سرویس فرهنگی جوان آنلاین: «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند» این بیت از حافظ را مرحوم پرویز خانلری در ابتدای مقدمه ترجمه کتاب «تریستان و ایزوت» نوشته «ژوزف بدیه» آورده است. خانلری در این مقدمه نوشته: «در ادبیات فارسی داستانهای عاشقانه فراوان است. از ویس و رامین و لیلی و مجنون و فرهاد و شیرین و یوسف و زلیخا همه جا سخن میرود. اما این داستانهای شیرین، با همهی زیبایی و دلاویزی، ما را از شنیدن نظایر آنها بینیاز نمیکند.»
داستان دلکش، عاشقانه و اسطورهای «تریستان و ایزوت» روایت عشق پر سوز و گداز «تریستان» فرزند پادشاه لونوا و «ایزوت» دختر زرین موی پادشاه ایرلند است؛ قصهای پر فراز و نشیب و جذاب که ترجمه زیبا و خوش خوان «پرویز ناتل خانلری» آن را یکی از خواندنیترین آثار در عصر افول قصهگویی کرده است. متن کتاب نیز به نثری تحریر شده که گویی قصهگویی پیر در شبی مهتابی از بهار، جمعی را کنار آتش نشانده و برای آنها از خاطرات و قصههای روزگار دیرین روایت میکند.
تریستان که مادرش او را به خاطر غم سنگین فوت همسرش بدین اسم که معنای غم پرور میدهد، نامیده است در راه آوردن «ایزوت زرین موی» از ایرلند برای ازدواج با پادشاه کورنوای به اشتباه خدمهی ایزوت معجون عشق را به جای شربت مینوشد و ناخواسته دل به «ایزوت» میسپارد. او سالها در این غم میسوزد و بلاهاست که از سوی بدخواهان و توطئهگران بر او و ایزوت نازل میشود. پاداش این زجرها ماندگاری اسطورهای ایزوت در تاریخ اروپا است.
آنطور که در مقدمه این کتاب آمده، قدیمیترین روایت این عشق بیثمر، از قلم شاعری با نام برول مربوط به سال ۱۱۵۰ م. بر جای مانده و در همهی سالهای گذشته بارها و بارها از قلم هنرمندان، فیلمسازان، نقاشان، شاعران و نویسندگان آلمانی و فرانسوی روایت گشته است. متن حاضر در این کتاب، اما حاصل زحمات ژورف بدیه، استاد ادبیات فرانسه و متخصص متون قرون وسطا، است. بدیه مجموع روایاتی را که به زبانهای مختلف از این داستان موجود بود را روی هم ریخته و گسیختگیهای روایات را پینه زد تا متنی کامل با مراعات اسلوب انشای قدیم روایت کند.
بسیاری «تریستان و ایزوت» را هم سنگ با افسانه «ویس و رامین» شاهکار فخرالدین اسعد گرگانی، میخوانند؛ حتی هانری ماسه، خاورشناس مشهور فرانسوی، طی خطابهای در پاریس از منظومه ویس و رامین به عنوان «تریستان و ایزوت در ایران» یاد کرد، و الحق هم این دو داستان جز در برخی از جزئیات و پایانبندی، به یکدیگر نزدیک هستند.
قصه «تریستان و ایزوت» در کتابی با حجم ۱۳۱ صفحه توسط انتشارات علمی و فرهنگی باز نشر شده است. این داستان در بر گیرنده نوزده فصل تحت عناوین کودکی تریستان، مورهولت ایرلندی، در طلب دلبر زرین موی، مهردارو، برانژیین در چنگ غلامان، کاج بلند، فروسن گورزاد، جستن از دیر، جنگل موروا، اوگرن رهبان، گدار خطر، داوری با آهن تفته، آواز بلبل، زنگلهی جاودانه، ایزوت سپیده دست، کاهردن، دیناس لیدانی، تریستان مجنون و مرگ است. عناوین فصول به خوبی نشان دهندهی فراز و نشیب و پایان دردناک این قصه میباشد.
در عصر حاضر که سنت قصهگویی افول کرده است و شهرنشینی موجب گشته، پدرها و مادرها قصههایی که نسل به نسل، سینه به سینه منتقل میشد را فراموش کنند و سنتهای لیلیومجنون خوانی در جمعهای خانوادگی به تاریخ بپیوندد، خواندن سرگذشت «تریستان و ایزوت» به شدت به جوانان دوستدار ادب توصیه میشود.