خرداد سال ۶۰ ماهی پر از اتفاقات مهم سیاسی است. اتفاقات سیاسی این ماه علاوه بر فضای شهرها بر فضای جبههها نیز تأثیر میگذارد. این اتفاقات وضعیت شهر را ملتهب میکند ولی در داخل جبههها مثل آبی روی آتش است. خبر عزل بنیصدر جای ایجاد بحران، وحدت و یکدلی را برای رزمندگان به ارمغان میآورد. درست یک روز پس از عزل بنیصدر، رزمندگان برای نشان دادن وفاق و وحدتشان، عملیاتی مهم و سرنوشتساز را در دارخوین انجام میدهند؛ عملیاتی که به خاطر اتفاقات سیاسی کشور، عملیات فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا نام میگیرد.
نیروهای سپاه به مدت چهار ماه بدون سروصدا و جلب توجه دشمن و در نزدیکی نیروهای عراق شبانه یک کانال به طول ۱۳۰۰ متر و به شکل T. حفر کرده بودند که انتهای آن وارد میدان مین در جلوی خاکریز و خط آتش دشمن میشد. پیشانی این کانال به موازات خط آتش دشمن و به فاصله ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر قرار داشت. تجربههاى به دست آمده از عملیات آفندى قبلى در منطقه ماهشهر ـ. آبادان، اجراى یک عملیات آفندى در منطقه دارخوین را بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار داده بود.
پخش خبر برکناری بنیصدر، وضعیت جبهه را در بهترین حالت ممکن قرار داد. سردار رحیم صفوی و شهیدحسن باقری عملیات را طراحی و اجرا کرده بودند و فرماندهی سه محور اصلی آن را شهیدان منصور موحدی، پهلواننژاد و رضا رضایی بر عهده داشتند. از آغاز کار، طرحریزى عملیات بر پایه استفاده از پیاده نظام در یک عملیات شبانه به منظور تصرف خاکریزهاى یکم و دوم دشمن در جنوب آبادى محمدیه، واقع در جنوب دارخوین، قرار داده شده بود.
عملیات باید در تاریکی انجام میگرفت و به همین خاطر پس از اجراى ۱۰ دقیقه آتش تهیه، هجوم رزمندگان اسلام در ساعت چهار و ۱۵ دقیقه بامداد روز ۲۱ خرداد به مواضع دشمن آغاز شد. دشمن از سرعت عمل و حرکت نیروهای ایرانی غافلگیر میشود و چندین ساعت پس از اجرای عملیات تازه واکنش نشان میدهد. پاتک دشمن، توان مقابله با نیرو و اتحاد رزمندگان را ندارد و کارساز نیست.
شهید حسن باقری از فرماندهان عملیات درباره وضعیت و پیشرفت رزمندگان در عملیات «فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا» چنین میگوید: «عراق برای اینکه آبروی خود را در سطح بینالمللی حفظ کند، ۱۵ تانک را در قسمت شرقی پل حفّار مستقر کرده بود که یا از غرب کارون آورده بود یا همان تانکهایی بود که در شرق کارون بود و از آنجا فرار کرده بودند. بالاخره، برادران با کمک نیروهای بالا و پایین و محور ۳ موفق به تصرف پل و در شب دوم موفق به انفجار آن شدند. عدمهدایت عملیات در سطح لشکر [۷۷ خراسان]که نتوانسته بود ۲ تیپ را با هم هماهنگ کند، یکی از عمده علل تلفات ما در کنار پل حفّار بود، به صورتی که یگانهای تانک ارتش در شرق و غرب جاده آسفالته همانطور که هنوز هم مستقر بودند بدون اینکه به سمت کناره کارون پیشروی کنند فقط حدود یک گروهان تانک چیفتن به یک کیلومتری کارون آمده بودند و تیرهای آنها هم بهصورت دیدهبانی اجرا میشد. تعداد تلفات عراقیها در این محور بسیار زیاد بود.»
پیشروی رزمندگان به دل دشمن به خوبی جواب میدهد. به گونهای که تا ساعت ۳۰/۱۰ صبح حدود ۲۰۰ نفر از افراد ارتش بعث عراق به اسارت درمیآیند. نیم ساعت بعد هم واحدهاى ایرانى به آخرین حد پیشروى تعیین شده رسیدند و منطقه را از وجود دشمن پاک کردند. در این عملیات رزمندگان با کمترین امکانات و مناسبترین طرح عملیاتی، در حساسترین مقطع انقلاب که منافقین کوردل بر طبل تو خالی بنیصدر میکوبیدند، بر دشمن تاختند و یکی از زیباترین صفحات تاریخ جنگ مظلومانه را آفریدند.
عملیات فرمانده کلقوا با ۱۲۰ شهید، بزرگترین تأثیر نظامی و سیاسی را در بحرانیترین مقطع تاریخ انقلاب اسلامی به جای گذاشت. عملیات فرمانده کل قوا تأثیر بسیار زیادی در اجرای عملیات بعدی داشت و در حالی که بنیصدر ۱۰ روز پس از موفقیت عملیات یاد شده همراه با منافقین از کشور گریخت، بسیاری از کارشناسان ارشد نظامی، طرحریزی، اجرا و موفقیت عملیات ثامنالائمه را که باعث آزادسازی آبادان از محاصره شد، نتیجه تجربههای این عملیات دانستند.