کد خبر: 926705
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۵
وحید حاجی‌پور
دولت دمکرات اوباما با دولت جمهوری‌خواه ترامپ در هر چه که تفاوت داشته باشند، در یک موضوع نقطه اشتراک دارند؛ در هر دو دولت که تحریم‌های سختی علیه جمهوری اسلامی ایران وجود داشته و دارد، همبستگی و هم‌افزایی غیرقابل وصفی میان دستگاه‌های اجرایی این کشور برای عملیاتی کردن تحریم‌ها وجود دارد. در امریکا، وزارت خرانه‌داری با همکاری وزارت امورخارجه و وزارت انرژی امریکا تحریم‌ها و انواع سناریو‌ها را تدوین کرده و وزارت امور خارجه این کشور، وظیفه متقاعد کردن کشور‌ها را برای اجرایی کردنش را بر‌عهده می‌گیرد.

برای درک این مطلب بهتر است به گفته سید‌محسن قمصری، مدیر سابق امور بین‌الملل شرکت ملی نفت توجه کنیم: «ما در دوران تحریم می‌دانستیم مدیران تولیدکننده قطعات پالایشی امریکایی جزو گروهی هستند که با خانم کلینتون، وزیر وقت امور خارجه امریکا به کشور‌های شرق آسیا سفر می‌کنند؛ خانم کلینتون در جلسات خود پالایشگران شرقی را تهدید می‌کرد که اگر از ایران نفت بخرید به شما قطعات نمی‌دهیم و تحریمتان می‌کنیم یا مثلاً پاکستان را تهدید کردند که اگر از ایران نفت بخرید امریکا کل واردات از این کشور را متوقف می‌کند، زیرا بخش اعظمی از منسوجات پاکستان به ایالات‌متحده می‌رود؛ سفیر امریکا در هند به‌طور مرتب مدیران پالایشگاه‌ها را احضار می‌کرد و به آن‌ها دستور می‌داد که از ایران نفت مازاد بر سهمیه مشخص شده نخرند.»

در دوره نخست تحریم خرید نفت ایران، وزارت امورخارجه امریکا از همه توان و ظرفیت موجود در سایر دستگاه‌ها بهره برد و در سفر‌هایی که وزیر وقت امور خارجه این کشور به کشور‌های مختلف داشت، نمایندگان بلندپایه‌ای از وزارتخانه‌های خزانه‌داری و انرژی حضور داشتند و تمامی راه‌های همکاری این کشور‌ها را با ایران محدود می‌کردند.
دقیقاً چنین روندی در دولت فعلی امریکا نیز دنبال می‌شود؛ مایک پمپئو به کشور‌های خریدار نفت ایران سفر می‌کند تا برنامه تحریمی ایران به درستی اجرا شود، وزیر انرژی امریکا هم با وزرای نفت عربستان و روسیه دیدار و برای دوران آغاز تحریم‌های نفتی با آن‌ها رایزنی می‌کند. تمامی سفر‌های خارجی و مذاکرات بین‌المللی که در‌این‌باره انجام می‌شود در یک برنامه‌ریزی دقیق و اصولی صورت می‌گیرد، اما در ایران، نه‌تن‌ها سناریو‌های دقیقی در‌این‌باره وجود نداشته و ندارد، بلکه شاهد نوعی بی‌تدبیری و بی‌تفاوتی هستیم. وزیر نفت تنها به نامه‌نگاری با دبیرکل اوپک می‌پردازد و به او می‌گوید کشور‌های عضو اوپک باید به سهمیه‌ها پایبند باشند؛ مدیرعامل شرکت ملی نفت هم بیکارترین مدیر نفتی این روز‌های کشور است که دفتر کار خود را برای استراحت در منزل ترک می‌کند؛ مدیرعامل شرکت نیکو هم که نقش مهمی در دور زدن تحریم و لابی دارد، جوانی ۳۲ ساله است که یک روز سابقه کار در صنعت نفت ندارد و ورود به بازار کار را از مدیریت این شرکت آغاز کرده است. مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت هم از توانمندی خاصی بهره‌ای ندارد و دراین میان این کارشناسان فروش نفت هستند که به کشور‌های خریدار نفت ایران سفر می‌کنند تا کاهش نیافتن صادرات نفت ایران را پیگیری کنند.

این هم از عجایب مدیریت تحریم‌ها در ایران است که همه سر جای خود نشسته و منتظر امداد غیبی هستند؛ امریکا وزرای خود را برای تحریم ایران به صف کرده است، اما در ایران، مدیران ارشد در اتاق‌های خود نشسته‌اند و کارشناسان برای رایزنی به کشور‌های خریدار نفت ایران سفر می‌کنند. در چنین شرایطی که سطح چانه‌زنی از سطح وزیر و مدیرعامل شرکت ملی نفت به سطح کارشناس می‌رسد، مبرهن است که هیچ اراده‌ای برای مقابله با امریکایی‌ها وجود ندارد. برخورد کاملاً منفعلانه وزارت نفت با مسئله فروش نفت مختص امروز نیست، سال گذشته که هشدار‌های بسیاری درباره احیای تحریم‌های نفتی داده شد، این انفعال وجود داشت تا امروز که حتی مدیرعامل شرکت ملی نفت هم حاضر نیست دفتر کار خود را ترک و به کشور‌های خریدار نفت ایران سفری کند. گویا مدیران ارشد کشور هنوز این مهم را نپذیرفتند که کشور در محاصره اقتصادی قرار دارد؛ اغلب در اتاق‌های خود نشسته و تماشاگرند؛ به تماشای دیپلماسی فشرده امریکایی‌ها و دلخوش به آینده‌ای که بسیار سخت به نظر می‌رسد. سخت است، چون اراده‌ای برای مقابله وجود ندارد؛ به همین دلیل بود که حتی معاون اول رئیس‌جمهور هم از انفعال مدیران کشور انتقاد و به شکلی خاص این دسته از مدیران را تهدید کرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار