مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد؛ این مصرع از شعر سعدی، بهترین توصیف از موفقیت آژاکس در راهیابی به نیمهنهایی لیگ قهرمانان و دلیل آن است. موفقیتی که میتواند تلنگری جدی برای دیگر باشگاهها و کشورها باشد، اما نه فقط برای مدیرانی که با چشم بستن بر واقعیت و بیتوجهی به لزوم اهمیت حمایت از تیمهای پایه به انتظار معجزه مینشینند. این موفقیت میتواند تلنگری جدی برای فوتبالی باشد که بیمار است.
هیچ کس بعد از پیروزی شاگردان اریک تن هاگ برابر اشتورم گراتس در دور دوم مقدماتی تصورش را هم نمیکرد آژاکسی که ۱۳ سال است به دور حذفی لیگ قهرمانان راه نیافته بعد از اسوی آیندهوونی در سال ۲۰۰۵، به نخستین تیم هلندی حاضر در جمع چهار تیم نهایی چمپیونزلیگ تبدیل شود. بعد از تساوی خانگی برابر یووه نیز روی کاغذ بیانکونری که امسال به اولین تیم در پنج لیگ اول اروپا بدل میشود که هشت سال پیاپی عنوان قهرمانی را به خودش اختصاص داده، شانس بیشتری برای صعود داشت. تیمی که باز هم با گل فوقستاره پرتغالی خود پیش افتاد، اما همان تفاوت نگاهی که فوتبال ایران از نداشتن آن رنج میبرد، با وجود تمام این تفاوتها باعث شد تا جوانان آژاکس با غولکشی به نیمهنهایی راه یابند.
تفاوت نگاه به روند اصولی طی کردن مسیر موفقیت در کنار بیتوجهی به اولویتها در این راه، همان حلقه گم شده فوتبال ایران است که هرازچندگاهی با رخ دادن موفقیتهای هیجانانگیز اینچنینی، دوستداران فوتبال در ایران را قلقلک میدهد. آژاکس تن هاگ بدون شکست در سفر به مونیخ، مادرید و تورین منتظر سفر بعدیاش به منچستر یا لندن است، چراکه سالها برای به دست آوردن جایگاه امروزش تلاش کرده و برنامه ریخته و با معجزه و اتفاقی سر از نیمهنهایی لیگ قهرمانان سر در نیاورده است. آژاکس توانست به عنوان نخستین تیم هلندی در بین چهار تیم برتر جام جای گیرد، چون در تمام طول این سالها که خود را برای کسب این موفقیت آماده میکرد، بابت هر باخت یا ناکامی سیل انتقادات به سویش روانه نمیشد. این تیم سالها برنامه ریخته، کار کرده و حمایت شده (چه از سوی مسئولان و چه از سوی جامعه و هوادارانی که صبور بودند و انتظار نداشتند این تیم ره ۱۰۰ ساله را یک شبه طی کند) تا امروز بتواند به سادگی با همان بازیکنانی که سالهاست روی آنها برای ساختنشان کار کرده (از مدرسه فوتبال آژاکس تا تیم بزرگسالان) از سد یوونتوسی بگذرد که تنها یکی از خریدهای تابستان گذشتهاش (رونالدو) ۱۱۲ میلیون یورو برایش آب خورده، یعنی ۲۰ میلیون بیشتر از کل درآمد سالانه آژاکس. آژاکس اصولی خود را به این مرحله رسانده و طی این سالها به شکلی اصولی شیوه کار را به شاگردانش آموخته تا بعد از گلی که فوقستاره بانوی پیر وارد دروازه آنها کرد، نه فقط خود را نبازند، بلکه بتوانند شش دقیقه بعد گل خورده را جبران کنند و دستآخر نیز غول قهرمانی سری آ. را کنار بزنند و به نیمهنهایی راه یابند.
موفقیت زیرساخت میخواهد، زیرساختی اصولی؛ هم از لحاظ فنی و هم از لحظات روحی و روانی. این همان مسئله مهمی است که در ورزش ایران کمتر دیده میشود، به طوری که یک تیم یا بازیکن در پی یک موفقیت به عرش برده میشود و با اولین ناکامی به فرش آورده میشود. همین نگاه اشتباه است که در کنار بیتوجهیهای غیرقابل توجیه آقایان مسئول، مانع از رشد اصولی تیمها و بازیکنان میشود. تیمها و بازیکنانی که برای رسیدن به قله موفقیت بدون شک بارها و بارها زمین خواهند خورد و بلند خواهند شد، اما این مسیر در ایران به درستی طی نمیشود، چراکه با اولین موفقیت آنها را روی سر میگذاریم و حلواحلوا میکنیم و با نخستین باخت نیز به گوشه رینگ پرتشان میکنیم و مورد آماج حملاتمان قرار میدهیم. اتفاقی که بدون شک اگر آژاکس هم تجربهاش میکرد، امروز نمیتوانست یکی از چهار تیم برتر لیگ قهرمانان آسیا باشد، آن هم با عبور از سد تیمهایی، چون بایرنمونیخ، اتلتیکومادرید و یوونتوس.
موفقیت جوانان اریک تن هاگ در چمپیونزلیگ حسرتی عمیق برای فوتبال ایران در پی داشت. فوتبالی که سالهاست دوباره آقایی آسیا را به دست گرفته، اما بعد از تکرار دوباره این عنوان و دو صعود پیاپی به جام جهانی هنوز در خواب و خیال دستیابی به جام لیگ قهرمانان آسیاست و تجربه حضور در المپیک و همچنان در تمام ردههای ملی یکی پس از دیگری با ناکامی و دست از پا درازتر از مسابقات بازمی گردد، بی آنکه یکی از این ناکامیها درس یا تجربهای شود برای مسابقات بعدی یا پلهای باشد برای دستیابی به موفقیت. موفقیتی که فوتبال ایران تا زمانی که نوع نگاه خود را تغییر ندهد، رنگ آن را نخواهد دید.