کد خبر: 900508
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۱
عليرضا سزاوار

علي زرافشان از كاهش كنكوري‌ها خبر داده و گفته كه كاهش جمعيت دانش‌آموزي به آموزش عالي رسيده تا جايي كه داوطلبان كنكور از يك ميليون و ۷۰۰ هزار به ۸۰۰ هزار نفر در سال‌هاي اخير رســيده اســت.
وي كاهش جمعيت متقاضيان دانشگاهي را باعث رونق كسب و كار دانسته و گفته كه «پســران دريافته‌اند راه اشتغال لزوماً از تحصيل در دانشگاه نمي‌گذرد. طبق اعلام وزارت كار ۶۷ درصد شــاغلان كشور داراي مدرك ديپلم يا پيش‌دانشگاهي هســتند.»
زرافشان با اعلام اينكه بيش از ۶۰ درصد فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌ها در مشاغل مرتبط با رشته تحصيلي‌شان كار نمي‌كنند، اضافه كرد: «در واقع سرمايه كشور چند سالي در راستاي تربيت افراد در رشته‌هايي صرف مي‌شود كه بازار كاري ندارد. البته اين موضوع به تغيير هرم جمعيتي كشور و كاهش شديد ميزان داوطلبان دانشگاه‌ها باز‌مي‌گردد.»
اينطور كه معاون آموزش متوسطه گفته، آمار دانش‌آموزان از ۵۵۰ هزار نفر در پايه سوم متوسطه نظري يك مرتبه به ۴۳۰ هزار نفر در دوره پيش‌دانشگاهي كاهش يافته و افراد با مدرك ديپلم وارد بازار كار مي‌شوند.
اين مقام وزارت آموزش‌و‌پرورش اما كاهش شمار متقاضيان دانشگاهي را موقتي خوانده و گفته كه «بنا بر پيش‌بيني‌هاي تغيير حركت جمعيتي تا ۱۰ سال ديگر دوباره به جمعيت ۱۷ ميليوني دانش‌آموزي برمي‌گرديم و دوباره با درخواست زياد براي ورود به دانشگاه مواجه مي‌شويم.»
در حال حاضر كسب درآمد و شغل داشتن دليلي است كه موجب شده تحصيلات پايه براي نوجوانان جذابيت نداشته باشد. از طرف ديگر همگرا نبودن كيفيت تحصيل و ظرفيت رشته‌هاي تحصيلي با بازار كار موجب شده تا دانش‌آموختگان در مشاغل مرتبط با تحصيلاتشان فعال نباشند.
همچنين به گفته رئيس سازمان سوادآموزي ايران، توجه به نمودار نرخ مرگ و مير كودكان زير سه سال و مقايسه آن با نمودارِ سطح سواد والدينشان نشان مي‌دهد كه بيماري‌ها يا عوارض منجر به فوت در كودكان سنين پايين براي آنهايي كه مادرشان بيسواد است، بالاتر است.
به گفته باقرزاده، رئيس سازمان سوادآموزي در فاصله سال‌هاي ۹۱ تا ۹۵، حدود 3 درصد نرخ باسوادي رشد كرده؛ يعني سه برابر مدت ۱۵ساله دنيا. همچنين 1/5 ميليون نفر از آمار بيسوادي كم شده است؛ سال ۸۶ تا ۹۰ نرخ باسوادي 2/0 درصد افزايش يافته است.
به گفته وي، طبق نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1395، در گروه سني 10 تا 49 سال بالغ بر 2 ميليون و 700 هزار نفر بيسواد شناسايي شده است كه حدود 400 هزار نفرشان را اتباع خارجي تشكيل مي‌دهند، اما در مجموع در همه گروه‌هاي سني 8ميليون و 800 هزار بيسواد مطلق و 11 ميليون كم‌سواد در كشور داريم.
فقر خانواده و نداشتن تمكن مالي براي خرج تحصيل، مشاركت فرزندان در اقتصاد خانواده، مشكلات فرهنگي، مهاجرت‌هاي فصلي و نداشتن شناسنامه از دلايلي است كه كودكان را از مدرسه رفتن باز‌مي‌دارد.
نانوشته پيدا است در اصل سوم از فصل اول قانون اساسي جمهوري اسلامي كه به‌طور كلي به وظايف دولت اشاره شده، آمده است: «آموزش‌و‌پرورش و تربيت بدني رايگان براي همه در تمام سطوح و تسهيل و تعميم آموزش عالي.»
آموزش ابتدايي همگاني در ايران بر اساس قانون اجباري است و دولت وظيفه دارد تا امكانات لازم براي آن را لااقل تا پيش از ورود به دانشگاه فراهم آورد.
اما نبايد از اين نكته هم غافل شد كه اجباري كردن تحصيل براي همه، علاج كم‌سوادي ايرانيان نيست؛ دانش‌آموزي كه وضعيت بازار كار فارغ‌التحصيلان دانشگاهي را مي‌بيند و يا در خانواده و اطرافيانش يكي دو بيكار تحصيلكرده وجود دارد، معلوم است كه در همان سنين كودكي كار كردن را بر درس خواندن ترجيح مي‌دهد. بهبود وضعيت كسب و كار، اقدام اصلي براي مبارزه با كم‌سوادي و بيسوادي است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار