کد خبر: 943818
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۱:۰۴
مریم زاهدی
سرويس زنان جوان آنلاين: کشف حجاب زنان به عنوان بخشی از فرآیند مدرن‌سازی ایران تنها به‌اصطلاح دستاوردی است که تاریخ برای حوزه زنان در کارنامه پهلوی اول ثبت کرده است. اگر سری به متون تاریخی بزنید و حضور و مشارکت زنان در برهه‌های گوناگون و بزنگاه‌ها را مورد واکاوی قرار دهید با حضور و مشارکت پررنگ‌تر زنان مواجه خواهید شد، اما در واقعه کشف حجاب زنان ایرانی که همگی مؤمن و معتقد به اصول و پایبند به ارزش‌های اسلامی بودند ناگزیر شدند در انتخاب میان حجاب و مشارکت‌های اجتماعی گزینه نخست را برگزینند و این مسئله موجب شد بسیاری از زنان از تحصیل، مشارکت‌های اجتماعی و پیشرفت‌های فرهنگی و اقتصادی جا بمانند. دوره دوم پهلوی، اما تغییرات فرهنگی اجتماعی به شکلی نرم‌تر از پهلوی اول ادامه یافت. محمدرضا پهلوی نه با باتوم که با تلویزیون و سینما و راه‌اندازی دیسکو و کازینو به شکلی نرم و خزنده کوشید تا سبک زندگی مردم کشورمان را غربی‌سازی کند و با این شیوه تازه تا حدودی توانست موفق عمل کند.

با تمام این‌ها حاکمیت فضای دینی بر جامعه ایران و فضای غیرمذهبی ناامن و گاه غیراخلاقی در دوران پهلوی دوم مانعی جدی بر سر راه حضور و مشارکت زنان در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بود. فعالیت زنان در حوزه‌های فرهنگ و هنر به معنای ذوب شدن آن‌ها در فضایی لاابالی بود و سینمای ایران و ژانر سینمایی فیلمفارسی به گونه‌ای بود که هیچ‌گاه هیچ دختری از یک خانواده متشخص و مذهبی نمی‌توانست به این عرصه ورود کند و استعدادهایش را به منصه ظهور برساند. اوضاع حاکم بر جامعه و تضاد‌ها میان فضای ارزشی مردم و فضای ارزشی حکومت به گونه‌ای بود که اغلب خانواده‌ها حتی برای ادامه تحصیل دخترانشان در دانشگاه‌ها نگران بودند و نمی‌توانستند به فضا‌های دانشگاهی اعتماد کنند. این مسئله مانعی جدی بر سر راه ارتقای جایگاه اجتماعی زنان محسوب می‌شد. با این همه شاه برای رسیدن به تجدد ناگزیر بود تا به شکل فرمایشی هم که شده مشارکت زنان را در جامعه رقم بزند.

نقش زنان جامعه ایرانی در دوره پهلوی دوم را می‌توان طی دو مقطع زمانی بررسی کرد؛ مقطع زمانی نخست از زمان برکناری رضاشاه آغاز و تا سقوط دولت ملی مصدق به طول می‌انجامد. در این دوران باتوجه به خلأ قدرت و فضای سیاسی حاکم بر جامعه ایران، گروه‌های زنان تجدید حیاتی هرچند محدود را تجربه می‌کنند، اما در مقطع زمانی دوم که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شده و تا پیروزی انقلاب اسلامی امتداد می‌یابد، پهلوی دوم که در پی استحکام پایه‌های قدرت و سلطنت خود است، ضمن نابودی و سرکوب مخالفان، به متمرکزسازی فعالیت زنان می‌پردازد، اما به رغم تمامی اقدامات محمدرضا شاه در دولتی ساختن فعالیت‌های زنان، شاهد مشارکت فعال آن‌ها در به ثمر رساندن و پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در سال‌های پایانی این دوره هستیم. در سال ۱۳۳۸ «شورای عالی جمعیت‌های زنان» زیر نظر اشرف پهلوی با عضویت ۱۷ سازمان مختلف زنان پدید آمد، اما به‌رغم فعالیت‌های این شورا به ویژه تلاش آن در آماده‌سازی فضای سیاسی برای پذیرش حق رأی برای زنان، این سازمان نتوانست تمرکز و وحدت عمل را در بین اعضای خود به وجود آورد و نهایتاً به دلیل کم‌تحرکی منحل شد و به جای آن سازمان وسیع‌تر و منسجم‌تر «زنان ایران» به دستور اشرف در سال ۱۳۴۵ موجودیت یافت و طی دهه بعد بسیار گسترده شد. تشکیلات درباری زنان در دوران پهلوی هم می‌توانست نمایشی از مشارکت زنان را در راستای پروژه تجدد محمدرضا شاه به نمایش بگذارد و هم خواسته‌ها و فعالیت‌های زنان را در محدوده خواسته‌ها و انتظارات حکومت مدیریت کند، اما ماجرا آن‌طور که شاه دلش می‌خواست پیش نرفت و در کنار تشکیلات درباری زنان، حرکت‌های خودجوش مردمی زنان در دوران انقلاب را شاهد بودیم به گونه‌ای که زنان در کنار مردان و گاهی جلوتر از آنان در خط مقدم مبارزه با سیاست‌های پهلوی قرار گرفتند. بی‌شک نقش زنان در به ثمر رسیدن انقلاب اگر از نقش مردان پررنگ‌تر نباشد کمرنگ‌تر نیست. انقلابی که به زنان تشخص داد و موجب شد این بار زنان جامعه ایرانی با حفظ حجاب و در نتیجه آرامش و امنیتی که در سایه همین حجاب برایشان فراهم شد در جامعه‌ای با حاکمیت ارزش‌های انقلابی و اسلامی بتوانند در تمامی عرصه‌ها ورود یابند و خوش بدرخشند زیرا دیگر محدودیت‌ها و نگرانی‌های دوران پیش از انقلاب بر جامعه حاکم نیست. زنان جامعه ایران حالا در عرصه‌های سیاست، فرهنگ و هنر و علم و دانش و فناوری و ورزشی توانسته‌اند به قله‌های پیشرفت برسند و این دستاوردی است که انقلاب برای زنان به ارمغان آورده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر