سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: شهید غلامرضا صادقزاده قمصری، یکی از رزمندگان حاضر در عملیات آزادسازی خرمشهر بود. غلامرضا به عنوان یک تخریبچی با نیروهای تحت فرمانش وارد عملیات شد و بدون دادن تلفات میدانهای مین را پاکسازی کرد. پس از فتح خرمشهر هم غلامرضا مسئولیت پاکسازی میادین مین شهر را به عهده گرفت و خرمشهر را از شر مینهای بعثیها خلاص کرد و آنقدر در این عملیات حضور پررنگ داشت که باعث شد مردم و دوستانش در منطقه به او لقب «نور خرمشهر» بدهند. آنچه در پی میآید نگاهی به سیره تا شهادت غلامرضا صادقزاده قمصری از زبان برادرش حسن صادقزاده قمصری است. شهید دیگر این خانواده عبدالرضا صادقزاده قمصری است که در تاریخ ۲۴ آبانماه سال ۶۱ در عملیات مسلم بن عقیل به شهادت رسید و جاویدالاثر شد. در شمارههای بعد به زندگی این شهید خواهیم پرداخت.
اغلب خانوادههایی که در دفاع مقدس حضور جدی داشتند، همانهایی بودند که سابقه انقلابی داشتند؛ خانواده شما هم فعالیت انقلابی داشت؟
بله؛ خانواده ما هم مانند دیگر خانوادههای مذهبی قبل از پیروزی انقلاب حضور مؤثری در تظاهرات و راهپیماییها داشتند و دو برادرم غلامرضا و علیرضا به همراه داییها و دوستانشان همیشه در صحنه اعتراضات مردمی شرکت میکردند. امام خمینی به قلب و روح جوانان و مردم راه پیدا کرده بود. چه در زمان انقلاب و چه سالهای بعد از آن و در زمان جنگ تحمیلی. آنها از جمله برادرهایم، برای دفاع از وطن و اسلام به جبههها شتافتند و غلامرضا در روند اجرای عملیات آزادسازی خرمشهر و عبدالرضا در عملیات مسلمبن عقیل به شهادت رسیدند.
شهید غلامرضا از رزمندگان آزادسازی خرمشهر است. کمی از این شهید بگویید.
غلامرضا متولد سال ۱۳۳۹ تهران بود. هوش سرشار غلامرضا به او کمک کرد که پس از کسب دیپلم ریاضی فیزیک در بهار سال ۱۳۵۸ بلافاصله در دانشگاه صنعتی شریف، در رشته مهندسی کامپیوتر پذیرفته شود. مدتی در جهاد سازندگی مشغول به فعالیت شد و به سوی گنبد و روستاهای اطرافش رفت. غلامرضا تلاش میکرد از طریق جهاد سازندگی، دین خویش را به انقلاب و به مردم ادا کند. برادرم به همراه دوستانش مأمور گرفتن زمینهای غصبی از فئودالها و برگرداندن آنها به صاحبان اصلیشان بود.
متأهل بود؟
غلامرضا سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. سعادت این را هم پیدا کرد که امام خمینی (ره) خطبه عقدش را بخواند. ایشان از امام خواست تا برایش دعای شهادت در دنیا و شفاعت در آخرت بکند که امام فرمود: «انشاءالله پیروز شوید.» غلامرضا و همسرش بلافاصله پس از پایان مراسم عقد به گلزار شهدای بهشت زهرا رفتند. برادرم و همسرش به جای هر نگینی، بر حلقه ازدواجشان کلمات مقدس و پرمعنای «ایمان، جهاد، شهادت/ تنها ره سعادت» را حک کردند.
چنین رزمندهای چه شاخصههای اخلاقی داشت؟
غلامرضا بسیار پرشور و خوشاخلاق بود و همین رفتار نیک ایشان زبانزد خاص و عام بود. برادرم به محض شنیدن فرمان امام مبنی بر حضور در جبههها راهی شد. اولین رزمنده خانهمان غلامرضا بود. حدود دو سال در جبهههای آبادان، دزفول و خرمشهرحضور داشت. غلامرضا پس از آموزش تخریب در واحد مهندسی- رزمی ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران به عنوان تخریبچی در جبهههای اهواز مشغول فعالیت شد. ایشان در جلسه مشترک سپاه و ارتش (لشکر ۲۱ حمزه و لشکر ۵ نصر سپاه) درباره پاکسازی میدانهای مین طرحی داد که مورد توجه فرماندهان قرار گرفت.
غلامرضا با نیروهای تحت فرمانش وارد عمل شد و بدون دادن تلفات میدان را پاکسازی و زمینه را برای ادامه عملیات الی بیتالمقدس و فتح خرمشهر آماده کرد. پس از فتح خونینشهر، غلامرضا مسئولیت پاکسازی میادین مین شهر را به عهده گرفت و خرمشهر را از شر مینهای بعثیها خلاص کرد و آنقدر در این عملیات حضور پررنگ داشت که باعث شد مردم و دوستان در منطقه به او لقب «نور خرمشهر» را بدهند.
شهادتشان چطور رقم خورد؟
ایشان به عنوان مسئول پاکسازی خرمشهر باید آمار مینهای خنثی شده را به مسئولان شهر اعلام میکرد. برادرم حین شمارش کل چاشنیهای جمعآوری شده در تاریخ ۶ تیرماه ۱۳۶۱ به آرزوی دیرینهاش دست یافت.