«اگه میخوای ازدواج کنی، باید چند صدمیلیون پول داشته باشی.» اکثر مردم کشور ما این سخن تکراری و البته نادرست را در اماکن و در میان اقشار مختلف جامعه شنیدهاند. این دیالوگ را بارها و بارها در محیطهای گوناگون و از زبان افراد متفاوتی شنیدهایم. از راننده تاکسی، بقال و آرایشگر گرفته تا پزشک، مهندس، معلم و... در این میان افرادی هستند که با این سخن کاملاً موافق بوده و عدهای دیگر هم هستند که به شدت با این عقیده و دیدگاه مخالفت میکنند. متأسفانه در جامعه ما تعداد افرادی که جزو دسته اول هستند، به مراتب بیشتر از دسته دوم است. در واقع افراد موجود در جامعه ما با مشاغل مختلف و سطح و جایگاه متفاوت اجتماعی، فرهنگی و مالیشان، تعریفی غلط و نادرست را برای خود به وجود آوردهاند، تعریفی که علت شکلگیریاش را میتوان در تجملگرایی، مدگرایی، چشم و همچشمی و مواردی از این قبیل دانست.
برخی افراد از گذشته تاکنون از مقوله مهم ازدواج، تعریف غلطی ترسیم کردهاند که موجب ایجاد یأس، ناامیدی و ترس در میان اقشار گوناگون جامعه، به خصوص قشر فقیر و محروم شده است. به طوری که قشر فقیر جامعه، به دلیل ترویج فرهنگی غلط و اشتباه از ازدواج، حتی لحظهای جرئت نمیکنند به آن بیندیشند، چه برسد به اینکه بخواهند برای ازدواج خود قدمی بردارند. در همین چند سال اخیر هرگاه شخصی از دشواریها و سختیهای ازدواج و فراهم کردن هزینههای مربوط به آن سخن میگفت، افراد مسن و سالخورده در جواب آن شخص میگفتند: اگر کسی نیت ازدواج کردن و تشکیل خانواده را داشته باشد، خداوند متعال تمام هزینههای آن را فراهم خواهد کرد. در واقع آنها به دلیل تجربه شخصیشان چنین دیدگاهی را نسبت به این امر خیر و آسمانی داشتهاند. آنها ازدواج کردن زن و مرد را برخلاف دیدگاه کنونی مردم، امری کاملاً سهل و آسان میپنداشتند. در واقع آنها تنها داشتن نیتی صادقانه و خالصانه و از همه مهمتر توکل به خداوند متعال را برای محقق شدن خواسته جوانها لازم میدانستند. اما حالا متأسفانه افراد زیادی در جامعه ما تنها راه موجود برای ازدواج کردن را داشتن سرمایهای کلان میدانند. اکثر این افراد علت داشتن چنین دیدگاهی را مشکلات اقتصادی و شرایط خاص حاکم بر جامعه میدانند. آنها بر این باورند که اگر از توانایی مالی لازم برخوردار نباشند، هیچ گاه نمیتوانند ازدواج کنند. آیا داشتن چنین دیدگاهی منطقی و عاقلانه به نظر میرسد؟
به نظر شما اگر همه مردم بخواهند در وضعیت کنونی با این مقوله مهم به این شکل برخورد کنند، آیا دیگر کسی ازدواج خواهد کرد؟ قطعاً درصد قابل توجهی از مردم کشورمان، از سطح متوسط و حتی ضعیف مالی برخوردار هستند. آیا این تعداد از زن و مرد در کشور ما باید به دلیل داشتن نگرشی کاملاً غلط از مقوله ازدواج، خود را از متأهل شدن و مستقل شدن محروم کنند و تا آخر عمرشان مجرد بمانند؟
در میان برخی از مردم کشورمان امر ازدواج به گونهای کاملاً غلط و نادرست تعریف شده است. به طوری که اگر کسی قصد ازدواج کردن داشته باشد، باید حتماً از پشتوانهای مالی یا از یک حساب بانکی پر از پول برخوردار باشد.
از جمله دلایلی که باعث شده است اکثر افراد جامعه چنین دیدگاه غلطی در مورد ازدواج داشته باشند، چشم و همچشمی، تجمل گرایی و پیروی از مقوله مد و حواشیهای آن است. افرادی که درگیر اینگونه مسائل میشوند، به دلیل توجه شان به ظواهر قضیه و تجملات بیاساس و بیمورد، خود را از ازدواج کردن با فرد مورد نظرشان محروم میکنند. در صورتی که در گذشته همه افراد جامعه با کمترین هزینه و با سادهترین شیوه ممکن، مراسم عقد و عروسی برپا میکردند و بنیان خانوادهشان را به سادگی و آسانی ایجاد میکردند. امروزه عده زیادی از جوانها میلیونها تومان را به منظور اجاره تالارهای مجلل و سالنهای پر زرق و برق خرج میکنند. گویا این دسته از افراد قصد دارند تا مراسم ازدواج خود را به مسابقه و رقابت تبدیل کنند. آیا بهتر نیست این هزینههای هنگفت را برای روزهای پر فراز و نشیب زندگی مشترک خود نگه دارند؟ آیا برای شروع زندگی مشترک حتماً باید گرانترین وسایل را برای خرید جهیزیه انتخاب کنند؟ آیا واقعاً اگر وسیلههای جهیزیه را از میان کالاهای ارزان قیمت انتخاب کنند، بحران و مشکل خاصی در زندگی شان به وجود خواهد آمد؟ بهتر نیست به جای آنکه مشکلات اقتصادی را مانعی برای ازدواج کردن خود بدانند، عقیده و نگرش غلط خود را در مورد نوع برگزاری مراسم ازدواج و سایر مسائل مربوط به آن به شکلی صحیح تغییر دهند؟
بهتر نیست به جای آنکه قبل از مراسم خواستگاری به طرق مختلف، مبلغی را فراهم کنند تا با استفاده از آن مراسمی تجملی را برگزار کنند، همان مبلغ را برای تأمین مخارج زندگی مشترک خود پس انداز کنند؟ آیا مهمترین و اصلیترین بخش زندگی مشترک، تنها در نوع برگزاری و کیفیت شب عروسی شما خلاصه میشود؟
در حال حاضر معضل دیگری که در میان برخی از مردم جامعه به وجود آمده و موجب ایجاد فرهنگی کاسبکارانه در میان آنان شده است، حساب و کتابهای برخی از پدر و مادرها در مورد مسائل مادی مربوط به ازدواج است. گاهی نیز این خود خانمها هستند که اصرار بر تعیین مهریهای چند هزار سکهای دارند. مهریهای که شاید به دلیل نداشتن اعتماد کافی به همسر خود یا به دلیل داشتن درکی نادرست از ازدواج و گاهی اوقات به دلیل حرف و حدیثهای برخی از اطرافیان و حتی در برخی موارد، به دلیل نیتهایی فریبکارانه باعث میشود برخی خانمها هزاران سکه به عنوان مهریه خود در مراسم ازدواج تعیین کنند. اگر زن و مردی واقعاً عاشقانه یکدیگر را دوست داشته باشند، بدون در نظر گرفتن تعداد صفرهای موجود در حساب بانکی یکدیگر، زندگی خود را آغاز میکنند.