ماكس آبراهامز، استاد دانشگاه نورث وسترن و عضو شوراي روابط خارجي امريكا در بحبوحه ادعای حمله شيميايي در سوريه نوشت: «20 سال ديگر كتابي نوشته خواهد شد كه چگونه كلاه سفيدها به جنگ جهاني سوم دامن زدند. » اما هنوز چند روزي از پايان بحران شيميايي نگذاشته كه روايتهاي دقيقي از نقش اين گروه به اصطلاح «مدني» كه جايزه اسكار را نيز در پرونده خود دارد، منتشر ميشود. «رابرت فيسك»، روزنامهنگار سرشناس انگليسي كه نزديك به سه دهه است تحولات شامات را از نزديك دنبال ميكند، اخيراً به همان جايي رفته كه گفته شده حمله شيميايي رخ داده اما تحقيقات وي نشان ميدهد هيچ حمله شيميايي رخ نداده، بلكه قربانيان در تصاوير به دليل نرسيدن اكسيژن دچار بدحالي شدهاند كه به دليل وزش باد شديد و ورود گرد و خاك به داخل تونلهاي زيرزميني دچار نفستنگي شده بودند و «كلاه سفيدها» با جعل صحنه آنها را كشته شده با گاز سمي نشان دادهاند.
به گزارش فارس، رابرت فيسك خبرنگار روزنامه اينديپندنت كه در پوشش اخبار منطقه غرب آسيا سابقهاي طولاني دارد و در مقايسه با اغلب خبرنگاران غربي رويكردي منصفانهتر در قبال تحولات منطقه دارد، اندكي پس از ادعاي حمله شيميايي به شهر دومای سوريه، به اين شهر سفر كرده است. روايت فيسك از سفر به دوما از گفتوگو با يكي از پزشكان بيمارستاني آغاز ميشود كه تروريستها در شب حادثه از آنجا ويدئويي منتشر كردند كه نشان ميداد دهها زن و كودك، هراسان از حمله شيميايي، روي خود آب ميريزند تا بلكه از گزند اين مواد مصون بمانند.
عصيم رهيباني، پزشك مورد استناد فيسك هرچند در محل حادثه حضور نداشته اما به نقل از پزشكاني كه آن شب در نوبت شيفت بودهاند، ميگويد آن ويدئو واقعي بوده است. اما نكتهاي كه او بدان اشاره ميكند، اين است كه افرادي كه در آن ويدئو مشاهده ميشوند، نه به دليل حمله شيميايي، بلكه به دليل نرسيدن اكسيژن دچار بدحالي شدهاند. فيسك خاطره يك دختر بستري در بيمارستان از شب حادثه را نقل ميكند: «آن شب با خانوادهام در زيرزمين خانهمان در ۳۰۰ متري اينجا بوديم. همه دكترها ميدانند چه اتفاقي افتاده است. هر شب مدام [از سوي نيروهاي دولتي] تيراندازي شديدي ميشد و هواپيماها هم هميشه بالاي شهر ميچرخيدند. اما آن شب، باد و گرد و خاك زيادي بلند شده بود. گرد و خاك وارد زيرزمين و انباريهايي شد كه مردم آنجا زندگي ميكردند. مردم به خاطر نرسيدن اكسيژن و نفستنگي آمدند اينجا. ناگهان يك نفر كه كنار در ايستاده بود، يكي از اعضاي «كلاه سفيدها»، فرياد زد «شيميايي»! و آشوبي به پا شد. مردم شروع كردند روي يكديگر آب ريختن. بله، ويدئو همين جا ضبط شد و واقعي بود، اما مردم دچار نفس تنگي بودند، نه مسموميت شيميايي. »
به نوشته فيسك، «كلاه سفيدها» كه در غرب به عنوان يك نيروي امدادي «افسانهاي» شناخته ميشوند، در جريان درگيريها نقشي آشنا ايفا كردهاند. بخشي از بودجه آنها را وزارت خارجه (انگليس) تأمين ميكند و اغلب نيروهاي محلي آنها از مردان اهل دوما بودهاند.
فيسك در پايان گزارش بار ديگر به اين سؤال باز ميگردد كه آيا دوما واقعاً مورد حمله شيميايي قرار گرفته است يا نه: «چطور پناهجويان اهل دوما كه در اردوگاههايي در تركيه بودهاند از حمله شيميايي صحبت كردهاند، در حالي كه امروز هيچكس در دوما آن را به خاطر نميآورد؟»
فيسك در پايان نوشته است: « يك سرهنگ ارتش سوريه از من پرسيد كه آيا ميخواهم ببينم تونلها [كه تروريستها ساختهاند] چقدر عميق است؟ من بعد از طي بيش از يك مايل [داخل تونل]، توقف كردم. او با كنايه از گفت: «اين تونل شايد تا بريتانيا برسد.»