يكي از فرزندان مهدي كروبي در مصاحبه با روزنامه آرمان از برخي شرايط حصر گفته است. از سفرهاي كروبي در دوران حصر تا انتقال به منزل خودش. محمدحسين كروبي ميگويد: «در ابتداي حصر حاج آقا در آپارتماني كه براي ايشان در نظر گرفته شده بود بهدليل ايرانيتي كه در پنجرهها نصب شده بود دچار كمبود شديد ويتامين دي و پوكي استخوان شدند. به همين دليل چند سفر چند روزه ايشان را به بعضي از مناطق بردند. خوشبختانه بعد از هفت يا هشت ماه كه از آغاز دولت آقاي روحاني گذشته بود حاج آقا به منزل خودشان در جماران منتقل شدند كه در منزل شخصيشان وضعيت تا حدود زيادي بهتر از گذشته شد. اين سفرها بعد از انتقالشان به منزل قطع شد. البته امسال در شب عيد پيشنهادي به حاج آقا داده شد كه اگر تمايل به سفر داريد ما شرايط را براي شما مهيا كنيم كه ايشان موافقت نكردند و اظهار داشتند نيازي به سفر ندارم. تا آنجا كه در ذهنم هست شمال كشور، مشهد مقدس، سرعين اردبيل و زنجان چهار منطقهاي بودند كه در سه سال اول به همراه ماموران امنيتي به سفر برده شد.» پيش از اين هر گاه مسئولين امنيتي از شرايط و امكانات حصر كروبي ميگفتند، با انكار حاميان فتنه و اصلاح طلبان مواجه شده و آن را دروغ ميخواندند؛ اما اين بار پسر مهدي كروبي اينگونه ميگويد. نكته جالب ديگر در اين مصاحبه، تصريح اين نكته است كه جمعي از نمايندگان مجلس كه خود را كميته رفع حصر مينامند، با آيتالله آملي لاريجاني كه از مخالفان سران فتنه به شمار ميرود، ديدار كردهاند، اما با وجود آنكه رفع حصر از شعارهاي انتخاباتي 92 و 96 حسن روحاني بود، او تاكنون به اين كميته وقت ملاقات نداده است.
اسلحه خالي مشاور روحاني مقابل تروريسم
محمد قوچاني، روزنامه نگار اصلاحطلب و مشاور رسانهاي رئيس جمهور يادداشتي در روزنامه سازندگي نوشته و به زعم خود راه حلي براي مسئله فلسطين ارائه كرده است. او ابتدا مينويسد كه بحران سوريه دو چشم انداز را مقابل ايران قرار داده است: اول سازش و دوم مقاومت و سپس اولي را انزواطلبي دانسته و رد ميكند و بر مقاومت صحه ميگذارد. با اين حال، او راه حل خودش را دارد وقتي در پايان يادداشتش مينويسد: «جان كلام آنكه سياست خارجي را بايد خالي از هرگونه تعلق ايدئولوژيك در خدمت فرهنگ و امنيت ملي قرار داد؛ غربگرايي و غرب ستيزي هر دو الگوهايي ايدهآليستي در سياست خارجياند كه ايران را به بيراه ميبرد و با دور ساختن اين گروههاي افراطي و تفريطي اعتدال گرايي در سياست خارجي همان است كه از پيوند دو استراتژي مقاومت و امنيت ملي ايران به دست ميآيد. جايي كه ما با يك دست اسلحه و يك دست شاخ زيتون در برابر دشمن بايستيم و به زمان جنگ، جنگ و به زمان صلح، صلح كنيم. »
ايدئولوژي زدايي از سياستهاي جمهوري اسلامي، حكومتي كه در پي انقلابي به تمام معنا ايدئولوژيك شكل گرفت، سياست هميشه بخشي از اصلاحطلبان بوده است كه اين بار هم صريحاً از سوي قوچاني بيان شده است. اما در مورد فصل الخطابي كه او نوشته، «جنگ به وقت جنگ و صلح به وقت صلح» دو نكته قابل بيان است؛ اول آنكه سياست جمهوري اسلامي اسلامي همواره در مسائل نظامي، دفاعي بوده است. 40 سال نه به كسي تجاوز كردهايم، نه آغازگر هيچ جنگي بودهايم. فقط جايي وارد جنگ شدهايم كه به خاك ما، امنيت ما و مواضع ما حمله شده است و در غيراين صورت هم با همه در صلح بودهايم. حتي بارها جمهوري اسلامي، چه زمان امام و چه دوران زعامت آيتالله خامنهاي به خاطر ادب اسلامي و رعايت حرمت برادري در برابر ظلمي كه به ملت شده، شديداً خويشتن داري كرده و بهرغم حق مسلم، دست به اسلحه نبرده است. نكته دوم آنكه مثالي كه محمد قوچاني ميزند، بوي سازش ميدهد و همان اين بدبيني را ايجاد ميكند كه گويا ناديده گرفتن نكته اولي كه نوشتيم از سوي او چندان هم سهوي نبوده است. چه آنكه يك دست شاخه زيتون و يك دست اسلحه يادآور نطق معروف ياسر عرفات در سازمان ملل در سال ۱۹۷۴ است كه با دستي زيتون و دستي اسلحه نطق كرد و در حالي كه سرزمينش و امنيتش در اشغال بود تازه تهديد كرد كه «ما ميل نداريم كه حتي يك قطره از خون اعراب يا يهود بر زمين ريخته شود… امروز من آمدهام با يك شاخه زيتون در يك دست و تفنگ رزمنده راه آزادي در دست ديگر، كاري نكنيد كه شاخه زيتون از دست من رها شود... »
يكي از متفكران غربي ميگويد كه «وقتي در دست عرفات شاخه زيتون را ديديم، در حاليكه فلسطين در دست اسرائيليها بود، فهميديم اسلحهاش هم خالي است! بنابراين هم شاخه زيتون را از دستش گرفتيم و هم اسلحهاش را!» و گذر زمان نشان داد كه اسلحهاش خالي بود و هر دو را از او گرفتند. ميبينيد؟ مثالي كه محمد قوچاني ميزند، در حالي كه جنگ در مواضع ما در خاورميانه به شدت در جريان است و امريكا و اروپا از هزاران كيلومتر دورتر در منطقه ما حضور دارند، عجيب بوي سازش ميدهد؛ بوي تفنگي خالي كه فقط اداي مقاومت مقابل تروريسم را درميآورد.