سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، ساعت۲۲ شامگاه دوشنبه بیستم خردادماه قاضی کامران رضوانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از قتل پسر جوانی در درگیری با دو زندانی دیگر در زندان تهران بزرگ (فشافویه) با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران راهی محل شدند.
تیم جنایی در محل حادثه که سالن شماره۱۱ زندان بود با جسد خونین پسر ۲۲سالهای به نام علیرضا روبهرو شدند که با اصابت ضربات متعدد جسم برندهای به قتل رسیده بود. بررسیها حکایت از این داشت ضربات وارده به شکم و شاهرگ علیرضا کشنده بوده است به طوریکه وی در دم جان باخته است.
از سوی دیگر مأموران در تحقیقات بعدی دریافتند مقتول که از تیر سال۷۴ به خاطر ارتکاب جرمی بازداشت شده و به زندان افتاده است. ساعتی قبل به خاطر اختلافات قبلی و شخصی با دو زندانی سابقهدار به نامهای محمدرضا و حمیدرضا درگیر میشود که در جریان آن، دو متهم سابقه دار زندانی به وی حمله میکنند و با ضربات متعدد چاقوی دستسازی وی را هدف قرار میدهند و به قتل میرسانند. پس از اعلام این درگیری مأموران زندان وارد عمل میشوند و دو زندانی قاتل را بازداشت میکنند.
در گام بعدی مأموران پرونده دو متهم به قتل را بررسی کردند که نشان میداد حمیدرضا که فرد شروری است قبل از قتل علیرضا ۲۲ساله در زندان تهران بزرگ دو فقره قتل دیگر در کارنامهاش ثبت شده است و از سوی قضات دادگاه کیفری استان تهران به دو بار قصاص محکوم شدهاست. این متهم ابتدا در سال ۸۸ در تهران در درگیری فردی را به قتل میرساند و پس از دستگیری به زندان رجایی شهر منتقل میشود و در ادامه با درخواست اولیایدم به قصاص محکوم میشود.
وی در حالی که پروندهاش سیر مراحل اجرای حکمش را طی میکرده در زندان رجایی شهر زندانی دیگری را که به خاطر کل کل کردن و اختلاف شخصی در درگیری به قتل میرساند و بدین ترتیب دومین قتل در کارنامهاش ثبت میشود. متهم پس از این دوباره در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم میشود و همچنان در زندان رجاییشهر منتظر اجرای حکم میماند تا اینکه گزارشهایی درباره کلاهبرداری تلفنی از سوی شهروندان به پلیس میرسد که مأموران پس از بررسی موضوع متوجه میشوند حمیدرضا همراه زندانی دیگری به نام محمدرضا از زندان رجاییشهر به صورت تلفنی از شهروندان کلاهبرداری میکنند. در چنین شرایطی که حمیدرضا و محمدرضا که هر دو از افرد شرور زندان هستند از حدود یکسال و نیم قبل برای تنبیه به زندان تهران بزرگ تبعید میشوند. این دو زندانی پس از تبعید به زندان تهران بزرگ طبق تحقیقات مأموران و بررسی سوابق آنها دست از شرارتهای خود بر نمیدارند و در این مدت درگیریهای زیادی با زندانیان به راه میاندازند تا جایی که حدود دوماه قبل زندانی دیگری را در حد مرگ کتک میزنند و او را به قصد قتل با چاقوی دستسازی زخمی میکنند، اما او پس از انتقال به بیمارستان نجات پیدا میکند. اما این دو زندانی شرور که درگیری جزو زندگی آنها است، در نهایت در درگیری دیگری که هنگام شام به راه میاندازند علیرضا را به قتل میرسانند و بدین ترتیب با این قتل حمیدرضا سومین قتل را در کارنامهاش ثبت میکند و محمدرضا هم که به اتهام آدمربایی، قاچاق مواد مخدر و دهها فقره جرم دیگر زندانی و به حبس ابد محکوم شده بود، اولین قتل در کارنامهاش ثبت شد.
از آنجایی که اندرزگاه و محل نگهداری مقتول با دو قاتل شرور یکی نبود مأموران دریافتند دو شرور هنگام توزیع شام به بهانه گرفتن شام به اندرزگاه محل حبس علیرضا رفتهاند و پس از درگیری او را به قتل رساندهاند.
در ادامه تحقیقات مأموران سراغ دومتهم رفتند و از آنها بازجویی کردند. دو متهم ابتدا با تناقضگویی قصد فریب مأموران را داشتند، اما در بازجوییهای فنی پس از اعتراف به قتل ادعا کردند که با مقتول از قبل خصومت شخصی داشتند و به همین خاطر او را به قتل رساندهاند.
یکی از متهمان در ادعایی گفت: من با مقتول اختلاف داشتم و چند باری هم کل کل کرده بودم. لحظه حادثه قصد درگیری با تعدادی از زندانیان بند را داشتم که خود را گندلاتهای آن بند میدانستند، اما هنگام درگیری علیرضا هم بود که او را با چاقو هدف قرار دادم.
یکی دیگر از متهمان مدعی شد: من با او اختلاف داشتم. مدتی قبل شماره تلفن دخترم را به او دادم و قرار شد او از طریق دوستانش با دخترم تماس بگیرد و از طرف من به او بگوید که به کارت بانکیام پول واریز کند، اما دخترم اصلاً با من تماسی هم نگرفت و به ملاقاتم نیامد به همین دلیل با او اختلاف پیدا کردم و لحظه درگیری او را با چاقو زدم.
همزمان با ادامه تحقیقات دو متهم به دستور قاضی رضوانی برای ادامه بازجوییها و مشخص شدن انگیزه قاتلان در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفتند.