت عالمان دینپرور شکوفا شد، که پرچمدار و مربی والامقام آن، آیتالله حاجشیخاحمد مجتهدی تهرانی (قده)، خود را تربیتیافته اساتید گرانقدری، چون آیتالله برهان و مرحوم شیخ محمدحسین زاهد میدانست و آنها که اندک آشنایی با سیره تربیتی این دو مربی فرزانه داشته باشند، تبلور سبک تربیتی و علمی ایشان را به نحوی رشدیافتهتر، در مکتب تربیتی آیتالله مجتهدی به وضوح مشاهده میکنند. آیتالله مجتهدی با بهرهگیری از شیوه ارزشمند اساتید توانمند خویش، مسجد و مدرسهای را احیا کرد که چند دهه پیش از آن، توسط یکی از مجتهدین تراز اول تهران به نام آیتالله حاجملاجعفر چالهمیدانی تأسیس شده، اما تندباد حوادث عصر پهلوی، از آن مسجد نورانی، مزبلهای ناگوار ساخته بود. از این روی، شکلگیری حوزه علمیه آیتالله مجتهدی در همان سالهای نخست را میتوان میراثدار مکتب علمی فقیهان و حکیمان عصر گذشته، و احیاکننده مکتب علوم دینی تهران پس از دوران فترت پهلوی دانست.
کتابی که در معرفی آن سخن میرود، حاصل مطالعات گسترده کتابخانهای، استفاده از اسناد دست اول و برجای مانده از خاندان آیتالله حاجملاجعفر چالهمیدانی تهرانی، پیادهسازی دهها جلسه از بیانات ارزشمند مرحوم آیتالله مجتهدی برای بهدست آوردن یک تاریخ شفاهی موثق، و مصاحبههای متعدد با شاگردان و ارادتمندان قدیمی آن استاد و مربی فرزانه است، در بخش اول به سابقه تاریخی این مدرسه مبارکه از دوران مرحوم حاجملاجعفر و زندگانی آن عالم بزرگ پرداخته، و در بخش دوم، به شرح زندگانی عالم ربانی آیتالله حاجشیخاحمد مجتهدی از دوران کودکی تا پس از شکلگیری حوزه علمیه ایشان، و سیره تربیتی آن مربی کمنظیر میپردازد.