سرويس تاريخ جوان آنلاين: اثر پژوهشی- تاریخی «امام خمینی و مسئله آزادی» در زمره تحقیقاتی است که در سالیان اخیر، در تبیین اندیشه سیاسی امام خمینی به رشته تحریر در آمده است. مؤلف ارجمند اثر جناب شریف لکزایی، در دیباچه این کتاب و معرفی مباحث آن چنین آورده است:
«فصل نخست مجموعه حاضر با عنوان:اختیار، آزادی و کرامت انسان، به مباحث بنیادینی در زمینه سه موضوع مذکور میپردازد. نگارنده در فصل مذکور با این فرض بحث را پیش میبرد که انسان کرامت ذاتی دارد و این کرامت که دارای سطوح و مراتبی است، با توجه به بهرهمندی و استفاده از عنصر اختیار و آزادی بروز، ظهور، تحقق و عینیت مییابد. در واقع ظرف بهرهمندی و تشخص انسان به کرامت با بهرهمندی از عنصر اختیار و آزادی معنا و مفهوم مییابد. شاید بتوان گفت: عنصر اختیار و آزادی است که این امکان را به انسان میدهد که بتواند شخصیت انسانی و کرامت ذاتی خویش را تحقق بخشد و انسانیت خود را آشکار سازد. بنابراین کرامت ذاتی انسان اختیار و آزادی او را اقتضا میکند. به سخن دیگر اگر آدمی کرامت ذاتی نداشت، امکان بهرهمندی از اختیار و آزادی نیز برای او مهیا نبود. از آن رو که انسان دارای کرامت و حرمت است باید حریم مختاریت انسان مورد احترام قرار گیرد تا بتواند اهداف و نیات خویش را با هر سمت و سو و هدفی تحقق بخشد. با توجه به چنین موقعیتی است که آزادی و اختیار نیز جزء جدانشدنی و ذاتی انسان است. مراد از آزادی و اختیار در نوشته حاضر آزادی فلسفی است. همچنین در این فصل مباحثی در زمینه انسانشناسی، اختیار، مفهوم آزادی و کرامت انسان مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند.
در فصل دوم مناسبات آزادی و امنیت بررسی شده و به سه نگره در این زمینه اشاره شده است: تقدم امنیت بر آزادی، تقدم آزادی بر امنیت و تعامل آزادی و امنیت. نگارنده مدعای خود را بر نگره سوم استوار ساخته و به این بحث در اندیشه سیاسی امام خمینی پرداخته است. از این رو بر این باور است که در نگاه امام خمینی مناسبات آزادی و امنیت از سنخ تعاملی، تأثیر و تأثری است. از یکسو آزادی در تأمین و تضمین امنیت مساعدت میکند و از سوی دیگر امنیت نیز فضا و گونههای گسترده تحقق آزادی را برای افراد و نهادها بسط و گسترش میدهد. تفصیل مباحث را بهویژه در مفهوم آزادی، امنیت، امنیت فردی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی و امنیت فرهنگی در این فصل میخوانید.
با توجه به اهمیت موضوع آزادی سیاسی، در فصل سوم آزادی و مشارکت سیاسی به این موضوع نسبتاً مهم پرداخته شده است. بنیاد نظری مشارکت سیاسی بر این اصل استوار است که نظام سیاسی از آنِ مردم و برای مردم است. بنابراین نقش و منزلت مردم در نظام سیاسی بسیار برجسته میشود و از این رو مردم باید با انتخابهایی که انجام میدهند زمام امور را به دست داشته باشند و در نظام توزیع قدرت و در واقع در سرنوشت خود اعمال نظر کنند و تأثیرگذار باشند. هرگونه اهمال و سستی در اعمال حق انتخاب میتواند موجبات پایمال شدن حقوق آنان را به همراه داشته باشد. علاوه بر اینکه امام خمینی بر بهرهبرداری از چنین حقی تأکید میکند، آموزههای دینی نیز پشتوانه نگرش ایشان در مسئله آزادی و مشارکت سیاسی است؛ مشارکتی که در آن میزان و معیار انتخاب شدن آرای آگاهانه و آزادانه انتخابکنندگان است. به هر حال در این فصل بخشهای مهمی از اندیشه سیاسی امام خمینی تبیین شدهاند.
فصل چهارم با عنوان: مردمسالاری دینی و حقوق اقلیتها درصدد است با نگاهی پسینی و درجه دوم پارهای از مباحث را که در باره اقلیتهاست در اندیشه امام خمینی طرح و بررسی کند. مباحث مقاله بهطور مشخص حول این پرسش مطرح شده است که در نظام سیاسی مورد نظر امام خمینی چه حقوق و اختیاراتی برای اقلیتهای دینی (زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان) و مذهبی (اهل سنت) در نظر گرفته شده است؟ قلمرو این حقوق تا کجاست؟ آیا تنها مسائل عبادی را شامل میشود یا مسائل سیاسی را نیز در بر میگیرد؟ به عبارتی آیا در مردمسالاری دینی مبتنی بر نظریه سیاسی امام خمینی با اقلیتهای دینی و مذهبی رفتاری عادلانه و برابرانه میشود؟ مردمسالاری دینی در این مقاله به دو عنصر اساسی یعنی رضایت خداوند و رضایت مردم اشاره میکند. به عبارتی نظام سیاسی در نظریه سیاسی امام خمینی از یکسو به پذیرش و اقبال مردم توجه میکند و آزادانه و آگاهانه و به دست توانا و انتخابگر آنان تأسیس میشود از سوی دیگر به رضایت خداوند و آموزههای شریعت اشاره میکند.
نگارنده در فصل پنجم با تبیین سه الگوی نظری نظام:آزادی مطبوعات به بررسی این مسئله در اندیشه سیاسی امام خمینی میپردازد. در این بررسی مشخص میشود اندیشه سیاسی امام خمینی در بخش آزادی مطبوعات با الگوی نظری مسئولیت اجتماعی سازگاری بیشتری دارد. دو الگوی نظری دیگر عبارتند از: الگوی نظری اقتدارگرایی و الگوی نظری آزادیگرایانه. در مقاله ضمن اشاره به اینکه در اندیشه سیاسی امام خمینی اصل بر آزادی مطبوعات است با تبیین الگوهای مذکور و با ذکر مستندات مختلف به تحلیل آرای امام خمینی در زمینه آزادی مطبوعات از منظر نظریه مسئولیت اجتماعی پرداخته شده است. در ادامه نوشته به کارکردهای مهم و مؤثر مطبوعات و نیز محدودیتهای مطبوعات در اندیشه سیاسی امام خمینی اشارات کوتاهی شده است.
بخش نهایی این مجموعه که به منظور جمعبندی مباحث حاضر تدوین شده با مروری غیرمستقیم به آنچه در فصول گذشته آمده است به نوعی جایگاه آزادی را در اندیشه امام خمینی به عنوان یک حکیم در حکمت متعالیه روشن میسازد و طرحی نو برای مباحث آتی در باب اندیشه سیاسی ایشان ارائه میدهد. ضروری بود که جایگاه امام خمینی در تداوم فلسفه سیاسی اسلامی بیان شود تا روشن گردد که ایشان افزون بر پایگاه اسلامی تشیع با توجه به چه دستگاه فلسفی و فکری سخن میگوید و مباحثش بر چه بنیادهای فلسفی استوار است. نگارنده در مبحث انتهایی که نگاه تازهای به موضوع آزادی از منظر امام خمینی میکند و طرح تازهای در این زمینه را مطرح میسازد بر این نظر است که از آنجا که امام در شمار برجستهترین فیلسوفان حکمت متعالیه است، نمیتوان در بررسی مسئله آزادی از این موضوع غفلت ورزید. این مسئله به ما کمک میکند مباحث امام خمینی را در موضوع مورد بحث در چارچوب دستگاه فلسفی و اخلاقی ایشان بررسی و ارزیابی کنیم و مختصات آن را نشان دهیم. افزون بر نگاه فلسفی و در عین اشراف امام خمینی به برهان ایشان دستی گشاده در عرفان و اشراق دارد و از سویی با کلام، قرآن، تفسیر و فقه آشنایی وافری دارد و فقیه برجستهای است که با توجه به قرار گرفتن بر مصدر مرجعیت شیعیان و صدور فتوا، با سلطنت پهلوی در افتاد و در نهایت به تأسیس حکومتی بر اساس مبانی حکمت متعالیه با عنوان جمهوری اسلامی اقدام کرد. بنابراین توجه اصلی بخش پایانی مجموعه حاضر بر این است که نشان دهد میتوان و باید آزادی را در چارچوب آن سنخ از اندیشه امام خمینی تفسیر و تحلیل کرد که وجه و نسبتی با حکمت متعالیه بیابد.»